برنامه نشست با مدیران رسانه های دیجیتال در عرصه عکس و عکاسی در ساعت ۱۶.۰۰ یکشنبه ۲۸ دی ماه به شکلی صمیمانه در سالن استاد جلیل شهناز برگزار شد.
در این برنامه که با کارشناسی “محمدمهدی رحیمیان” مدیر کمیته ارتباطات و رسانه ها در انجمن عکاسان ایران برگزار شد و از چهار پایگاه تخصصی در امر عکس و عکاسی دعوت به حضور شده بود که سه نفر از ایشان در این نشست حضور یافتند.
البته محمدمهدی رحیمیان در ابتدای این نشست گزارشی از دعوت از تمامی رسانه های نوشتاری و الکترونیکی به حاضرین داد و شرح ریزی از حضور ایشان و غیبت اغلب ایشان در نشست های دوره ای به حاضرین ارایه کرد و با نام بردن از برخی نشریه ها و برخی از سایت ها گزارشی اجمالی از فعالیت کمیته ارتباطات و رسانه ها به حاضرین ارایه کرد.
محمد مهدی رحیمیان، عضو هیات مدیره انجمن عکاسان ایران که کارشناسی و مدیریت پانل «رسانههای دیجیتال» را برعهده داشت، در ابتدای برنامه گفت:«در سومین دوره ده روز با عکاسان، به دلیل ارتباطاتی که این کار طلب میکرد ما را بر آن داشت که بحث روابط عمومی در درون انجمن و بیرون انجمن را اهمیت دهیم تا از طریق تشکلها، انجمنها، وبسایتها و تعاملاتی که کلی لازم است از این مسیر انجام شود.
این موضوع موجب شد روابط عمومی و تبلیغات با هم فصل مشترکی داشته باشند شد. با آنکه حوزه وظایف این دو با هم جدا بوده است ولی با رویکردهایی که ما داشتیم، اینها توانستند به یک فصل مشترکی برسند.»
او در مورد روابط عمومی انجمن عکاسان گفت:«روابط عمومی انجمن عکاسان ایران یک نهاد بسیار نو پا و کم تجربه است به لحاظ اینکه اطلاعاتی گردآوری شده، به شکل کامل انجام نشده و سند راهبر یا استراتژی انجمن جنبه عملی پیدا نکرده است اما آنچه که امسال برای ما مهم است، وحدت و همدلی بین انجمنهای تخصصی در ایران است که برای نخستینبار پیش آمده. برحسب وظیفه تمامی کسانی را که در زمینه رسانههای دیجیتال فعالیت میکنند، همینطور سایتهای تخصصی عکاسی که در حوزه اطلاع رسانی، خبر و نه آموزش کار میکنند، به جلسات انجمن دعوت کردیم.»
رحیمیان با بیان اینکه گروهی از افرادی که دعوت شدند، نتوانستند به این جلسات بیایند اما مهدی سروری و احسان رافتی از اعضای ثابت جلسات بودند، افزود:«انگیزه ما از گردهمایی دوستان رسانهای در انجمن این بود که رسانهها بتوانند بستری برای پیشبرد و اشاعه عکاسی ایجاد کنند.»
او سپس با قرائت نامه علیرضا نیک نژاد، مدیر سایت عکاسی پرداخت که در آن پس از آرزوی موفقیت برای همگان، گفته شده بود به دلیل سفری که قرار نبوده است تا به امروز طول بکشد، نمیتواند در این برنامه حاضر شود.
جلسه با طرح پرسش محمدمهدی رحیمیان از مدیران سایتهای دوربین دات نت، وان پیکس و پایگاه عکس چیلیک شکل رسمی تری به خود گرفت.
سروری مدیر پایگاه عکس چیلیک، ابتدای کلام را با سلام به حاضرین آغاز کرد کلام را به آرش حمیدی سپرد.
پس از آن آرش حمیدی، بنیانگذار سایت وان پیکس گفت:«واقعیت امر آن است که کار اجرایی دشوار است و من تشکر میکنم از اینکه بستری فراهم شد تا ما در اینجا گرد هم بیاییم.»
احسان رافتی، مدیر سایت دوربین دات نت هم عنوان کرد:«ما سال ۸۳ افتتاح و سال ۸۴ رسمی شدیم. مهمترین کاری که کردهایم آن است که نه سال جشنواره دوربین دات نت را برگزار کردهایم.»
