منبع : روزنامه شرق –
چند سالی هست که واژه کیوریتور وارد هنرهای تجسمی ایران شده است. تا پیش از آن نمایشگاهها برگزار میشدند، بدون آنکه کسی فکر کند فردی متخصص برای طراحی و نظمبخشیدن به امور آن درنظرگرفته شده است. همراه با بهوجودآمدن این حرفه در ایران، معادلهایی نیز مانند نمایشگاهگردانی یا هنرگردانی انتخاب شدند. کارشناسان هنرهای تجسمی میگویند کیوریتور در دنیا هم یک تخصص تازه است؛ پس طبیعی است کاربرد آن در ایران نو و جدید باشد. به همین دلیل نگاهی کلی به موضوع کیوریتورها داشتهایم؛ اینکه این واژه به چه معناست و متخصصان این کار قرار است چه کاری انجام دهند. بهنام کامرانی، نقاش و از جمله هنرمندانی است که در زمینه کیوریتوری تجربههای زیادی داشته است. او که دکترای پژوهش هنر دارد و عضو هیأتعلمی دانشگاه هنر تهران است، سال گذشته در حاشیه حراج تهران، کلاسی را با موضوع کیوریتورینگ برای گالریداران و مجموعهداران برگزار کرد و در شبکه چهار سیما نیز درباره کیوریتورینگ صحبت کرده است. با او درباره وضعیت کیوریتورها سخن گفتیم.
شما تابهحال چند نمایشگاه را کیوریت کردهاید؟ تجربه شما در این زمینه چطور بود و اساسا وقتی قرار است رویدادی را کیوریت کنید، به چه مسائلی توجه میکنید؟
اینکه به چه قواعد یا مسائلی توجه کنم، بستگی به عوامل زیادی دارد. همیشه برای کار نمایشگاهگردانی یا کیوریتینگ به من مراجعه شده است و برهمیناساس، فضای گالری، زمانی را که رجوع صورت گرفته و همینطور روحیه خود گالریدار را سنجیدهام. برایناساس سعی کردهام برنامههایی را در نظر بگیرم. حالا این برنامهریزی میتواند برای نمایشگاهی باشد که فقط هنرمندان جوان در آن حضور داشتهاند یا فقط یک رسانه را پوشش میداده یا نمایشگاههایی از سنین مختلف و چندین رسانه، مثلا نمایشگاه «آشپزخانه» را که در گالری محسن کیوریت کردم از فیلمساز، طراح صنعتی و طراح گرافیک هم برای ارائه اثر دعوت کرده بودم. بههرحال همه مسائل تابع این است که همه کارها در یک کانتکست یا زمینه قرار بگیرد. درواقع کار کیوریتور این است که آثار را زمینهمند کند. من به فضای نمایشگاه، چینش و نور خیلی اهمیت میدهم.
رابطه با گالریدار یا سفارشدهنده چگونه شکل میگیرد؟
این را بگویم که من خودم را کیوریتور نمیدانم. درواقع یک هنرمند هستم؛ چون کار اصلیام هنر است، اما براساس مراجعهای که گالریدارها به من داشتهاند، نمایشگاهها را طراحی کردهام، به خیلی از پیشنهادهای دیگری نیز که در همین زمینه بوده است، پاسخ منفی دادهام؛ چون کیوریتکردن کار مشکلی است. از نظر برنامهریزی به زمان زیادی نیاز دارد و برای کسی که خودش کار هنری میکند، فعالیت خیلی جذابی نیست، اما در مواقعی احساس کردم شرایط جور شده، گالریدار هم همراه بوده و فضا کمک کرده است که کار کنم بااینحال واقعیت این است که رابطه گالریدار و کیوریتور بیشتر براساس یک قرارداد شکل میگیرد. ممکن است قرارداد خیلی لفظی باشد یا کتبی، ممکن است برای یک نمایشگاه هزینه ثابتی از ابتدا به کیوریتور داده شود یا اینکه درصدی از فروش پرداخت شود. البته به شرط اینکه نمایشگاه به شکلی باشد که فروش برای آن متصور باشد. ترکیبی از هر دوی اینها هم میتواند باشد.
