1. خانه
  2. اخبار
  3. سایر خبرها
  4. نمایشگاه عکس و چیدمان «من» در گالری نات

نمایشگاه عکس و چیدمان «من» در گالری نات

نمایشگاه عکس و چیدمان چنگیز جلایر با عنوان « من » از عصر روز جمعه ۲۷ بهمن ماه جاری در گالری نات افتتاح می شود.

چنگیز جلایر متولد ۱۳۵۴ در تهران است. او لیسانس هنر از آکادمی هنر ونیز و فوق لیسانس عکاسی از انستیتو گرافیک و صنایع هنری) I.S.I.A (، شهر اوربینو) Ubino ایتالیاست.

در بخشی از استیتمنت نمایشگاه که دانیل باربیری نوشته، آمده است:
هویت به واسطه زمان چیست؟ به واسطه مکان، به واسطه زبان؟
من بعد از سال‌ها همیشه من خواهم بود؟ من در جای دیگر، در کشوری دیگر آیا همان من می‌مانم؟
وقتی به زبانی دیگر حرف می‌زنم و فکر می‌کنم، با یک نوشتار متفاوت یک فرهنگ متفاوت من هنوز من هستم؟ چه چیز یکسان ماندن چیزی را مطمین می‌کند؟
عکاسی به طور ذاتی سطح مطالب و ظاهر موظوعات را در نظر می‌گیرد، اما عکاس واقعی خوب می‌داند که کدام سطوح و ظواهرتداعی‌گر این مطلبند که مطالبی بس عمیق در پشت آن‌ها برای گفتن وجود دارد. و دیگر اینکه عکس‌ها در زمان و مکان و در اختلاف زبانی باقی‌اند و به واسطه همین باقی بودن ظاهر ان‌هاست که می‌شود درباره آنچه در پشت آن‌ها است نیز سوال پرسید.

رتبه سوم جایزه هنری با عنوان «برخورد، هنر و ارتباطات »، سال ۲۰۰۸ در شهر برشا ایتالیا، پروژه عکاسی برای کتابی با عنوان «اوربینو، دانشگاهی به شکل شهر » به سفارش دانشگاه شهر اوربینو به مناسبت پانصدمین سالگرد تاسیس دانشگاه اوربینو، پروژه عکاسی تئاتر و انتشار کتاب با عنوان «شما تماشاچیان امروز اینجا هستید… » به کارگردانی ۲۰۰۶ ، Luca Ronconi ، دیپلم افتخار مجله «هنر نو »، سال ۲۰۰۱ – میلان – ایتالیا و حضور در چندین نمایشگاه داخلی و خارجی بخشی از سوابق هنری و افتخارات کسب شده توسط هنرمند نمایشگاه است.

نمایشگاه عکس و چیدمان «من» ساعت ۱۶ روز جمعه ۲۷ بهمن ماه در گالری نات گشایش یافته و تا ساعت ۲۰ ادامه خواهد داشت. سایر علاقمندان می توانند تا پایان روز ۷ اسفند ماه همه روزه از ساعت ۱۵ تا ۱۹ از این نمایشگاه دیدن کنند.
گالری نات در تهران ، خیابان قائم مقام فراهانی ، بالاتر از میدان شعاع ، کوچه شبنم ، شماره ۳ واقع شده است.

منبع: پایگاه عکس چیلیک

پیشین
نمایشگاه عکس‎ « نیکی کریمی » در باغ نگارستان
پسین
سفر یک روزه عکاسی به مقصد کویر مرنجاب

به تازگي منتشر شده

۶ دیدگاه. دیدگاه جدید بگذارید

  • آرين جواديان
    ۰۴ اسفند ۱۳۹۶ ۱۲:۱۳

    در بازدید از نمایشگاه عکس و چیدمان آقای چنگیز ملایر با موضوع من ،از شیوه ی متفاوتی در ارائه آثار استفاده شده بود و با تصویر ذهنی که از شنیدن واژه نمایشگاه عکس برای شخص به وجود می آید متفاوت است . شیوه ی ارائه به گونی ای است که شخص بیننده را به تامل بیشتری وا می دارد . این نمایشگاه یکی از بهترین نمایشگاه هایی بود که من تا به حال در آن حضور داشتم.اما محیطی که به عنوان نمایشگاه انتخاب شده بود کمی کوچک بود .

