1. خانه
  2. اخبار
  3. سایر خبرها
  4. یادداشت: «اسناد زندگی» نمایشگاه عکسی متمایز ولی عاری از نظر شخصی

یادداشت: «اسناد زندگی» نمایشگاه عکسی متمایز ولی عاری از نظر شخصی

در سرشلوغی های این روزها، یکی از عالی ترین اموری که می توان به اش پرداخت حضور در نمایشگاه های هنرهای تجسمی و دیدار از عکس و آثار عکاسان است.
نمایشگاه هایی که گاه آثار یک نفر و گاه! آثار چندین نفر را در پس یک بهانه و هدف به نمایش می گذارند.
«اسناد زندگی» نمایشگاه عکسی متمایزفهرست نمایشگاه های سطح شهر را که جستجو می کنی به نمایشگاهی از آثار عکاسان مستند در گالری نگاه برمی خورم که برای ارایه به محضر دیدگان بیننده، هفته نخست دی ماه را به خود اختصاص دادند.
عصر روز بعد از افتتاحیه سری به محیط این گالری زدم و در خلوت حضور تماشاگران ، سعی ام بر دقت و مشاهده هر یک از آثار ارایه شده متمرکز شد که گاه! تا جایگاه اتوگراف پیش رفته بودند. آثاری که مشهود بود در اخبار نمایشگاه بر روی نام عکاسان آن بیش از سبک و سیاق نگاه و شیوه تشخیص شان تاکید شده است.
در خبر مربوط به این نمایشگاه از این اسامی به عنوان عکاسان صاحب اثر یاد شده بود: کوروش ادیم ، امیرعلی جوادیان ، نادر داوودی ، سعید دستوری ، محسن راستانی ، مسعود زنده روح کرمانی ، مریم زندی ، سیّدجلال الدین سپهر ، مجید سعیدی ، نادر سماواتی ، افشین شاهرودی ، سیوا شهباز ، سیف الله صمدیان ، جاسم غضبانپور ، حسن غفاری ، محمد فرنود ، علی قلم سیاه ، کاوه گلستان ، هنگامه گلستان ، بهرام محمدی فرد ، ساسان مویدی ، مهدی منعم ، ساعد نیک ذات ، پیمان هوشمند زاده ، آلفرد یعقوب زاده و آرش یغماییان .
در بدو ورود به گالری تصویر قاب نخست این نمایشگاه در قالبی با ارایه ای بسیار پسندیده متنی با این عبارت را خطاب به مخاطب یادآور می شد:
«هیچ چیز مثل زندگی تازه نیست و هیچ زبانی همچون زبان تصویر، نمی تواند زندگی را آنگونه که هست بیان کند. عکس های مستند، اسنادی تصویری هستند که قطعه ای از زمان بی تکرار را در خود حفظ می کنند. این مجموعه شامل مستنداتی از نگاه ۲۶ عکاس است که هر یک به گونه ای گوشه ای از زندگی را در برهه ای از زمان نشان می دهند.
در هریک از قاب ها زندگی از دیدگاه یک عکاس، در کسری از ثانیه متوقف و ماندگار گشته است».

«اسناد زندگی» نمایشگاه عکسی متمایزتم اصلی نمایشگاه، مستند نگاری است. عکس هایی از زندگی مردم متفات دنیا در مکان های مختلف.

نمایشگاه عکس”اسناد زندگی” روایتی است تصویری از رویدادها، احساسات، درونیات، وقایع و حتی روند زندگی انسان ها در گوشه ای از تاریخ. شاید یک درنگ هرمنوتیک باشد از این گروه در زمانه ای که کمتر کسانی به ارزش و ماهیت عکاسی مستند می پردازند.
از آنجا که عکاسی مستند به ثبت واقعیت های یک جامعه آن گونه که هست می پردازد، ثبتی که از دیدگاه و منظرِ عکاس می باشد، پس در روند این نمایشگاه می توانیم منتظر نوعی تحلیل و بررسی شرایط ثبت شده نیز باشیم که به نظر می رسد عکاسان شرکت کننده از پس این موضوع به درستی برآمده اند.

