منبع: تندیس –
گفت و گو با اسماعیل عباسی، دبیر سیزدهمین دوسالانه عکس ایران :با تغییر هر مدیری، دوسالانه از نو کشف می شود!
با تغییر هر مدیری، دوسالانه از نو کشف می شود!
گفت و گوی فرید امینالاسلام با اسماعیل عباسی، دبیر سیزدهمین دوسالانه عکس ایران
تندیس ۳۰ مهر ۱۳۹۳- شماره ۲۸۵
آقای اسماعیل عباسی را از نزدیک نمیشناختم. تعریفشان را از آقای مقیمنژاد شنیده بودم و وقتی برای مصاحبه ایشان را دعوت کردم با هم به خانه هنرمندان رفته و از اول مصاحبه گوشزد می کردند که نقدهای آقای سوری را در مصاحبه قبلی قبول داشته و پذیرفته بودند و انگیزه قبول کردن درخواست مصاحبه را نه پاسخگویی به ایشان که بیشتر روشن شدن اذهان جامعه عکاسی نسبت به دو سالانه عنوان میکردند. تواضع و نقدپذیری ایشان اخلاقی است کمیاب که متأسفانه دیگر در جامعه ما رواج ندارد.
***
-انجمن عکاسان ایران یک تشکیلات صنفی است یا یک انجمن هنری؟ اگر هم به نظر شما هر دو ویژگی در انجمن هست آیا این باعث ایجاد تضاد و اختلال در انجام وظایف هنری و صنفی انجمن نمیشود؟
زمانی که انجمن عکاسان ایران میخواست مجوزش را بگیرد علاقهمند بود عنوان “انجمن ملی عکاسان ایران” را برای خود برگزیند ولی با توجه به اینکه کلمه “ملی” در انحصار دولت است، مانند شرکت ملی نفت ایران، کلمه “ملی” را مجوز ندادند. لذا انجمن مجبور شد تحت عنوان انجمن صنفی از وزارت کشور مجوز اخذ کند. اما علاقه انجمن به تعامل و پوشش دادن همه گروههای عکاسی است حتی اگر انجمنهای تخصصی خودشان را داشته باشند، مانند انجمن عکاسان تبلیغاتی و غیره. فقط تعاونی عکاسان ( شامل صنف عکاسان در سطح شهر که عکسهای پرسنلی میگیرند) مورد نظر نبود. انجمن عکاسان ایران اگر چه بنا به خواسته وزارت کشور صفت صنفی را یدک میکشد اما در عملکرد، صرفاً صنفی نیست و سعی میکند فراگیرتر کار کند.
-انجمن در اساسنامهاش اهدافی برای خود در نظر گرفته است مانند بالا بردن سطح هنری از طریق پژوهش ولی به نظر نمیآید انجمن در این زمینه خروجی داشته باشد. انجمن حتی یک مجله آکادمیک و معتبر را منتشر نمیکند. بازوی پژوهشی انجمن کجاست؟ و از چه کسانی تشکیل شده است؟ و در ابعاد کلیتر ساختار انجمن چگونه است؟
من خیلی دوست داشتم آقای مسعود زنده روح کرمانی اینجا حضور می داشتند چون حضور ایشان کارکرد دوگانهای میتوانست داشته باشد. یکی از طرف انجمن به عنوان رئیس هیئت مدیره و دیگری از بخش اجرائی دوسالانه که در این صورت میتوانست پاسخهای کاملتری به شما دهد.
اما در مورد مطالبی که شما فرمودید در اساسنامه آمده است؛ معمولاً وقتی اساسنامه را مینویسند همه چیز را پیشبینی میکنند که مثلا اگر بعداً خواستند مجلهای منتشر کنند دچار مشکل نشوند و مغایرتی با اساسنامه به ثبت رسیده نداشته باشد. البته انجمن چنین فعالیتهایی را هم انجام میدهد. کمیتههایی وجود دارد مانند کمیته انجمنها، کمیته رسانهها، کمیته حقوقی. کمیته پژوهش هم که قرار است فعال شود. من دیگر عضو هئیت مدیره نیستم و همان اوایل به دلیل گرفتاری کاری استعفا دادم ولی تا آنجایی که در ارتباط هستم چنین فعالیتهایی در حال برنامهریزی و انجام هستند. البته شخصاً مخالف این هستم که انجمن خودش را درگیر فعالیتهایی نظیر تولید و انتشار کتاب یا کارهایی نظیر آن بکند. انجمن عکاسان ایران باید به عنوان مغز متفکر و برنامهریز عمل کند و هدایتگر گروههای دیگر خارج از انجمن باشد که بتوانند و بخواهند این قبیل فعالیتها را انجام دهند.