    پاسخ
  • ابراهیم باقرلو
    ۰۴ اسفند ۱۳۹۶ ۱۷:۴۹

    «چنگیز جلایر» در نمایشگاه عکس و چیدمان “من” در قالب دوازده اثر به این مهم “هویت فردی انسان” پرداخته است، “هویت یا منِ” انسانی که از خود می شناسیم یا به دیگران نمایش می دهیم.
    در ابتدای نمایشگاه او با چیدمان متوالی و تکرارعکسهای پرسنلی و پرتره افرادی در طی زمان و گذرعمر (کودکی، جوانی، میانسالی، پیری) در اطراف و داخل قابهای کهنه چوبی بیننده را به تمرکز و دقت بر روی چهره ها وا می دارد.
    بیننده حالات صورت در زمان، سنین و نقشهای گوناگون را در کنار هم می بیند و مقایسه می کند.
    آیا تعریف و احساسی که انسان از “من” یا “هویت” خود دارد در تمام طول عمر یکسان است؟
    دیگران با دیدن عکسها تا چه حدی پی به “هویت” یا “من” شخص درون عکس می برند؟

    در بخشی دیگر جلایر با نوشتار Identity (هویت) و تقابلش با زبان فارسی و نوشتار فارسی بصورت بافت بر روی حروف انگلیسی به این مقوله می پردازد، او در روبروی این نوشتار تک عکسی از دیواری که پله های آن تخریب شده است را قرار داده است و این پرسش و چالش را پیش روی بیننده قرار می دهد.
    آیا هویت فرد با تغییر زبان و در جامعه ای جدید به یک معنا تفسیر می شود؟
    “من” پس از تطبیق با شرایط جدید چگونه شناخته و تفسیر می شود؟

    جلایر با ارایه عکس هایی از خود در حالات گوناگون(با پرچمی کوچک در دست) و جایگزین نمودن آن با عکس رسمی کارت ملی “هویت رسمی فرد” را به چالش می کشد و این پرسش را مطرح می سازد:
    هویت حقیقی و ملی”من” کدام است؟
    آیا من همیشه و در تمام لحظلات “یک من” بدون تغییر هستم؟
    کارتی که تنها نام، کد رقمی وعکسی خشک و بی روح” را در بردارد، چه مقدار در معرفی “من واقعی” در سطح ملی موفق است؟
    آیا نهاد صادر کننده کارت با دستور العمل و چهار چوب های سازمانی اش تصویری نزدیک به “من واقعی” ارایه کرده است؟

    جلایر در قسمت دیگر نمایشگاه عکس هایی از پنجره های باز، بسته، نیمه باز،قفل، مسدود را ارایه کرده است.
    بارمعنایی این عکسها در کنار دیگر عناصر نمایشگاه تغییر می یابد و به این موضوع اشاره می کند که ما همیشه قادر به راه یافتن، شناخت و کشف درون خود و یا دیگری به صورت کامل نیستیم و ممکن است گاهی در سطح و ظاهر بیرونی متوقف شویم.

    در گوشه ای از نمایشگاه نیمکتی چوبی را می بینیم که روبرویش بر دیوار دو آینه قرار دارد. جلایری میهمان نمایشگاه را با نوشته “لطفا بنشینید” بر روی نیمکت به چالشی جدید دعوت می کند.
    میهمان پس از نشستن، در آینه کوچک ساعت روی نیمکت را می بیند و در آینه بزرگ که روبروی چهره اش قرار دارد خود را می بیند.
    آیا این نخستین باری است که در آینه اینگونه به خود نگریسته ام؟
    آیا “منِ” درون آینه را می شناسم؟
    “من” در اینجا و در این زمان که هستم؟
    “من” در حال حاضر به چه می اندیشم؟

    “هویت” یا “من” به معنای چه کسی بودن است و به ویژگیهایی اشاره می کند که سبب شناخته یا چگونه شناخته شدن و تمایز فرد از دیگر انسانها می شود.
    بخشی از شناخت “هویت” مرتبط با خودآگاهی فرد و اینکه او درباره خود چگونه می اندیشد می باشد، بخشی نیز متاثر از برداشت و تصور دیگران در قبال فرد و بخشی مرتبط با محیط پیرامون یا نقشی است که انسان بسته به زمان، شرایط محیطی و فرهنگی، اجتماعی یا مسئولیت هایش در قبال دیگر افراد و جامعه دارد.
    “به باور یونگ روح یا روان آدمی ایستا نیست بلکه همواره در فرآیند دگرگونی و پویایی است.”

