منبع: آژانس عکس همشهری –
یادداشت هادی برجی عکاس جوان و فرزند رضا برجی از عکاسان دفاع مقدس
کودکانه به همه ی جهان پشت کرد .
این روز ها همه مان به یاد تو خط های کاغذ را سیاه می کنیم ، اما چه کسی نمی داند که دل های نویسندگان در سوگ تو چقدر سیاه است ؟ ننگ بر ما که کنار فنجان قهوه خود در ارامش کامل سوگ نامه تو را می گوییم .
کودکانه به همه ی جهان پشت کرد .
دیگر چیزی از این جهان نمی خواهم ، همه ی رویاهایم را به دست آب سپرده ام . اکنون خواسته ام این است کودکانم را دفن کنم و تا زمان مرگم بر سر مزارشان بنشینم .
آیلان این جمله ی پدر توست . وقتی کنار ساحل آرام خوابیده بودی در سر پدرت این بود که روزی مرد بشوی اما افسوس تجسم رویایی شده ای که مادرش در عمق آب است . ایلان چه بی اعتنا و کودکانه پشتت را به همه ی جهان کرده ای تا سیاهی قلم های مارا فریاد کنی . این روز ها همه مان به یاد تو خط های کاغذ را سیاه می کنیم ، اما چه کسی نمی داند که دل های نویسندگان در سوگ تو چقدر سیاه است ؟ ننگ بر ما که کنار فنجان قهوه خود در ارامش کامل سوگ نامه تو را می گوییم . آیلان ، ایلان عزیز ، هم سالانت منتظر تو اند . آن کودک سیاه پوست سودانی که از فرط گرسنگی داشت جان می داد و کرکس ها منتظر مرگش بودند ، حال شوق رسیدن هم بازی جدیدش را می کشد . پسرک چهار ساله ی من
به یاد دارم روزی که به دنیا امدی سرزمین مادریت ابستن نوزاد شومی دیگر به اسم جنگ بود و حال این کودک نفرین شده در مرزهای کشور هر روز بزرگ و بزرگ تر میشود و هیچ کس هم نمی داند چند کودک و مادر قرار است قربانی رشد او شوند .
شرم می کنم در روزگاری نفس می زنم که مرگ کودکان مانند مرگ افسران کهن سال و جنگ دیده عادی شده است .
اما این سنت تاریخ هر قدر ظلم بیشتر مظلومیت بی گناهان دو چندان خواهد شد .
اگر در سال ۶۵ هجری عاشورا رقم می خورد ، باید در مقابل بزرگ ترین ظالم تاریخ ، حسین زینت مظلومان عالم خون بهای این ظلم باشد و حال اگر سیاست مداران جهان دم از حقوق بشر می زنند و ژست های انسان دوستانه می گیرند ، بی شک باید آیلان هایی باشند با معصومیت ، مظلومیت و با مرگ خود بنویسند حقوق بشر دروغی است به بزرگی انحراف بشریت در دنیای مدرن . تو خوش حال باش که در این سنت خداوندی در کنار مظلومان تاریخ ایستاده ای و افسوس به حال ما که گرد قدرت قلب هایمان را فسرده است . کاش می شد اندکی از آن گرد را در عزای تو به سرمان می ریختیم بلکه فرجی حاصل شود و بیدار شویم .
مارا به سخت جانی خود این گمان نبود ….
والسلام
هادی برجی