دومین جشنواره سراسری عکس فیروزه تبریز از تاریخ دهم آذر ماه با موضوع کلی عکاسی مستند و مناظر شهری برگزار میشود. این یادداشت را بنا به درخواست برگزارکنندگان این رویداد نوشتهام.
لازم میبینم که بطور مختصر، درباره حیطه گسترده واژههایی که عکاسان شرکتکننده با آن روبهرو خواهند شد –در مورد این رویداد، "عکاسی مستند" و "مناظر شهری"- صحبت کنم. بدون درک صحیح و روشن در اینباره، ماحصل جریان نیز کمارزش خواهد بود.
واژه "عکاسی مستند"، بطور معمول، برای توصیف فتوژورنالیسم گیرا مورد استفاده قرار میگیرد؛ و یا ثبت بصری و خلاقانه حالات مختلف جامعه، با هدف القای اطلاعات حساس و قابل ذکر به دیگران (بینندهها).
واژه "مستندنگاری"، معانی بسیاری دارد و به واقع، برای مقاصد بسیار گستردهای مورد استفاده قرار می گیرد. یکی از کاراییهای آن نیز می تواند در جهت نشان دادن تمایزات میان عکاسی از اجتماع، با عکاسی آنی، در معنای جامع، نیز بکار گرفته شود.
تمام تصاویر قابل استناد، با هدف کاوش و ارائهی سوژه اصلی عکاسی میشوند. پل روثا، نظریهپرداز سینما، منتقد، نویسنده و کارگردان، جمله معروفی دارد: "مستندنگاری، جدا از معرفی صرف سوژه و یا سبکی خاص، دیدگاه و هدف هنرمند را معین میکند. این ژانر گسترده، از تمام مهارتهای تکنیکی ممکن نیز میتواند استفاده کند تا بیننده را تحتتاثیر قرار دهد."
نظریه روثا، نگاهی است بنیادی به ماهیت این ژانر و در نوع خود، می تواند به عنوان "تعریف" مستندنگاری ارائه شود. در واقع، دیدگاه عکاس و هدف اوست که مستندنگاری او را تعیین میکند، نه برخورد صرف با سوژهها و یا ماهیت سوژه…
عکاسان مستندگرا در جستجوی ثبت و حفظ سوژهها هستند؛ هدف آنها ترغیب بینندهها است. آنها میتوانند که حتی در پی فریب دادن بیننده باشند. دای وون، فیلمساز مستندگرای معروف، به این موضوع اشاره میکند که: "مستندنگاری، جدا از مقاصد دیگر، می تواند که دروغ بگوید؛ این قابلیت مستندگرایی، بخاطر نوع دیده شدن تصاویر و از صداقت ظاهری آن سرچشمه می گیرد که ژانرهای دیگر تصویری، داستانی و خیالی، فاقد این صداقت ناب هستند." از اینروست که آثار فاخر ژانر مستند، علاوهبر خود سوژهها، درباره نگاه، ادراک و شخصیت عکاس نیز چیزهایی را بیان می کنند.
شاید که معرفی "شهرنگاری" سادهتر بنظر بیاید، ولی به معنای راحتی و یا میانمایگی این ژانر نیست. منظره و شهر، باید که با یکدیگر ترکیب و همارز شوند.
واژه "مناظر شهری"، معمولا با اهداف و معانی همسانی بکار گرفته میشود. بهترین تعریف برای شهرنگاری، معرفی و ارائهی هنرمندانه نمود فیزیکی یک شهر و یا منطقهای شهری است. اما با اینحال، واژه "منظره"، انتظاراتی را بطور ضمنی بیان میکند. همانطور که "منظرهنگاری" به حیطه گستردهای از موضوعات، همچون ارائهی جلوههای تصویری چشمانداز، اشاره دارد، "مناظر شهری" نیز به چیزی فراتر از ثبت ساده یک ساختمان، خیابان و یا یک محله اشاره میکند.
تعیین وسعت واژه "مناظر شهری"، به واقع سخت و پیچیده است، ولی هدف آن تاحدودی واضح و روشن بنظر میآید: ارائهی عکاسانه جلوههای بصری شهر…
غالبا، وقتی از ما خواسته میشود که آثار را مورد ارزیابی قرار بدهیم، ناملموس نیست که در عین حال، به معانی تصاویر و دروغهای احتمالی پشت آن نیز فکر کرده و دراینباره صحبت کنیم.
بیشک شور و شوق عکاس و تعهد شخصی او به موضوع، نقشی کلیدی داشته و نمایانگر آثار خوب اوست. میشنویم که برخی از عکاسان، با احترام و شوری خاص، درباره آثارشان صحبت میکنند؛ درباره تحقق اهداف، روح تصاویر و یا واقعیت پنهان سوژههایشان. اینگونه عکاسان با تعهدی مثالزدنی، به ماحصل کار خود ایمان دارند و غالبا نیز بواسطه تلاش و آثار آنها، معانی عمیقی هویدا می شود.
امیدوارم که شاخص تعهد، شور و شوق و ظرفیت بالا، در آثار این جشنواره (فیروزه) نیز پدیدار شود. بهترین آرزوها را برای این رویداد عکاسی دارم.
ترجمه متن: محسن بایرام نژاد