رحیمیان سپس به طرح این پرسش پرداخت که در این سایتها آماری از نظر تعداد بازدیدکنندگان وجود دارد که مهدی سروری، مدیر مسئول پایگاه عکس چیلیک در پاسخ گفت:«آمارها کاملا در دسترس هستند و ما در بخش هایی چون اخبار و نگارخانه و گالری این آمار را در اختیار اعضا و حاضرین قرار داده ایم. البته کار در بخش خصوصی بسیار مشکل تر از آن است که قابل تعریف باشد. زیرا هرکجا دستهای پنهانی از طرف نیروهای دولتی – علنی و غیر علنی – در کار باشد عرصه رقابت ناسالم فراهم می شود و اگر بخواهد کار به پیش برود، بایستی عمر و زندگی و جوانی خود را به پای این آمارها صرف کنید.»
او در ادامه با وجود رعایت اصل صداقت در ارایه کلام به مخاطب از یک ناباوری اتکا به رسانه های تخصصی از سوی انجمن های حاضر در ” ده روز با عکاسان ” یاد کرد و گفت: انجمن های حاضر در این ده روز ارتباطی جدی با رسانه های موجود ندارند و به عنوان شاهدی بر این مثال آماری را از آنها در اختیار حاضرین قرار داد و افزود: ساعتی پیش از حضور در میان ۹۱۱۵ خبر موجود در بخش اخبار پایگاه عکس چیلیک که ۲۶۳۰ خبر با منبع تولیدی در این رسانه منتشر شده است عناوین انجمن ها را جستجو کردم.
عنوانی چون اتجمن عکاسان ایران با ۹۰ خبر در صدر که درصد قابل توجهی از آن تولیدی بوده و نه ارسالی، انجمن عکاسان مطبوعاتی ایران با ۴۹ عنوان خبر دارای ۴۲ مورد خبر تولیدی بوده، انجمن عکاسان خانه تئاتر با ۱۶ خبر که تنها یک مورد ارسالی از سوی انجمن بوده، انجمن عکاسان صنعتی تبلیغاتی با ۱۲ عنوان خبر که نیمی از آن تولیدی و نیمی از آن ارسالی و با هدف دعوت به کارگاه های آموزشی بوده، انجمن عکاسان دوستدار میراث فرهنگی با ۳۳ مورد خبر که ۳۰ مورد تولیدی بوده، انجمن عکاسان سینما با ۱۱ مورد خبر که تمام تولیدی بوده و انجمن عکاسان انقلاب و دفاع مقدس با ۷۴ عنوان خبر دارای ۴ مورد خبر ارسالی بوده است که تاریخ آخرین ارسال خبر آن به سال ۱۳۹۱ بازمی گردد یادآور شد این مستندی نیست برای اینکه اینجا بگوییم: چرا انجمن های ما با رسانه های تخصصی از جنس عکس و عکاسی قهراند و دست به دامان خبرگزاری هایی هستند که سوپرمارک خبراند؟
رحیمیان در ادامه عنوان کرد که تا به حال چه مقدار به اهدافی که درنظر داشتهاید، دست پیدا کردهاید که سروری عنوان کرد: «قبل از شروع به کار اهداف را در سطح خیلی بالایی درنظر میگیرید ولی وقتی واقعیتی از جنس آماری که ارایه شد تعیّن پیدا می کند به باوری مبتنی بر اهداف واقعی تر در هدف گذاری می رسی و برای رسیدن به همان نقطه سعی می کنی. در حال حاضر نسبت اهدافی که در ابتدا تعریف کردیم بسیار دورافتاده و نسبت به اهدافی که عینی تر دیده شده اند کاملا در نقطه ای قابل قبول و رضایت بخش قرار گرفته ایم.
حمیدی هم در پاسخ به پرسش رحیمیان اظهار کرد:«ما به دلیل رویکردی که داشتیم قاعدتا اصلا جایگاهمان اینجایی که هست، نباید باشد و نباید در جمع این دوستان بنشینیم چرا که اینها سامانههای اطلاع رسانی و پوشش خبری در حیطه عکاسی هستند اما کار ما اینگونه نیست.
ما از ابتدا هم اصلا به دنبال جامعه پرمخاطب نبودیم. ما به دنبال ارتباطات خیلی خیلی بسته با جامعهای بسیار قلیل بودیم.»