-دوسالانه برگزار کردن یک امر هنری است اما در ایران مانند یک دورهمی صنفی برگزار میشود. چرا با صرف وقت و نیرو و حداقل استفاده از یک بازوی پژوهشی قوی و اختصاصی و موقت برای دوسالانه مکانیزمی علمی و پویا تعریف نمیشود تا در هر دو سال بهترینهای عکاسی هنری به دو سالانه دعوت شوند؟
ببینید، طبق تعریف هر اتفاقی که دوسال یکبار می افتد نامش میشود دوسالانه. مانند دوسالانه عکس ورزشی، دوسالانه عکس مستند، دو سالانه عکس تبلیغاتی و ….
-اما در دو سالانه ایران چنین تفکیکی وجود ندارد؟
بله، من هم شخصاً معتقدم که دوسالانهای که برگزار میشود باید گرایش هنری داشته باشد. اجازه بدهید پاسخ شما را با یک مقدمه کوتاه عرض کنم. عمر دوسالانهها از نظر تقویمی خیلی طولانی است. وقتی میگوییم “سیزدهمین دوسالانه” یعنی عمر برگزاری دوسالانهها باید ۲۶ سال باشد در حالی که برگزاری دوسالانهها حدود سی سال قدمت دارد. تازه در اوایل، کار به صورت سالانه برگزار میشد و بعد دوسالانه شد. زمانی بینالمللی شد، و زمانی ملی. دوسالانه ها نه تنها فاقد بخش پژوهشی اند بلکه فاقد خیلی چیزهای دیگر هم هستند. مثلاً هیچ سابقهای از آنها ثبت و ضبط نشده است. دوسالانهها را وزارت ارشاد برگزار میکند مانند دو سالانه گرافیک و نقاشی و غیره و برای هر کدام یک بودجه مشخص و معین دارد. یعنی الان میدانیم بودجه دولتی دو سالانه چقدر است! بنابراین برای برنامه اضافی در دوسالانه بودجه اضافی نداریم.
-می توانید بگویید بودجه دوسالانه امسال چقدر است؟
اگر درست شنیده باشم رقمی نزدیک به یکصد و پنجاه میلیون تومان است. البته این مبلغ در دست مؤسسه است و براساس انجام کارها و برطبق دستور و درخواست مدیر اجرایی پرداخت میشود.
-رقم کمی است برای یک دوسالانه ملی!
برای همین وقتی بخواهیم پژوهشی انجام دهیم یا کتابی افزون بر کتاب نمایشگاه چاپ کنیم با مشکل مواجه می شویم. الان اگر شما بپرسید عکسهای دوسالانه مثلاً دهم کجا هستند برگزارکننده جوابی برای شما ندارد. در طول برگزاری این سیزده دوسالانه با تغییر مدیریت، و سیاستها مدیر جدید از سابقه قبلی هیچ اطلاعات درستی در دست ندارد! به عنوان مثال در دوسالانه نهم به منِ داور و بهمن جلالی دبیر و دیگر داورها هیچ دستمزدی پرداخت نشد. وقتی هم مدیر جدید آمد، گفت بدهی مدیر قبلی بوده است! پس وقتی کتاب دوسالانه دهم چاپ نشده و مدیر هم عوض می شود مدیر بعدی میگوید که بودجهای برای چاپ کتاب دوسالانه ندارد.
-ولی از بیرون مسائل طور دیگری به نظر می آید …..
خوب بله. دوسالانه را دولت برگزار میکند پس به خود حق میدهد که اختیاردار باشد. یعنی شورای سیاستگذاری تعیین کند و این شورا شامل افرادی باشد که مثلاً از جلوی خانه فلان کس رد نشده باشند. جناحی عمل نکرده باشند. معمولاً دوست دارند همه در دوسالانه باشند. در گذشته یکی از مدیران شخصاً از منِ دبیر دوسالانه خواست: « همه باشند!»