    چنگیز جلایر با استفاده صحیح از متن، چیدمان و عکس “دغدغه، پیام و پرسش های خود” را مطرح نمود و نشان داد که می توان با شناخت صحیح زبان تصویر و قابلیت های عکس از سطح تصویر فراتر رفته و پیام، موضوعات و پرسشهای فلسفی بیشماری را مطرح نمود.

    پاسخ
  • مریم خداوردی
    ۰۵ اسفند ۱۳۹۶ ۱۹:۳۶

    در نمایشگاهی با عنوان “من” که آقای چنگیز جلایری ، مجموعه ای از عکس و چیدمان، برای پرداختن به این موضوع که آیا هویت انسان از بدو تولد تا مرگ و در هر زمان و مکان آیا یکی می باشد؟ ارائه کرده است و این سوالی است که به نظر می آید با این نمایشگاه مطرح نموده است و در آخر هم جوابی صریح برای آن ارائه نداده و مخاطب را به فکر وا می دارد که در ذهن خود با این موضوع کلنجار رود.
    شروع آثار با چیدمان جالبی از عکس های پرسنلی افراد مختلف و تکرار آنها در کنار هم ، که از سنین کمتر شروع شده و به سن بالاتر شخص رسیده است و در آخر تک عکس عکاس در قاب به تنهایی باقیمانده است، گویای کنکاش جلایر و یافتن خود می باشد. عکسهای پرسنلی در سیر زندگی که به منظور های مختلفی گرفته شده اند تغییر سن و حالت را به خوبی نمایان میکنند و در هرکدام از این عکسها با اینکه تغییراتی به همراه داشته، آیا من و هویت من یکی است؟
    کلمه هویت به زبان انگلیسی،در عرصه یک دیوار که شاید بتواند تعبیری از نهاد انسان باشد ، حروف انگلیسی با حروف فارسی پرشده است و حروف کلمه فارسی که از سقف آویزان شده و سایه بر هویت انداخته است، شاید بیان هویتی فارسی و ایرانی است که اکنون در قالب زبانی دیگر جای گرفته و هماهنگ شدن عکاس با کشور محل زندگی وی را که در مرحله بعدی زندگی او رخ داده را بنمایاند.
    همین دغدغه در قسمت بعدی با نمایش عکسهایی در ۵ ردیف ۵ تایی از تصویر کارت ملی عکاس که اولین آن، کارت ملی خود او و ۲۴ تای بعدی، همان کارت ملی با عکسها و گریم های متفاوت با در دست داشتن پرچم ایتالیا هستند، بیان شده، شاید در پی طرح این مسئله باشد که وی با آنکه در ایران زاده شده است ولی بیشتر شخصیت او در ایتالیا، کشوری که در آن تحصیل کرده و رشد یافته بیشترین بخش هویتی و من او را شکل داده است.
    چنگیز جلایری با قراردادن آینه ای و محلی برای نشستن در روبروی آن، مخاطب را دعوت به چالشی بیشتر میکند و از او میخواهد که آنجا بنشیند و خود را در آینه بنگرد. اما وقتی خود را در آینه نگاه میکنی در آینه کوچکتر تصویر ساعتی را می توان مشاهده کرد که تعریفی از “من ” در بازه و گستره زمان می دهد همانطور که خود او در متن اول نمایشگاه این پرسش را مطرح نموده که هویت به واسطه زمان چیست؟ آیا اینکه در چه زمان و چه مکانی خود را در آینه ای بنگری، هویت یکسانی خواهی داشت؟
    در بخشی دیگر از این کنکاش،عکسهایی از پنجره های نیمه باز و بسته با ترکیب بندی های گرافیکی خوبی ارائه شده است. پنجره نمادی از دریچه ای به دنیای درون و بیرون است و در هر شکل و رنگ و طرحی که باشد باز هم پنجره است و کارکرد خود را دارد.
    نمایشگاه “من” با ایده ای نو و چیدمان فکر شده ، نشان می دهد که هنرمند کاملا با فکر و حوصله سعی در مطرح کردن یک دغدغه داشته که پس از خارج شدن از نمایشگاه احساس می کنی رسالت هنر جز این نیست که بتوان ذهن و فکر بینده را درگیر کرده و تلنگری بر او بزنی که جناب جلایر در این قضیه موفق بوده اند.