او به ذکر مثالی پرداخت:«ما برای وان پیکس، یکی دو بار مسابقه عکاسی گذاشته بودیم و من دوستی دارم که برنامه تلویزیونی پر مخاطبی دارد، ایشان برنامه مسابقهای ما را برد و زیرنویس کرد. آمار ما رو به رشد بود و وقتی سه شب زیرنویس پخش شد آمار به شکل غیر قابل توصیفی بالا رفت. قرار بود این تبلیغ و زیر نویس ۴۰ شب ادامه پیدا کند ولی من به این دوست زنگ زدم و گفتم لطفا نه اسم سایت را بگو و نه زیرنویس کن زیرا نیت ما این نیست که همه بیایند داخل سایت. به موازات آنکه ستون آمار بازدیدکنندگان بالا میرود، دقیقا ستون کیفیت پایین میآید. ما نمی خواهیم جامعهای داشته باشیم که ۱۰۰ هزار آدم در آن باشد و در مقابل خروجی ما خیلی خیلی ضعیف باشد.»
حمیدی افزود:«زمانی که یک گالری آن لاین راه اندازی کردیم، ابتدا سوالی را برای خودمان مطرح کردیم که چرادیگران باید درون گالریهایی از این نوع عکس قرار دهند. محیطهایی مثل فیس بوک، اینستاگرام و ابزارهای اینچنینی آنقدر زیاد شده و شرایط عرضه و نمایش را در دسترس و متفاوت کرده است که خیلی توجیهی ندارد که افراد بخواهند در فضای جدیدی این کار را بکنند، آن زمان که این کار را شروع کردیم، تمام نیت ما این بود که یک گالری راه نیندازیم که بعد از یک سال مثلا ۶۰۰۰ عکس یادگاری و..در آن قرار بگیرد. ما فیلترهایی را تعریف کردیم که افراد بعد از یک سال کار کردن با افتخار بگویند بروید عکس من در این گالری ببینید، به طوری که طرف احساس خوشحالی کند از اینکه چند عکسش به گالری ما راه پیدا کرده است.»
به عقیده من ما رو طبق برنامهریزیهایمان قرار داریم. از آنچه سه سال پیش برنامهریزی کردیم و گامهایی که برداشتیم دقیقا همان است. ما جامعهای را که میخواستیم بدست آوردیم و الان فیدبکهایش را در سطوح مختلف میبینیم.»
رافتی هم در ادامه پانل گفت:«به نظرم این آمارها به درد حضار نمیخورد اما در مورد اهدافمان هم به نظرم هنوز اول راه هستیم.»
پس از آن حمیدی برای دلجویی از زحمات انجام شده و دعوت به مشارکت بیشتر احسان رافتی در بحث پرسید: «شما سرویسهای مختلفی را در دوربین دات نت ارایه میدهید، این برای من همیشه جای سوال بوده است که سرویسهایی که خدمات میدهد چقدر به نتایج و اهدافتان کمک کرده است؟»
رافتی در پاسخ عنوان کرد: «بعضی از آنها را به صورت آزمایشی شروع، کردیم مثلا برای ۳ _ ۴ ماه راه اندازی کردیم ببیمیم شرایط چگونه است و سرویسهایی که مورد استقبال قرار نگرفتند، تعطیل شدند. در مورد مسایل اقتصادی هم ابتدا از مبالغی که از پدرم مانده بود، استفاده میکردیم و الان هم خودم عهدهدار مسائل مالی هستم. تا به امروز یک ریال از کسی نخواستهایم و نمیخواهیم مگر آنکه در مورد خدمات بوده باشد مثل عضویتهای سالانه، کلاسهای آموزشی، سفرها و برخی فراخوانها.»
در ادامه رحیمیان به بخش نوع درآمدزایی و تامین اقتصاد هزینه های جاری سایت ها پرداخت که سروری در پاسخ گفت: «هنگامی که ما اهداف واقعیتری تعریف کردیم، تعرفۀ مدونی هم تعریف کردیم. خودمان را شرکت واردات و صادرات ندیدیم که به اقتصاد صرف تمرکز کنیم. ما توانستیم به گونهای کار را تعریف کنیم که خدمات رسانی به مخاطب ما تفکیک شود و نوع هزینههایی که در بخشهای مختلف سایت از آن دریافتی داشته باشیم مشخص شود. ما خدمات رایگان سایت را حذف نکردیم چون خط قرمز ما ارایه همین خدمات بود چون تامین هزینه ها از کسانی که اشراف نسبی به عملکردشان داریم که در چه وضعیت اسف باری برای دبیری و دبیرخانه داری و نشر فراخوان و تور عکاسی و دیگر موارد درگیر تامین هستند، دست در جیب ایشان داشتن را جایگاه سلامتی برای امین هزینه ها تصور نمی کنیم. در مقابل تدریس و برگزاری دوره های آموزشی های عکاسی و نرم افزاری تخصصی چون لایت روم و دیگر موارد همچون طراحی لوح مالتی مدیا را خارج از حوزه پایگاه عکس چیلیک در راستای تامین هزینه های سایت تعریف و عملی کردیم. باور گروه کاری همکاران من در دفتر ” پایگاه عکس چیلیک ” انحصارطلبی نیست و مشارکت است به نوعی که بارها پیش آمده به متقاضیان تبلیغ یک فراخوان در “پایگاه عکس چیلیک ” دیگر سایت ها و نشریات را هم معرفی کردیم تا با این همگرایی به ارتباطی مطلوب دست پیدا کنیم و با تقسیم آن رقم، بین فلان نشریه و فلان سایت، بازده مطلوب تری را عاید دبیرخانه و خودمان می کنیم.»
