1. خانه
  2. اخبار
  3. اخبار ویژه
  4. یادداشت: نگاهی به «من» در آثار چنگیز جلایر در گالری نات

یادداشت: نگاهی به «من» در آثار چنگیز جلایر در گالری نات

چنگیز جلایر هنرمند عکاسى است که در نمایشگاه عکس و چیدمانى با عنوان «من» آثار خود را در گالرى نات به نمایش گذاشته است.
این هنرمند تلاش کرده است تا دغدغه هایش درباره «هویت» را با طرح پرسش هایی تصویری، برخاسته از آن در قالب عکس و چیدمان با مخاطب به نمایش بگذارد.
عنوان نمایشگاه، «من» شروع روایتى دیگرگونه، از کنکاش در برابر پرسشى است که بشر از ابتدای خلقت در هر بازه ای از عمر خود با آن برابر و مواجه بوده که «من» چیست و کیست؟
وجود اصطلاحاتى مانند: «جسم من»، «شخصیت من»، «مغز من»، «محیط من»، «پیراهن من»، این فکر را در انسان تقویت مى کند که «من» مى تواند متعلقاتى مانند: جسم، شخصیت، مغز، محیط و … داشته باشد.
آشکارترین تفاوت های مطرح در حوزه پاسخ به این پرسش -شاید- چیستی و کیستیِ جسم و شخصیتِ «من» است.
واقعیت این است که هر چند «من» همراه با متعلقات خاصى است ولى همه این متعلقات موقتى است. بدن ها در گذر زمان تغییر مى یابند و هر روز بیشتر نسبت به روز قبل عوض مى شوند. ولى «من» هنوز «من» خواهد ماند. نگاه و باور جلایر این تغییرات را در قالب مجموعه عکس هاى پرسنلى از چند نسل مختلف و در بازه ى زمانى کودکى تا میانسالى و پیرى (که آخرین عکس ها را در چهارچوب داخلی و بیرونی قاب های دیوار قرار داده) به نمایش گذاشته است، نمایش عکس ها گذر زمان و اثر آن بر تغییرات بدن انسان را نمایش مى دهند و هنرمند، مخاطبش را در رویارویى دوباره و چندباره با دغدغه اش قرار مى دهد و ذهن او را در قاب آخر ، در حصار سوال «من کدامم؟» قرار مى دهد.

او تنها به این نمایش مستند اکتفا نکرده است و با تغییر چهره خویش بر روى کارت شناسایى ملّی اش مجالى دیگر براى مواجهه با این چالش را در برابر هر بیننده ای خلق کرده و با تصویری گری متفاوتی طرح گوناگونی از همان پرسش را رقم زده است.
به زعم باور جلایر، شخصیت فرد هم در گذر زمان و هم در عبور از مکان دچار تغییر و تاثیر مى شود، ولى علیرغم چنین تغییرات و تاثیراتى، دیگران هنوز قبول خواهند داشت که شخص همان شخص سابق است.
چنگیز جلایر ما را از دهلیز خاطرات و تجربیات خود عبور مى دهد و در مقابل مکان هایى قرار مى دهد که زمانى متعلق به او بوده و یا او متعلق به آن زمان و مکان ها بوده است.

او با نمایش این عکاس ها زاویه اى دیگر براى این چالش و پاسخ به دغدغه هایش برگزیده است.
او با اشاره در بخشی از متن و بخش هایی از ارایه های حجم و نقش و تصاویر نمایشگاه ، برای هدف گذاری باور و زمینه مواجهۀ بیننده این نکته را روایت می کند که: شاید «من» مجموعه اى از افکار، خاطره ها، تجارب، اعتقاد و احساس هست، این تفکر این پرسش را مطرح مى کند که آیا افکار و خاطرات مى توانند بدون یک صاحب فکر یا راوی خاطره وجود عینی و بیرونی داشته باشند؟

اگر به طور موقت قبول کنیم که سیر فراز و فرود و خاطرات و تجربیات گذشته هر فرد، «منِ» وى را تشکیل مى دهند، آنگاه «من» باید تابعى از زمان و مکان (یا فضا) باشد، چرا که تجربیات انسان بسته به مکان و زمان دچار تغییر و تاثیر مى شوند.

جلایر این تجربیات وابسته به مکان و زمان را در قالب چیدمان به نمایش گذاشته است، که آیا وقتى به زبانى دیگر می نویسیم و حرف مى زنیم و فکر مى کنیم، آیا «من» هنوز «من» هستم؟
به عبارت دیگر این چالش بیان مى کند که شاید «منِ» هر فرد توسط اشیاء و «تو» هاى اطرافش و نیز در زمان شکل مى گیرد.
اما سوال هایى جدى ترى مطرح مى شود، که اگر شخصى تمام حافظه اش را از دست بدهد چه اتفاقى مى افتد؟ حافظه اى که به هر فردى شخصیت خاص وى را مى دهد، بدون حافظه، آیا همان «من» خواهد بود؟

