منبع: روزنامه شرق –
رخشان بنیاعتماد در گفتوگو با «شرق»:
عزیز ساعتی، یک تاریخ است.
سحر آزاد: بیشتر ماشینها میایستند تا ببینند چه خبر است. جمعیت زیادی که در پیادهروی خیابان شهید کماسایی منطقه دروس تهران درحال خوشوبش با یکدیگر هستند، کنجکاوی خیلی از رهگذران را برانگیختهاند. خیلی از آنها سینماییهایی مانند مهوش شیخ الاسلامی، گلچهره سجادیه، نازنین مفخم، هوشنگ گلمکانی، عباس یاری و… هستند که ٣٠ فروردین برای دیدن نمایشگاه عکسهای عزیز ساعتی به گالری گلستان آمدهاند. به دلیل ازدحام جمعیت، بخشی از بازدیدکنندگان در فضای بیرونی گالری بهسر میبرند. این سومین نمایشگاه عکسهای عزیز ساعتی با موضوع تهران است. او در این سه نمایشگاه تهران را به روایت علی حاتمی، بهرام بیضایی و مسعود کیمیایی در فیلمهایشان نشان داده است. با این تفاوت که در دو نمایشگاه قبلی تاکید داشت تهران را با «ط» بنویسد اما در این نمایشگاه به دلیل اینکه معتقد است کیمیایی نگاه معاصرتری به تهران دارد آن را «ت» نوشته است. او در این نمایشگاه نگاه کیمیایی به تهران را از سه فیلم «دندان مار»، «تیغ و ابریشم» و «رد پای گرگ» در قالب ١٩ عکس به روی دیوار برده است. از هر عکس که ۶٠٠هزارتومان قیمت دارد، سه نسخه قابل چاپ است. در همان روز افتتاحیه نه تنها همگی آثار به فروش رفتهاند، بلکه دایره قرمز که نشانی از به فروش رفتن تابلو است، در کنار برخی از عکسها دوبار تکرار شده است. در میان خیل بازدیدکنندگان، رخشان بنیاعتماد هم به دیدن نمایشگاه آمده است. او پس از دیدن آثار در صندلی میانی گالری گلستان به گفتوگو با ساعتی مینشیند و میترا محاسنی، همسر ساعتی از آنها عکس یادگاری میگیرد. این کارگردان سینما که مدت زیادی در نمایشگاه حضور پیدا کرد، به «شرق» میگوید: «عزیز ساعتی خود یک تاریخ است. حضور و نگاه از دریچه دوربین موقعیتها و فضاها را آنگونه ضبط کرده که آنچه در قابش میبینی تو را به دنیای بیرونی و زمانهای ورای لحظه ثبت میخواند، به همین دلیل عکسهای فیلمهایش، فقط عکس فیلم نیست، یادآوری طعم فراموش شده زندگی در گذشتهای است که هیاهوی حال، مجال اندیشیدن به آن را از ما دریغ کرده است. حضور عزیز سینمای ایران مستدام باد.» یکی از هنرمندانی که از همان لحظات اولیه در گالری گلستان حاضر است، مسعود کیمیایی است. او که یکسری کامل از آثار را خریده، در مورد این عکسها معتقد است: «برای تو نوشتن جادهای سخت دارد، کمعابر اما رفیق و عشق، طرفهای بسیار دارد، جادهای که مسافر ندارد، تنها و دوستان کم. فرو نریخته و عنق، طرف زندگی آن قرص است و هموار، گذرنده غریبه ندارد، تو در جادهات همراه زن و عشقت با دوربینی بر کول… آرام میروید. حالا دیگر ترسی برایت نمانده، تلاش روبهروی مرگ را که ترس دارد، شادمانه عکاسی کردی.» کارگردانی که حالا فیلمهایش به روایت عکس روی دیوار رفته است، ادامه میدهد: «تو با من و چند نفر دیگر، شب که سیاهیاش را به ما گران میرفت و گران میفروخت از پا انداختیم حتی با شوخی شب شدیم. حالا دیگر، تو و ماچند نفر، سیاه را بلد شدیم. اسبان شاهنامه را سوار شدیم. من در میدان شهر و تو که فراوان در عکسها نگهشان داشتی. اسبان تو آمادهات بودند. تو خیلی از این جهان را در عکس نگه داشتی. ممنونت شدند که ماندند. آدمهای قدیم در عکسهای تو جوان شدند، پیر شدند. بر جنازههای هم نشستند، به خاک رفتند و عکس تو ماند.» این کارگردان در پایان اینطور میگوید: «بوی نفسهای تو بر عشقها ماند. اسبان اسطوره که دوربینهای تو را به دوش میکشیدند. در زمینههای سیاه ایستادی. بوی مرگ را عطر کردی و به چهره و لبخندت زدی، اما قواره تو، چشمهای قدیمی است. هیچگاه در تو برف نشد که آب شود.» به ساعات پایانی افتتاحیه که میرسد کمی از التهاب اولیه نمایشگاه کم میشود. فضای نمایشگاه کمی خلوتتر شده است که ایرج طهماسب وارد میشود. او به آرامی به سلام و احوالپرسی با ساعتی مشغول است. برخی از بازدیدکنندگان سعی میکنند خودشان را به آنها نزدیک کنند. وقتی طهماسب مشغول دیدن عکسهاست، تعدادی از مردمی که دوست دارند بهانهای برای گفتوگو با او را پیدا کنند، شروع به تمجید کلاه قرمزی میکنند و اینکه نوروز امسال هم لحظات خوبی را با این مجموعه سپری کردهاند. ساعتی، روز شلوغی را پشت سر گذاشته است و به همین دلیل جز چند جمله، وقتی برای گفتوگو با خبرنگاران ندارد. او در توصیف اینکه استقبال از این نمایشگاه چطور بوده است، میگوید: «بسیار فوقالعاده است.» همچنین لیلی گلستان، مدیر گالری گلستان در تحلیل این آثار عنوان میکند: «وقتی به این عکسها نگاه میکنید هنرپیشه های معروف زیادی را میبینید اما واقعیت این است که فارغ از این مساله خود عکسها از نظر عکاسی فوقالعاده هستند. درست است که فضا را کارگردان به وجود آورده است اما عکسها از زاویهای گرفته شدهاند که متعلق به عکاس است و او این کادر و فضا را به تصویر کشیده. همین است که عکسها را زیبا کرده.»عزیز ساعتی پیش از عکس های دو کارگردان بزرگ دیگر را هم در قاب تصویر خودش روی دیوار آورده بود. بهرام بیضایی و علی حاتمی در تهران و فیلم هایشان در نمایشگاه های قبلی او به تصویر کشیده شده بودند. نمایشگاه «با مسعود کیمایی در تهران» تا چهارشنبه، چهارم اردیبهشت از ساعت ۱۶ تا ۲۰ در گالری گلستان واقع در خیابان دروس، خیابان کماسایی، پلاک ٣۴ درحال برگزاری است.