مدیران خود از جانب جناحهای دیگر تحت فشار قرار میگیرند و در این گونه موارد حتی افراد مورد تأیید خودشان را هم نمیتوانند تأیید کنند! هر بار که معاون و مدیری تغییر میکند دوسالانه از نو کشف میشود. در هر دوسالانه آییننامهای نوشته میشود و اجرا می شود و در دوسالانه بعد یک آییننامه جدید نوشته و اجرا می شود. در سه دورهای که من دبیر بودم شورای سیاستگذاری آییننامهایی جدید را تدوین کرده است. در دوسالانه قبلی نام “ملی” به دوسالانه اضافه شد. الان کلمه “ملی” حذف شده است. نقش دبیر اصولاً کم رنگ است و فقط به عضوی از شورای سیاستگذاری تبدیل شده است. منِ دبیر در دوسالانه یازدهم به دوستان قبولاندم که دوسالانه رقابتی نباشد و نفر اول و دوم و سوم نداشته باشیم. در دوسالانه دوازدهم به خواست یکی از دوستان شورا که همیشه خیرخواه عکاسی بوده و هست، مبنی بر اینکه تاثیرگذاری برگزیده شدن با توجه به امتیازی که برای درجهبندی هنری از ارشاد گرفته می شود بسیار زیاد است، با غیر رقابتی شدن دوسالانه مخالف بود و اعضای شورا به این خواسته او نظر موافق دادند.
امسال برای نخستین بار برگزاری دوسالانه به انجمن عکاسان ایران واگذار شده است. هیئت مدیره شورای سیاستگذاری و دبیر را انتخاب کرده است. انجمن اگر چه پیش از تشکیل شورای سیاستگذاری به رایزنی پرداخت و به نوعی میان اعضای انجمنها جا انداخت که دو سالانه به سمت و سوی هنری شدن برود. اما در نهایت جامعه عکاسی و انجمنهای دیگر یا اعضای شاخههای دیگر عکاسی یا کسانی که تعریف متفاوتی از دوسالانه دارند به دلیل اینکه تنها یک دوسالانه برگزار میشود سهم خواهی میکنند. آنان نمیخواهند نادیده گرفته شوند. اینها غالباً کسانی هستند که در صورت تأمین نشدن خواستههاشان معترض میشوند. پس یک لشگری به دو سالانه چشم دوخته و می خواهد تمام انتظاراتش را از دو سالانه به دست بیاورد. آیا شدنی است؟
-همانطور که می دانید انتقاد صنفی و مردانه بودن به شورای دوسالانه وارد است. چرا هیچ زن هنرمندی یا حداقل زن عکاسی در شورای سیاستگذاری حضور ندارد؟
همیشه شورای سیاست گذاری را ارشاد تعیین میکند. امسال هیئت مدیره انجمن عکاسان این گزینش را انجام داده است. من فکر نمی کنم آنان نگاه جنسیتی داشته باشند. مثلاً بگویند حتما خانم در شورا نباشد. چنین چیزی نیست. اما من یک انتقاد دارم به خود این سوال و آن نگاه جنسیتی است که در ذات این سوال وجود دارد. یعنی شما آدمها را بر اساس جنسیت تقسیمبندی میکنید و برای به اصطلاح جور شدن جنس در شورا، میخواهید خانم هم در شورا باشد. در حالی که سوال باید این گونه باشد که چرا فلان فرد شایسته در شورا نیست. آیا جنسیت یک شخص تعیین کننده است یا تفکر او؟
-هنرمند متفکر زن که داریم. شاید عمدی وجود نداشته باشد ولی ناخودآگاه نگاه مردسالارانه که وجود دارد ….
اگر گزینش بر اساس جنسیت باشد حرف شما کاملاً درست است. من نمیخواهم وجود چنین امری را در جامعه خودمان انکار کنم و کسی یا ارگانی را توجیه کنم. ولی خود این سوال نگاه جنسیتی دارد.
-این سوال عکس العملی است نسبت به آن انتخابها ….
برای این که خیال شما را راحت کنم باید بگویم در میان داورها هنرمندان خانم هستند که بر اساس تواناییهایشان انتخاب شدند نه براساس این که خانم هستند.