جلایر به شکلی نامشهود در صورت عکس بار دیگر «هویّت» را هدف اصلی پرسش خود قرار می دهد و با نگاهی فلسفی، ذهنیت ها را از آغاز پیش از حضور «من» در جهانِ کنونی و در پسِ عبورِ «من» از جهان زیسته، پرسشی دیگر را در باب معرفیِ «من» از «من» به شکلی ذهنی طرح می کند: که اگر شخصى طى یک عمل جراحى چهره، صورت عینی و صدایش را تغییر دهد ولى حافظه و خاطرات و تجربیاتش محفوظ بماند، آیا همان «منِ» پیش خواهد بود؟
اگر روزى دانش پزشکى آنقدر پیشرفت کند که بتوان مغز دو نفر را با تمام داشته ها و محفوظات جابجا کرد و ظاهر بیرونی اشخاص را همچنان نگاه داشت، اینجاست که بایستی پرسید: کدام «منِ» واقعى فرد خواهند بود؟
در حین قدم زدن در گالری نات به نیمکتی می رسی که جلایر درخواست کرده بر روی آن « بنشینید » و مخاطب حاضر بارها رسید و نشست.
حال مقابل آینه «بنشینید»! چه چیزی می بینید یا می بینیم؟

پرسشى است که چنگیز جلایر، بى واسطه تر و صریح تر، با قرار دادن آینه به عنوان بخشى از چیدمان نمایشگاه سراغ آن رفته است.
آنچه ما از خودمان به عنوان «من» می شناسیم با آنچه در آیینه نگاه دیگران از خودمان می بینیم، چقدر متفاوتند، کدام « من »، منِ واقعى است.
حال اگر شخصى که حافظه اش را از دست دهد، و درمقابل آیینه بنشیند خودش ، «منِ» خود را به یاد نمى آورد ولى دیگران هنوز او را همان «من» مى دانند و او در آینه نگاه آنها باز تعریف مى شود.

اما او که ظاهرش کاملا تغییر کرده است ولى حافظه و ذهن و شخصیتش محفوظ است در آینه چه مى بیند؟
در آینه نگاه دیگران او، همان «من» نخواهد بود.
چنگیز جلایر با نگاهی عکاسانه و اندیشه اى پویا و خلاق، و روحیه ى هنرمندش، دغدغه اى بشرى را از نگاه و اندیشه خویش دوباره بازخوانى کرده و با هنر عکاسى و چیدمان این چالش و پرسش را دوباره مطرح کرده است.
هدف او همراه کردن مخاطب ودرگیر کردن او با مقوله هویت است، اما این کاملا به این معنا نیست که هنرمند هیچ پاسخى براى پرسش هایش نیافته است. نوع انتخاب عکس ها و چیدمان و پرسش هایى که از دل آنها بر مى انگیزد، نشان از درک درست به این موضوع و یافتن پاسخ هایى براى آن دارد.
تعلق انسان به بدن و تغییرات جسمى بدن در گذر زمان و عمر یا تغییرات چهره به دلیل جراحى هاى مختلف، تعلق انسان به ذهن، حافظه، خاطرات و تجربیات و در نتیجه شخصیت شکل گرفته ناشى از این تجربیات وابسته به زمان و مکان، نشان از آگاهى هنرمند به آنچه طرح و به نمایش گذاشته دارد.
این همنشینى جسم و ذهن کنار هم ، یاد آور یکى از اصول مشهور تئورى کوانتوم است، که به اصل مکمل بوهر معروف است.
طبق این اصل، موجودیت هر موجود کوانتومى وقتى معنا پیدا مى کند که هر دو خصیصه ذره اى و موجى را با هم در نظر بگیریم. موقعى که تنها بر روى یک خصیصه تمرکز مى کنیم از وحدانیت به دور مى افتیم چرا که از نیمه دیگر اطلاعات که ذاتا در خصیصه مکمل آن وجود دارد چشم پوشى مى کنیم
هر واقعیت جهان ملموس ما شامل دو قطب به ظاهر متضاداست که با هم به واقعیت ها موجودیت مى بخشد
واقعیتى مانند تنفس نه دمِ تنهاست نه بازدمِ تنها، بلکه هم دم است هم باز دم، به همین منوال شب و روز ، خوبى و بدى، موضوع یک عکس و نقطه هاى تشکیل دهنده آن، مفهوم یک کلمه و حروف تشکیل دهنده آن، سخت افزاز و نرم افزار کامپیوتر و در نهایت جسم و ذهن. این همان دیدگاه کلى نگرى است که جهان و پدیده هایش را یک کل تقسیم ناپذیر مى داند.
نویسنده: اعظم حشمتی
عکس ها: آرین جوادیان، مهدی سروری

منبع: پایگاه عکس چیلیک

پیشین
نمایشگاه عکس « ۵ ۱۰ ۳۹ » امید آقائی در شیراز
پسین
نمایشگاه گروهی عکس « باخیش » در تبریز

به تازگي منتشر شده

۱ دیدگاه. دیدگاه جدید بگذارید

  • مریم خداوردی
    ۰۶ اسفند ۱۳۹۶ ۲۳:۱۴

    تفسیر، نوع نگاه و دریافت نویسنده از نمایشگاه عکس و چیدمان «من»، بسیار ظریف و جذاب بود و اطلاعات خوبی را در حوزه چیستی و کیستی «من» در اختیار خواننده قرار داده بود.
    جا داشت تا به ظرفیت عکس و بکارگیری عکس ها در این نمایشگاه بیشتر پرداخته می شد تا مخاطب با نقدی عکاسانه مواجه می شد.
    بسیار لذت بردم
    موفق باشید

    پاسخ

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
شما برای ادامه باید با شرایط موافقت کنید

فهرست