    پاسخ
  • نحوهء چیدمان و ارائه عکس در نمایشگاه عکس و چیدمان “من” با ایده ای نو و دیدگاه ای متفاوت بود و نشان می داد که “چنگیز جلایر” به عنوان عکاس برای بیان هدف موضوع نمایشگاه متفکرانه و با آگاهی این چیدمان را طراحی و اجرا کرده است.
    نوع پرداختن به موضوع هویت یا من بسیار جالب و تامل برانگیز بود.
    استفاده از عکس های پرسنلی قدیمی که مراحل زندگی افراد مختلف را نشان می داد و نوع چیدمان عکس ها بیانگر تغییرات ظاهری هر فرد در سنین مختلف بود سوالی را در ذهن ایجاد می کرد که آیا هویت هر فرد در زمان های مختلف یکی بوده است و ممکن است چقدر” من” در آن ها تغییر کرده باشد؟

    در بخش دیگر عکاس تصویر خود را با گریم های متفاوت روی کارت های ملی قرار داده بود که در این بخش نیز نشان می داد که اگر یک فرد ظاهر خود را با اشکالی گوناگون و ساده تغییر دهد یا مکان زندگیش را… باز هم “من” یا هویت واحد و مشخصی دارد.
    کارت ملی هر کسی چقدر نشان دهنده هویت واقعی اوست.
    این نمایشگاه هر بازدیدکننده ای را به تفکر وادار می کرد و پرسش های متعددی را در ذهن بیننده ایجاد می کرد در هر زمان و مکان با توجه به شرایط و موقعیت ممکن است “من” متفاوتی وجود داشته باشد.
    در نهایت می توان پرسش های ذهنی عکاس هنرمند را پس از حضور در نمایشگاه و مرور آثار در ذهن خود حسّ کرد و به یکایک آن پرسش ها فکر کرد.