-برای اولین بار بخش مجموعه عکس همراه با استیتمنت وارد دوسالانه شد. به نظرم ترکیب شورا چنین نبوده که این تحول به راحتی پذیرفته شود و بخش تک عکس همچنان با قدرت در دوسالانه حضور دارد. نمیخواهم صفبندی کنم ولی از یک طرف آقای مقیم نژاد و دوستانی در این شورا حضور دارند و از طرفی دیگر اساتیدی که به سنتی بودن مشهور هستند. میتوانید یک مقدار از پشت پرده بحثهای این شورای ناهمگن به جامعه عکاسی بگویید. چگونه به دو بخش “آرت فوتوگرافی” و “خلاقه” رسیدید؟
آقای سوری در مصاحبهشان بر اساس تجربهای که دارند مسائل را خیلی خوب توضیح دادهاند. به عنوان مثال ایشان فرمودهاند که “احتمالاً” بخش تک عکس برای راضی نگه داشتن بخش سنتی عکاسی آمده است، من میگویم “احتمالاً” نه که “قطعاً” همین طور است. بحث در شورا طوری بود که بعضی از دوستان احساس خطر میکردند که جامعه عکاسی توانایی تولید چنین آثاری را نداشته باشد و نمایشگاه دیوارهایش خالی بماند. بخش دیگری دغدغه داشتند که در دوسالانه سهم عکاسی سنتی چه میشود؟ این کلنجارها بود، و کم هم نبود. جامعه ما چنین نگاهی دارد. در خود انجمن هم چنین نگاهی وجود دارد. بعضی ها احتیاط می کردند که دوسالانهای که برای نخستین بار انجمن برگزار میکند با شکست مواجه نشود.
-نظر شخصی شما چی بود ؟
من هم اگرچه به وجود بخش نخست رای دادم اما معتقدم که اگر تنها بخش مجموعه عکس باشد احتمال دارد از نظر تعداد کارهای ممتاز، دوسالانه پرباری نداشته باشیم. متأسفانه به دلیل نبود بخش پژوهش، اطلاعات و استنباطهای شخصی من یا اعضای شورای سیاستگذاری مبنا قرار میگیرد.
-فراخوان را چه کسی نوشته است؟
فراخوان حاصل تصمیم جمعی شورای سیاستگذاری است. اگر چه زحمت اصلی نوشتن پیش نویس و بازنویسی به عهده آقایان مقیمنژاد و شریفزاده بود.
-داورها هم از سوی شورای سیاستگذاری تعیین شدند؟ هیچ اختلافی وجود نداشت؟
بله داورها بر اساس رأیگیری در شورای سیاستگذاری انتخاب شدند. افرادی پیشنهاد میشوند و شورا به تک تک آنها رأی میدهد. افرادی که رأی میآورند انتخاب میشوند. اصولاً مشکلات در انتخاب داورهای مسابقات و جشنوارهها و دوسالانهها زیاد است. یکی میگوید فلان داور پیشنهادی با دوسالانه مشکل دارد. دیگری میگوید این داور پیشنهادی، با بقیه همسنگ یا هماهنگ نیست. آن یکی با سیستمهای دولتی کار نمیکند. گروههایی هم از نظر هنری جناحی عمل میکنند و اگر داور انتخابی از جناح متفاوت باشد در داوری شرکت نمیکنند. برای همین می بینید که داورها در انواع مسابقات هنری تکراری میشوند. در این مورد وضعیت عکاسی بهتر از بقیه گروههاه هنری است.
-خود شما سه دوره است که دبیر دوسالانه هستید! که البته این ثبات مدیریتی حداقل به عنوان یک حافظه شفاهی در تاریخ هنر ایران خوب است.
کسی عاشق چشم و ابروی من نیست. دلیلش این است که سعی کردهام در جامعه عکاسی به هیچ جناحی وابسته نباشم و با همه عکاسان رابطه معقولی داشته باشم.
-آیا انجمن در مورد خرید آثار دوسالانه از سوی موزه هنرهای معاصر دخالتی دارد؟ کار کارشناسی چگونه انجام میگیرد؟ قیمتگذاری و نحوه خرید و نحوه نگهداری چگونه خواهد بود؟
من جزئیات این طرح را نمیدانم ولی بنا بر پیشنهاد آقای زنده روح کرمانی به آقای ملا نوروزی و به خاطر این که تشویقی برای جامعه عکاسی باشد چنین خریدی طرح ریزی شد. ریشه این پیشنهاد بر میگردد به سنتی که از قبل در مسابقات عکاسی وجود داشت و من به شدت با آن مخالفم. البته میدانم که حرف من موجب رنجش جامعه عکاسی خواهد شد. در قدیم که عکاسی آنالوگ بود و دوستان عکاس برای فرستادن عکسها متحمل هزینه ظهور و چاپ میشدند پولی به عنوان حقالتألیف به پذیرفته شدگان پرداخت میشد. اما در روزگار فعلی که عکسها دیجیتال هستند و از طریق سایتها و اینترنت عکسها فرستاده میشوند دیگر پرداخت چنین پولی ضرورت ندارد. امسال جایزهای هم که داده نمیشود لذا به نظر دوستان آمد که با خرید آثار توسط موزه مشکل یادشده به نوعی حل شود. این کلیت موضوع است. احتمالاً شورای خرید موزه آن هم در صورتی که کارها قابل توجه باشند خریداری خواهد شد.
