در فهم عکس آنچه همواره از اهمیت بسیاری برخوردار است درک معانی پنهانی است که در تار و پود تصویر بافته شده است.
عکس گرچه جهانی عینی را بازنمایی میکند، اما در نهایت این ذهن مخاطب است که معنا را در خود میپروراند. باید توجه داشت که در فهمیدن عکس، علاوه بر شناخت روابط عناصر داخل تصویر، درک ساختارهای بیرونی اثر نیز بسیار حائز اهمیتاند. نظریههای گوناگونی تاکنون تلاش کردهاند تا ابزار کارآمدی را برای فهم تصاویر فراهم آوردند که از میان آنها، نشانهشناسی اجتماعی، از جامعترین و کارآمدترینهاست.
کتاب مردانگی در قاب، محصول پژوهشی است که تلاش میکند در میان عکسهای مطبوعاتی، روابط قدرتی را برملا سازد که سعی دارند گفتمان جنسیت را شکل دهند و تعریف خاصی از مرد و مردانگی را برجسته سازند.
تمرکز این پژوهش بر دهههای ۵۰ و ۶۰ خورشیدی است که انقلاب ۵۷ در میانهی آن، یک گسست گفتمانی ایجاد کرده است. مقایسه پیش و پس از این گسست، امکانی را فراهم آورده است که بتوان نقش روابط قدرت در برساختن معناهای عکس را مطالعه کرد.
فصل اول و دوم کتاب به مساله و چیستی مردانگی پرداخته است. در این فصلها میخوانیم که اساساً چرا باید به مردانگی به عنوان یک امر اجتماعی توجه کرد و چه رویکردی را باید در برابر این پدیده اتخاذ نمود. نویسنده در ابتدا نظریههای گوناگون در حوزه جنسیت، از جمله نظریههای نقش جنسی و نظریه نمایش را بررسی میکند. سپس به مفهوم «مردانگی هژمونیک» میرسد که توسط ریوین کانل، استاد برجسته استرالیایی در حوزه مردانگی بسط داده شده است.
به باور کانل، مردانگی یک پدیده یکه، واحد و تغییرناپذیر نیست، بلکه در صحبت از این مفهوم باید به تقابل ساختارهای اجتماعی و تعامل عاملیتهای فردی توجه کرد که موجب شکلگیری مردانگیهای گوناگون در جامعه میشوند. هر کدام از این مردانگیها در تلاش برای مسلط شدن بر جامعه و هژمون کردن خود، رقیبان را به چالش میکشند و با برچسبزدن به دیگران، آنها را از صحنه بیرون میرانند. در این کشمکش اجتماعی، محتوای تصویری، به ویژه عکاسی، نقش مهمی را ایفا میکند.
فصل سوم به توضیح و بسط نظریه نشانهشناسی اجتماعی اختصاص دارد که ابزار لازم برای فهم و تحلیل عکسها را فراهم میآورد. آنچه این نظریه را نسبت به نشانهشناسی کلاسیک دارای اهمیت میکند، توجه آن بر روابط قدرت و نیروهای اجتماعی است که بر شکلگیری معنا اثر میگذارند. در حالیکه نشانهشناسی کلاسیک رابطه میان دال و مدلول را امری دلبخواهی و تصادفی میدانست، نشانهشناسی اجتماعی نشان میدهد که چگونه ساختارهای اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و … معنای موردنظر خود را به یک دال پیوند میزنند.
فصل چهارم و پنجم کتاب مردانگی در قاب به تحلیلی جامع از عکسهای مطبوعاتی در روزنامههای کیهان و اطلاعات در دو دهه بسیار حساس ایران اختصاص یافته است. این دوره به سه بخش پیش از انقلاب، بحبوحه انقلاب و پس از انقلاب تقسیمبندی شده است.
تلاش حکومت پهلوی در توسعه و مدرنیزهکردن ایران نیاز به خلق نوعی از مردانگی داشت که در مفهوم «مردانگی شهری» در عکسهای این دوره بازتاب یافته است. در حالیکه این مردان با لباسهای مرتب همیشه در حال کارهای مدرن در جهت توسعه کشور هستند و یا اوقات فراغت خود را با خانواده خود در تفریحات مدرنی چون سینما و استخر میگذرانند، «مردانگی دهاتی» نشان از مردانی دارد که ازکارافتاده و بیهوده است و آرام آرام رو به اضمحلال میگذارد.
این تقابل در بحبوحه انقلاب به دوگانه «مردانگی انقلابی» و «مردانگی ضدانقلابی» میانجامد و پس از انقلاب با «مردانگی اشرافی» در برابر «مردانگی مستضعف» جایگزین میشود. همراستا با این مردانگیها، مردانگیهای دیگری از جمله مردانگی دولتی، مردانگی سینمایی، مردانگی منحرف و … را نیز میتوان تشخیص داد. همچنین خواهیم دید که چگونه روابط فرامتنی چون موسیقی، نقاشی و سینما در شکلگیری هر یک از این گفتمانها اثر میگذارند.
«عکسهای تودهای» از جمله اتفاقاتی است که در عکاسی پس از انقلاب به چشم میخورد. اولین نمونه این عکس را میتوان در ادای احترام همافران به امامخمینی مشاهده کرد که توسط حسین پرتوی گرفته شد. در این تصاویر یک توده از مردم در مقابل یک فرد دیده میشوند که معنای خود را از همان فرد میگیرند.
در انتهای کتاب نیز دو مصاحبه جذاب با آقایان حسین چنعانی و داریوش عسکری به چاپ رسیده است که هر کدام برای خوانندهی علاقمند به عکاسی میتواند نکات جالب توجه بسیاری داشته باشد.
محسن حسنپوراسلانی
دی ۱۳۹۹