موضوع دیگری که از سوی رحیمیان مطرح شد، بحث مدیریت نیروی انسانی و تامین منابع اقتصادی بود. سروری نیز اظهار کرد:«اگر از عرصه فرهنگ و هنر پولی در میآمد، قطعا در این بلاد ما شاهد حضور بانک فرهنگ و هنر بودیم. وقتی کارشناسان اقتصادی در این قضیه ورود نکردهاند یعنی خودشان موشکافانهتر از ما توانستند عرصه را بشناسند دریابند که این عرصه برای بخش خصوصی با سلامت کاری و بدون ارتباطات لازم عوایدی ندارد.
. من در این زمینه مدیون همسرم هستم که اجازه می دهد کار می کنم و مستقل از تامین خانواده، گروه همکاران ام را در کنار همت خودشان در تامین هزینه های “پایگاه عکس چیلیک ” حمایت کنم.»
حمیدی هم در توضیح این موضوع گفت:«مسایل مالی بسیار پیچیده است. بارها و بارها از جیبمان گذاشتهایم و در بعضی مواقع از جاهای دیگر پول تامین کردهیم. کوچکترین تغییری در سایت، مترادف با هزینه است، من بد نمیدانم که صحبتی از حامیان مالی شود، درست است که آنها همیشه حامی یکسری از برنامهها هستند و حقیقت امر آن است که شکل دنیای امروز تغییر کرده است، همانطور که میبینید عمده ارتباطات و اطلاعات در دنیای امروز از روی یک ساختار اجتماعی مجازی تبادل میشود و داریم میبینیم آمار مجلات مکتوبی که در ایران تولید میشود، روز به روز پایینتر میآید به دلیل اینکه تا مجلهای خبری را منتشر کند عکاس ۷۰ بار خبر را خوانده است. در حیطه کاری ما، ظاهرا حامیان مالی با ادبیات اسپانسری آشنا نبودند و رفتارهایی اتفاق افتاد که ما هیچ تبلیغی را از هیچ سازمان و حامی مالی درون سایتهایمان درج نمیکنیم به دلیل آنکه ان دوستان احترام به فضای جدید را رعایت نمیکردند.»
او افزود:«البته درحال ایجاد فضاهایی از طریق کار، کیفیت و اعتمادسازی هستیم. مردم را واقف کردهایم برای شرکت در مسابقات هزینه پرداخت کنند. هزینهها حداقلی است شاید ۱۰۰۰ تومان یا ۲۰۰۰ تومان بابت هر عکس و در واقع هزینهها بر خود عکاسان برگزیده تقسیم میشود. اگر یک سیستمی بتواند حیاتش را از خودش تامین کند زنده میماند.»
رافتی سپس چنین پیشنهاد کرد:«ما میتوانیم سوالهای دیگری هم مطرح کنیم مثلا چرا انجمن نمایشگاه “ده روز با عکاسان” را معرفی میکند و چرا همین کار را با سایتها انجام نمیدهد؟»
رحیمیان عنوان کرد که شما نیروها و منابع انسانیتان را چگونه به کار می گیرید و هزینه در این زمینه به چه صورت است.
رافتی در پاسخ گفت:«ما همه عکاس روزنامه بودیم. معمولا فقط یکی از عکسهای ما در روزنامه استفاده میشود که با دید سردبیر و مدیر مسئول انتخاب میشود. ما به دنبال جایی بودیم که این عکسها منتشر شوند، ما بخش گالری را فعال کردیم. عکاسان استقبال کردند. اشخاصی میخواستند نقد عکسشان در سایت منتشر شود اما بخش خبر نداشتیم، بعد از آن بخش خبر را راه انداختیم دلیل اصلی هم این بود که خبرهای جشنواره دوربین دات نت جایی برای انتشار داشته باشند. سپس در ادامه با لبخند گفت: با راهاندازی هر بخش جدید دشمنان جدیدی پیدا میکردیم.