    پاسخ
  • چنگیز جلایر در نمایشگاه عکس و چیدمان «من» با نگاهی متفاوت به عکس و آنچه از دل عکس ها بیرون می آید به مکتومات درونی اش پرداخته است.
    او با ایده و چیدمانی متفاوت به مطرح کردن این سوال پرداخته بود که: آیا «هویت» انسان و یا همان “من” با تغییرات زمان یا مکان همچنان ثابت می ماند؟ به عبارتی آیا با تغییرات بیرونی و ظاهری زندگی هر فرد آیا همچنان “هویت”اش دست نخورده باقی می ماند؟
    او نمایشگاه را با چیدمان متوالی پرتره افراد در سنین مختلف آغاز کرده بود، گذر زمان چندین ساله در چند ثانیه با مرور عکس های پرسنلی هر فرد مشاهده می شد و انسان را به تفکر وا می داشت که آیا ” من” در گذر زمان همچنان “من” باقی مانده است؟
    در بخش بعدی نمایشگاه چنگیز جلایر کلمه “هویت” را به زبان انگلیسی و با حروف بزرگ که درونش با جملات فارسی پر شده بود بر روی دیوار نوشته و در تقابل با آن، همان کلمه را به زبان فارسی با حروف معلق و رها میان آسمان و زمین قرار داده بود و باز هم تلنگر می زد آیا با تغییر محل زندگی و با تغییر گویش مادری “هویت ” بدون تغییر خواهد بود؟
    در متن قاب نخست این نمایشگاه آمده بود: “چه رابطه ای بین هویت اداری ما، یعنی همان اطلاعات روی صفحه شناسنامه یا کارت ملی و هویت حافظه وجود دارد؟”
    جلایر با نگاهی متفاوت برای بیان اینکه هویت اداری و هویت حافظه چه رابطه ای دارند، ۲۵ قطعه عکس را در چیدمانی مربعی کنار هم قرار داده بود که اولین عکس، تصویری از کارت ملی خودش بود و مابقی عکس های این بخش ، همچنان کارت ملی خودش بود ولی با چهره پردازی ها و گریم هایی گوناگون و متفاوت از چهره اش.
    و باز هم تکرار این سوال که” من” کدام یک از اینهاست؟
    او در بخش بعدی نمایشگاه، بسیار هوشمندانه در حالیکه ذهن مخاطبش را درگیر این سوال نموده که :آیا “من” همچنان “من” خواهم بود و باقی خواهم ماند؟ او را در مقابل دو آینه نصب شده به مثابه اثر در برابر مخاطب قرار می دهد که در آینه بزرگتر چهره خود و در آینه کوچکتر تصویر ساعتی را می بیند و شاید در این قسمت نمایشگاه اکثر دیدارکنندگانِ نمایشگاه “من” که با جمله ی “لطفا بنشینید” مواجه می شوند روی نیمکتی چوبی در گوشه ای دنج از نمایشگاه، به نشستن مقابل دو آینه دعوت می شوند با تامل به خودشان بنگرند و از خود بپرسند آیا “من” در گذر زمان هنوز همان “من” است که قبلا بوده و دیده ام؟
    در بخش های دیگر نمایشگاه پنجره هایی در شکل های گوناگون به تصویر کشیده شده است. پنجره هایی باز، نیمه باز، بسته و مسدود.
    پنجره دریچه ای است برای ورود و تعمق بیشتر در درون خودمان…
    چنگیز جلایر با نگاهی متفاوت “من” را در نمایشگاهش به تصویر کشیده و با تفکری عمیق و حساب شده، مخاطبش را مجاب به اندیشیدن و سرشار از سوالاتی فراوان می سازد.

    پاسخ
  • عرفانه سعیدیان
    ۱۲ اسفند ۱۳۹۶ ۱۳:۳۰

    وقتی وارد نمایشگاه میشوی یک دفعه به فکر فرو میروی .عکسها و فضای نمایشگاه به گونه ای است که ذهنت در مرحله اول درگیر شده است .سریع به دنبال نوشته نمایشگاه میگردی تا بتوانی به مفهوم نمایشگاه دست یابی .رزومه عکاس نمایشگاه نشان میداد که عکاس اهداف بلندی در سر داشته و این بار ذهن افراد را با عنوان هویت درگیر کرده است .و چه خوب به این موضوع پرداخته شده بود ،خلاقیت در نمایشگاه کاملا عیان بود .سیرعکس های پرسنلی یاداور خیلی نکات در ذهن بیننده میشود همچنان فکر بیشتر درگیر میشود که آیا این فرد در تمام سنین مختلف یک من داشته است .
    هویت ملی ،کارت ملی و عکسی که در کارت ملی زده میشود .ایده ای بوده که به خوبی از آن‌بهره برداری شده بود چندین چهره مختلف از خود فرد در کارت ملی ……..
    ذهن بیشتر بیشتر درگیر میشود
    عکس هایی از پنجره های باز و بسته ،هر کسی می تواند تعبیری از این عکس ها داشته باشد ولی هر تعبیری هم که داشته باشیم ذهنمان آنچنان به دنبال ارتباط «من» با این پنجره ها میگردد که شاید جوابی بیابد .
    آینه .برای من تداعی گر شعری بود
    آینه چون نقش تو‌ بنمود راست
    خود شکن آینه شکستن خطاست
    و چه چیزی بهتر از گذاشتن آینه در این نمایشگاه که سفری درونی برای ما داشته باشد تا مفهوم «من»را بیشتر دریابیم

    پاسخ

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
شما برای ادامه باید با شرایط موافقت کنید

فهرست