در آیین تشییع پیکر عکاس فقید ” کورش سیدابوطالب امام ” کاووس صادقلو به نمایندگی از طرف انجمن صنفی عکاسان مطبوعات ایران متنی را خطاب به عکاسان و هنرمندان و حاضرین در مقابل خانه هنرمندان قرائت کرد که با توجه به ذکر نکاتی خاص از نشانه های بارز شخصیتی ” کورش سیدابوطالب امام ” و همچنین بروز احساسات حاضرین، ” پایگاه عکس چیلیک ” متن کامل این پیام را منعکس می نماید.
کاووس صادقلو اولین سخنران حاضر در جایگاه بود که با دعوت مهدی سروری که اجرای این مراسم را برعهده داشت به جایگاه حاضر شد و به نمایندگی از سوی انجمن صنفی عکاسان مطبوعات متن رسیده را چنین قرائت کرد:
و دست بر دست گذاشتن ما باز هم کار دست ما داد.
اگر چه کم کم، متاسفانه! داریم عادت می کنیم .
عادت می کنیم که داد بزنیم و شعار بدهیم و زیبا بنویسیم و نتیجه: هیچ!
اینقدر دست بر دست گذاشتیم که دیگر یادمان رفت دستی به یاری و همدلی برآریم.
” کورش سیدابوطالب امام ” را همه می شناختند. پیشکسوت و جوان ندارد.
وقتی وجودی تنومند و درشت اندام و مهربان را که سیگاری در دست و دوربین در آغوش بر روی ویلچر نشسته بود می دیدی تمام اراده و پشتکار را در برابرت حس می کردی.
هم مهربان و هم زود رنج! هم طناز و هم عمیق! هم انسان و هم عکاس!
اینقدر دست بر دست گذاشتیم که باز هم کار دستمان داد.
نمی دانیم به رسم همه جلساتی اینچنین باید از این عکاس بگوییم یا از آنچه بر او گذشت؟
نمی دانیم از رفتن اینگونه ی این عزیزان خسته شده ایم یا از اینگونه ماندن خودمان؟
چه بر سر ما آمده؟
باید بپذیریم و باور کنیم که در تمام آن روزها که وظیفه صنفی و حرفه ای و اخلاقی ما جایش خالی بود همسری بوده که همت مردانه عالم این نبودن های ما را به بهترین شکل جبران کند.
ظاهراً از حماسه عکاسان گفتن و از قدر حرفه آنان سرودن هیچ تاثیری در روند رسیدگی، درمان، حمایت، تقدیر، قدردانی و پاسداری آنان ندارد.
پس باید از چیزی بگوییم که تاثیر گذار باشد و در وسع ما حتی اگر لازم است سکوت کنیم ولی سکوتی در خور باور.
باید فکر کنیم چرا ” ابوطالب امام ” به جایی رسید که در سالهای اخیر اصرار می کرد که نامش در کنار عکس و آثارش ” کورش امام ” ثبت شود؟
اگر بر روی ویلچر می نشست و دست به دوربین بود و عکاسی می کرد پیامی داشت.
اگر تا مدت ها با ویلچر می دوید تا مبلغی که فلان جا در قبال عکس هایش وعده کرده بود را بگیرد و برای درمان هزینه کند پیام داشت.
و امروز اگر تنها یک نفر از مسیر دوران زندگی کاری و صنفی او رو سفید باشد مگر کسی جز همسر این عکاس رزمنده است؟
همسری که رزم را معنا کرد.
اگر ابوطالب هشت سال رزمندگی کرد ایشان عمری به پای ابوطالب رزمید.
همسری که مردانه و عاشقانه مبارزه کرد و به تایید همگان هیچ کم نگذاشت.
بیایید امروز بر خودمان گریه کنیم.
چرا که کم شدن یکی از ما به آمار مصاحبه های ما می افزاید و دیگر هیچ بیایید دیگر اینقدر دست بر دست نگذاریم تا یکی از عکاسان ما کم شود و مصاحبه ای به مصاحبه های ما افزوده.
پیام این رزمنده و همسرش را که استقامت و صبوری است دریابیم.
پیام زیبایی که هر کس در جنگ هشت ساله این مملکت حتی اگر یک شاتر زده باشد بر ما حرمت دارد چه برسد به ابوطالبی که هشت سال در مرز جغرافیایی جنگید و سالها در بستر بیماری و امروز پیروز و رستگار شد.
باشد تا رستگار شویم و با ماندگان جنگ و تاریخ مان چنان کنیم که شایسته است.
انجمن صنفی عکاسان مطبوعات ایران