موضوع بعدی که رحیمیان درباره آن پرسید درباره نحوه مواجهه با رقبایی مثل سایتهای دیگر و شبکههای اجتماعی بود.
سروری در توضیح این مسئله گفت:«ما باید یک واسطه باشیم بین کسانی که حرفی برای گفتن دارند و نگران بیان آنند. نمیدانم چقدر باور میکنید که من با این دو جوان (حمیدی و رافتی) اصلا وارد کار رقابتی نمیشوم. چون این دوستان را از جنس خودم می دانم و گرفتاری های ایشان را در عرصۀ کار، مشترک می دانم. رقابت با خودم اری غیر معقول و بی معنا است. اینها خیلی جوان هستند و اگر قرار باشد رقابت کنم من با این عزیزان و انجمنهای عکاسی بایستی جمع شویم و رقابتی را به معنای صحیح رقم بزنیم.»
رحیمیان همچنین در مورد برنامههای این سایتها برای تولید مقالات پرسید. سروری چنین پاسخ داد:«بخش مقالات در سایت ما خیلی ضعیف است و از این جهت از همه عذرخواهی می کنم ولی در این عرصه از سویی بایستی برای تخصص اهمیت قائل بود و پشتیبانی مالی کرد و از سویی نمی توانیم از مخاطب دریافت هزینه داشته باشیم چرا؟ چون عرض کردم خط قرمز ما است و اگر روزی نتوانیم سایت را تامین کنیم یک صفحه می گذاریم بالا و ضمن طلب حلالیت از همه، عذرخواهی می کنیم و می نویسیم به دلیل ناتوانی در تامین هزینه ها… بای بای. ولی به موازات بخش هایی که در سایت بسیار قوی و قابل قبول فعالیت می کنند این بخش هم متاسفانه اشکال دارد که انشاا.. برای سال آینده اخبار خوشی را از کلیت سایت در اختیار همگان قرار خواهیم داد»
حمیدی نیز اظهار کرد:«ما تلاش زیادی در زمینه مقالات کردیم اما همانطور که اقای سروری اشاره کرد این کار بسیار هزینه دارد.»
او ادامه داد:«ما از ساختار سایت و حامیان مالی گفتیم ولی به نظرم یک جامعه دیگر هم خیلی مهم است که خود مخاطبان هستند. متاسفانه، پایههای اخلاق بشدت متزلزل شده و بخشی از مخاطبان ما متاسفانه افرادی هستند که توقع اعجاب انگیز به همراه ادبیات شکاکانه به همه دارند. لازم است این مخاطبان از نظر نوع ادبیات و از نوع نگرش رویشان کار شود و در زمینههای مختلف ارتقا یابند.»
رحیمیان همچنین پیشنهاد داد که با توجه به نوع خبرنویسی، مساعدتی انجام گیرد. او گفت:«خوب است که بتوانیم به یک وحدت رویه برای نگارش اخبار برسیم زیرا من احساس میکنم اگر این کار توسط کارشناسان خبره انجام گیرد ما در حوزه نثر برای خبرنویسی، گزارش نویسی و مقالاتی که راجع به ان صحبت شد نیاز به برگزاری کارگاههای آموزشی برای افراد محدودی که دستاندر کارند، داریم تا بتوانیم یکپارچگی را در بیان فراهم آوریم و تبادل تجربیات در این کارگاهها میتواند بسیار موثر باشد.»
این نشست در غیاب دبیر همایش و با حضور مسعود زنده روح کرمانی ریاست انجمن عکاسان ایران، ساعد نیک ذات دبیر نخستین دوره همایش ده روز با عکاسان، اسماعیل عباسی دبیر سیزدهمین دوسالانه عکس ایران، نامور عباسیان نایب رئیس انجمن عکاسان دوستدار میراث فرهنگی، یدا.. ولی زاده ریاست انجمن عکاسان صنعتی تبلیغاتی و اساتید عکاسی دانشگاه و همچنین غیبت دیگر مدیران و اعضای هیات مدیره انجمن های عکاسی حاضر در این دوره برگزار شد.
این نشست با ۱۵دقیقه تمدید زمان از سوی سالن و پاسخ به پرسش حاضرین از سوی این سه مسئول، در ساعت ۱۷:۴۵ دقیقه پایان یافت.