کیوریتورینگ درحالحاضر در ایران چه روندی را طی میکند؟
همراه با هر پدیده جدید یا رویکرد تازهای که در هنر مطرح میشود، یکسری عوارض یا ناپختگیها هم شکل میگیرد، اما فکر میکنم به دلیل ازدیاد گالریها و اینکه تعدادی از گالریدارهای ما ممکن است متخصص نباشند یا نیاز به شرایط تازهای در گالریهایشان داشته باشند، نقش کیوریتورها در ایران پررنگ شده و بعضی از دوستان جوان برای اینکه خودشان بیشتر چهره شوند یا سریعتر شناخته شوند، گاهی وقتها این کار را انجام میدهند. به نظرم بعضی از کیوریتورهای جوان خیلی موفق هستند و درباره برخی هم اینطور نیست. به همین خاطر فکر میکنم موقعیتی که شکل میگیرد متفاوت است. درباره کیوریتورینگ حرفهای زیادی میشود گفت؛ چون خیلی از دوستان ممکن است ندانند یک کیوریتور میتواند یک هنرمند باشد یا برعکس هنرمندی باشد که کیوریتوری میکند. حتی یک کیوریتور میتواند از رشتههای دیگر مثل جامعهشناسی باشد. بههرحال انواع و اقسام این کیوریتورها را در سراسر دنیا داریم و جالب است آنها که موفق هستند، تفاوتهایی با هم دارند. به دلیل همین تفاوتهاست که گاهی مطرح میشوند، اما نقش کیوریتورها چند سال است که بسیار مهم شده. دلیل مهمشدن کیوریتورها در درجه اول برای این است که هنر معاصر، زمینهمند و موضوعی محسوب میشود، جدا از اینکه ممکن است جنبههای تکنیکی هم در آن مهم باشد؛ بنابراین نقش کیوریتور اهمیت پیدا میکند؛ چون خیلی وقتها میتواند اثری از یک هنرمند را به شکل خیلی تازهای مطرح کند. در بعضی از موارد نادر هم بوده است که کیوریتورها به اصطلاح نقش آقابالاسر داشتهاند و هنرمندان را به سمتی سوق دادهاند که استقلال آنها گرفته شده است، انگار موضوع انشا دادهاند. در مواردی که کار کیوریتور را با هنرمندان جوان انجام دادهام، سعی کردهام جلسات مستمری برگزار کنم تا با خود هنرمند در حال تعامل باشم. البته این استقلال را در نهایت به او دادهام تا کاری را که دوست دارد انجام دهد.
اصلا چه ضرورتی پیش آمد که کیوریتورینگ به عنوان یک حرفه در هنر مطرح شد؟
کیوریتینگ از فعل cure به معنای مواظبکردن میآید و کیوریتورها قبلا کسانی بودند که از آثار موزهها مراقبت میکردند. بهتدریج نقش کیوریتورها پررنگ شد و به مسئله چیدمان، نوشتن و مسائل نظری حولوحوش یک اثر هم پرداختند و آثار را زمینهمند میکردند. در ادامه بحثهایی به وجود آمد که آیا این کار، درست است؟ آیا باید کار را مستقل ببینیم یا اینکه زمینهمندبودن آن اهمیت دارد؟ همچنان هم این بحث باقی است. امروزه جریانهایی نیز شکل گرفته است که از حوزه هنر فراتر رفته و وارد علوم انسانی شده است؛ مثل مسائل اجتماعی که یک کیوریتور درگیر آن میشود و با یک گروه کارهایی انجام میدهد که ممکن است هنرمند در آن حضور نداشته باشد؛ بنابراین کیوریتینگ اشکال متنوعی دارد که در زمان هم تغییر کرده است.
