عنوان نمایشگاه:
« آنسوی تصویر احساس روشنایی»بهزاد فیروزی متولد ۱۳۵۱ ( ۱۹۷۲-م) شهر ستان بابل می باشد و در زمینههای مختلف پروژههای متعدد فرهنگی و هنری از قبیل عکاسی سینما ادبیات و بطور کلی هنرهای تصویری فعالیت داشته است.
وی بعد از تحصیل در رشته گرافیک و سینما در تحقق مستندات بیشماری شرکت داشته و مخصوصاً عنوان کتاب ظهور حقیقت را در سال ۲۰۰۱ منتشر نمود که مجموعهای از عکسهایش را شامل میگردد.
وی همزمان با آن بویژه در همان سال (۲۰۰۱ میلادی) با فدراسیون بینالمللی صلیب سرخ و هلال احمر جهانی همکاری داشته و دارد و عکسهایی از اردوگاههای پناهندگان افغانی در استان نیمروز افغانستان گرفته که در فصلنامه جهانیRCRC در بخش فوکوس آن به چاپ رسیده است.
فیروزی همچنین مرکز اسناد و مزههای ملی جمعیت هلال احمر ایران را تاسیس و هدایت آن را مدتها به عهده داشته است.
وی در بسیاری از نمایشگاههای داخلی و خارجی شرکت نموده و عناوین بسیاری را بدست آورده و آخرین نمایشگاه او در ماه ژانویه گذشته در گالری آریا تهران برپا شد.
وی از میان عکسهایش دیدگاه جدیدی از تصویر و عکاسی را بیان مینماید که چنانچه جادوی هزاره سوم برای انسان معاصر وسیلهای را فراهم میآورد که به واسطه آن لحظههای خاص حیات جاودانه میگردد به طوری که مشاهده کنی معنای جهانی زندگی چیست؟
روشی که به واسطه آن زندگی میگذرد و عوامل اساسی در آن وجود دارد زندگی یک آشکار کننده حقیقی از حس حیات است و عکاسی رویایی را به تصویر میکشد که حس جدیدی را از دیدگاه خاص وی به اشیاء القاء مینماید، زیرا چهره پنهان موجودات و اشیاء را آشکار میسازد و لغات جدید عکاس نزدیک به نور الهی است بدین ترتیب چشم عکاس عوامل مخفی فعلی را در وجود ما از نمایش عکسها نمایان مینماید کار وی با پژوهش داخلی همراه است و به دنبال معنویتی خارج از چارچوب از قبیل تعریف شده میباشد.
وی افزود: من در آثار معنا گرایانهام به سفر درونی که از گذشته تا به حال و در نهایت آینه منتهی میشود بسیار دقت داشتهام و این تفاهم را با نور و ویژگیهای تصویر منتقل کردهام.
به طور مثال در مورد کودکی که متولد میشود محو است کودک از دنیایی میآید را نه میشناسد و نه میشناسیم و به صورت خیال و رویا است .
تصویر بعد که به دوران حیات کودک در دنیا بر میگردد دیگر محو نیست و زمان مرگ باز هم تصویر محو گونه میشود چون انسان به دنیایی سفر میکتد که آن را نمیشناسد.
با این وجود موجبات خاص مشاهدان را فراهم میاورد و زمینههای خاص استفاده از عکسهای معاصر را کنار میگذارد حداقل این روزه اشخاص به سوژههای مفهومی و مذهبی عکس توجه دارند این تمایل نزد عکاسان واقعی که در دنیای رنگ ترکیب و تکنیک غوطه ور شدند و ارتباط خود را با تمام دنیای مجازی و فعلی در عکس از دست دادهاند نمایان میباشد.
او با وجود حضور رنگ واقعی در همه جای عکس ترجیح میدهد به سیاه و سفید باز میگردد و اظهار میدارد که نور الهی وصف ناپذیر است.
عکاس همزمان میبایست حضورش را بعنوان یک ابزار واقعی ارتباط بین خودش و بیننده تشویق نماید و با وقایع هر کدام مواجه میشود تفاوت اساسی بین آنچه که میبینیم و آنچه که میخواهیم ببینیم وجود دارد.
در اولین حالت سوال این نیست که حقیقت آشکار را ببینیم در حالیکه در دومین حالت تفسیر بیننده و دیدگاه درست وی از اشیاء تصاویر ذهنی از حقیقت و واقعیت میباشد. بدنبال این روش نقش بیننده اساسی است با این احساس است که اندیشه در عکس وی عامل فعالی برای تفکر به جهانی که در آن زندگی میکند کشانده است.
با تولد این امر «روند تجربیات بصری با نوری در زندگی شخصی وی به وقوع میپیوندد».
از این رو بهزاد فیروزی به ما پیشنهاد میکند که مفهوم عکس فقط نمایش یا شکل یک شیئی نیست! بلکه ابزار را دگرگون میکند تا بهتر جهان و بخش معنوی آن را که هر موجود یا هر شیئی را پنهان مینماید بهتر بفهمیم.نوشته: اَملی نوواگلیز
مجله تهران ماهنامه فرهنگ و اندیشه به زبان فرانسه شماره ۱۷ آوریل ۲۰۰۷
بهزاد فیروزیمتولد ۱۳۵۱ بابل