-یعنی معلوم نیست که عکسها برای گنجینه خریداری میشود یا برای مؤسسه؟ چون در فراخوان نوشته شده بود برای گنجینه موزه خریداری خواهد شد.
تا آنجایی که من اطلاع دارم این قرار خرید یک توافق کلی است و احتمالاً برای بخش ملی گنجینه خریداری خواهد شد.
-به نظر شما دوسالانههایی که تا به حال برگزار شده چه تأثیر ملموس و قابل بررسی بر روند عکاسی هنری در ایران داشته است؟
همان طور که آقای سوری، دوست عزیزم، فرمودهاند، دوسالانههایی که در دنیا رایج است نگاه هنری دارد، کیوریتور دارد و دعوتی است و … ولی دوسالانههای ما را نمی شود با آن دوسالانهها مقایسه کرد. نه این که بخواهیم از مقایسه و یا از بازگویی نقاط ضعف “فرار” کنیم . ولی ساختارها و زمینهها یکی نیستند. دلایلش را هم کمابیش در پاسخ به پرسشهای پیشین شما اشاره کردم، اینکه کل جامعه عکاسی ایران است و یک دوسالانه، آن هم با الگویی که سی سال سابقه دارد.
-پس دوسالانههای ایران را با خودش مقایسه کنیم و حرکت درونی شان را بررسی کنیم.
من اعتقاد دارم همین حرکتهای کوچک و در حدتوان مانند اینکه از حالت مسابقه بیرون میآید یا گرایش هنری پیدا میکند (نکتهای که از دوسالانه نهم مطرح شد)، یا پروژه مطرح میشود، مفید و رو به جلو است. برگزاری یک مسابقه، جشنواره، دوسالانه یا نمایشگاه به تنهایی تحول ایجاد نمیکند. تحلیل و بررسی و نقد و بازتاب آنهاست که تاثیر میگذارد. چیزی که باید در کنار جشنوارهها و دوسالانهها باشد. بی تعارف بگویم چنین کسانی که بتوانند تحلیل و نقد کنند خیلی کم داریم. وقتی چنین اتفاقی نمیافتد نباید انتظار معجزه داشته باشیم.
دوسالانه شاید در درون خودش تغییراتی حاصل کند و فرآیند تکاملی داشته باشد اما برای تأثیرگذاریاش یک سری اتفاقات دیگر باید بیفتد. من اعتقاد ندارم تأثیرگذاری یک اتفاق هنری فقط به یک علت وابسته است. مجموعه عواملی باعث آن تأثیرگذاری که شما میگویید خواهد شد. مثلاً آموزش ما از نظر من مطلوب نیست. در آموزش گسیختگی داریم. از یک طرف در آموزش سادهترین مباحث گیر داریم و از طرف دیگر معلم دیگری میآید و از آخرین نظریههای عکاسی میگوید در صورتی که غالباً بچهها از همان مطالب اولیه و پایهای محروم هستند.
مثالی برای شما بزنم . در دوسالانه قبل جوانی بر اساس عملکرد شری لواین از روی عکسهای آنسل آدامز کپی کرده و برای دوسالانه فرستاده بود، بدون اینکه مفهوم “از آن خودسازی” را فهمیده باشد. این به دلیل همان آموزشهای نسنجیده و نابهنگام است. نمایشگاهها بر اساس یک اصول یا چارچوب مشخصی برگزار نمیشوند. مجلههای هنری هم گرفتار هزینههایشان هستند. حوزههای مختلف آموزش با هم «هماهنگ» نیستند. آموزش، نقد، برگزاری نمایشگاهها همه جزایری هستند در کنار هم اما غیر مرتبط. پس هیچ کدام نیروی لازم برای تأثیرگذاری مطلوب را ندارند.
——————————————————————————————————————————–
در این رابطه بخوانید:
جهت مشاهده متن گفت و گو با حمید سوری با عنوان: ترکیب شورای سیاست گذاری دوسالانه مردانه وصنفی است، ” اینجا ” کلیک کنید.
جهت مشاهده متن فراخوان سیزدهمین دوسالانه عکس ایران ” اینجا “ کلیک کنید.