در ایران کیوریتورینگ چه روندی را طی کرده است؟
در ایران این کار از نمایشگاههایی که در موزه هنرهای معاصر برگزار شد، شکل گرفت. این نمایشگاهها بیشتر گروهی بودند و کیوریتوری فعال و زمینهمند پس از نمایشگاه هنر جدید در موزه هنرهای معاصر آغاز شد. در چند سال اخیر هم گالریها اضافه شدهاند. یک رقابت پنهان میان گالریها وجود داشت که باعث شد کیوریتوری اهمیت بیشتری پیدا کند و افرادی به صورت تخصصی خودشان را به این موضوع نزدیک کردند. جنبههای اجتماعی، مطالعات فرهنگی و جریانهای روز روی کیوریتورهای موفق خیلی تأثیرگذار بوده است؛ مثلا وقتی که نمایشگاهی درباره پدیدههای اجتماعی برگزار میشود، این موضوع هم به وجود میآید که این نمایشگاه چگونه میتواند با این پدیدهها دادوستد کند.
تفاوت گالریدار با کیوریتور چیست؟ بههرحال قبل از اینکه حرفهای به نام کیوریتور به وجود بیاید، گالریها یا هنرمندان عهدهدار نظمبخشیدن به امور نمایشگاهها بودند.
یک گالریدار متخصص ممکن است کار کیوریتور را هم انجام دهد، اما کیوریتور اصولا بیشتر مستقل است؛ مگر کیوریتورهایی که برای موزهها به صورت قراردادی کار میکنند. درعینحال نوع کار گالریدار، نمایش و فروش اثر است، اما کیوریتور بیشتر اثر را زمینهمند و یکجور کانسپچوال میکند؛ یعنی زمینهمندکردن و اینکه محتوایی برای اثر قائل میشود و بیننده با یک چیدمان و متن خاصی با اثر روبهرو میشود. آثار هنری معاصر را فهمپذیرتر میکند یا در شرایط تازهتری قرار میدهد. ممکن است کیورتیور فقط برای یک هنرمند کار کند یا کارهای قدیمی را به نمایش بگذارد؛ مثلا در آلمان از نمایشگاهی بازدید کردم که موضوع آن لیمو بود و لیمو در باغهای قرون وسطی، آثار هنرمندانی را که طبیعت بیجان از لیمو کار کرده بودند و هنرمندان معاصر که عکاس بودند و به صورت آزاد با این موضوع برخورد کرده بودند، نمایش داده بودند. یک تحقیق چندساله هم برای این کار انجام شده بود؛ بنابراین شکل کیوریتوری خیلی متنوع است، اما برای موزهها و گالریهای معاصر، درصورتیکه کیوریتور متخصص باشد، این شکل از کار میتواند هیجانانگیز باشد. امروزه دوسالانهها نیز از کیوریتور استفاده میکنند؛ چون ممکن است مدیران دوسالانهها به کار همه هنرمندان اشراف نداشته باشند؛ پس از کیورتیتورها استفاده میکنند تا هنرمندان خوبی را به دوسالانه اضافه کنند.
نمایشگاههایی که با حضور کیوریتور در ایران برگزار میشوند، چقدر با ایده یا استیتمنتهایشان مطابقت دارند؟
این، خیلی مسئله پیچیدهای است؛ مثلا نمایشگاههای خیلی خوبی بودهاند که استیتمنت خیلی خوبی داشتهاند، هنرمندان خیلی خوبی هم دعوت شدهاند، اما آثار قدرت کافی را نداشته یا اساسا ربطی به نمایشگاه نداشتهاند. به نظرم این موضوع به شناخت کیوریتور و ارتباط فعال او با هنرمند برمیگردد. خیلی مهم است که کیوریتور چطور با هنرمند روبهرو میشود، درعینحال که استقلال او را به چالش نکشد و با او تعامل کند؛ بنابراین شناخت درباره فضا، نقد، تاریخ هنر و خصلتهای هنرمندان خیلی مهم است.
خبرنگار: سحر آزاد