سه قاب از مجموع آثار اصلی و چشمگیر نمایشگاه مربوط به جاسم غضبانپور عکاس عرب زبان ساکن تهران است و سالها تجربه انواع عکاسی را با خود حامل است. غضبانپور در این قاب ها بیننده را با خود به سال های جنگ ایران و عراق می برد. روایتی نه چندان بی طرف، امّا از دریچه چشم عکاس مستندپرداز که به دلیل ترکیب بندی، زاویه دوربین و نوع پرداخت به موضوع جنگ، چنان احساسات و عقل بیننده را توامان به چالش می کشد که گویی ساختار عکس هم اکنون در حال رخ دادن و ساخته شدن است.
این سه قاب با قدرتی کم نظیر در ترسیم یک پیکتورالیسم عکاسی گونه گویی قصد دارد بیننده را با خود به حال و هوای دوران جنگ ببرد و ذهن بیننده را درباره آن بارها و بارها به تفکر وادارد.

قاب های جاسم غضبانپور شاید قصد ساختن پلی از گذشته به زمان حال را دارند و وقتی در کنار قاب های دیگر قرار می گیرد گاه با برخی از آنها نظیر قاب “کاوه گلستان” همراه شده و هم داستانی می کند و گاه بی ارتباط با بقیه قاب ها داستان مستقل و مستند خود را می گوید.

در مرور عکس های نمایشگاه، گاه! برخی عکاسان درگیر رنگ و فرم شده و کفه مستندگرایی ثبت را سبک کرده اند و گاه! برخی عکس ها_مستقل از تکرارشان در نمایشگاه های دیگر_ بیننده را با این چالش مواجه می کند که اگر بنیه اسامی عکاسان مستند ما در این نام ها متمرکز است پس چرا این گروه از عکاسان مستند اهل تولید و ارایه عکس هایی نو برای مخاطبین امروزشان نیستند؟
بدون تردید «عکس» یک اثر لحظه ای با اتکا به تجربه سالها دقت در عناصر دانش و تجربه است و زمانیکه فرآیند ثبت را طی می کند تا به عنوان عکس هنری و عکس موفق نائل آید قید زمان بر آن کمتر تاثیرگذار است، با این حال پرسشی که می تواند مطرح باشد این است که چرا عکسی بیش از بیست سال از ثبت و ارایه و نمایش چندباره آن گذشته، و با وجود جایگاه مخاطب سنجی اش در فهرست دیگر عکس های ارایه شده در این نمایشگاه دیده شده است. براستی جایگاه واقعی اینگونه عکس ها کجاست؟

«اسناد زندگی» نمایشگاه عکسی متمایز
البته که دامنه کار عکاسی مستند در حوزه پرداخت و ارایه به قدری وسیع و قابل شرح است که جا داشت هر یک از عکاسان صاحب اثر با ارایه متنی که سندی نظری بر عکس مستند ایشان می توانست تلقی شود با انگیزه بازتعریف یک «آن» در نمای نگاه مخاطب قرار گیرد و دلیلی اصولی و نه معمول! برای تقویت یک رابطه دوسویه بین عکس و بیننده ای باشد که گام در یک سمپاد مستعد شناخت موضوع و زمان و لحظه گذاشته است.
انجام این کار شاید! با یک درخواست و هماهنگی بار آموزشی نمایشگاه را نیز در کنار ارایه یک استراکچر هنری شامل می شد تا با تکمیل فرآیند نمایش عکس گامی اصولی تر را مخاطب مشاهده می کرد.

و اما تشویش را در انتخاب و نوع و شکل و تعداد ارایه عکس ها در این نمایشگاه به وضوح می توان دید. تشویشی که البته تا حدی با نمایشگاه های گروهی سازگار است و نشات گرفته از شرایط تعریف شده در حوزه چهارچوب های ذهن عکاس در قبال دعوت گالری ها و نمایشگاه گردان ها و در برابر مخاطبین آثار است؛ تا در عین این تشویش و گسیختگی، مجالی برای دریافت این پاردوکس در محیط نمایش ایجاد شود تا دیگر موارد کمتر مورد ارزیابی قرار گیرند.
شاید برای بیننده برقرار کردن ارتباطی موزون بین آثار حاضر و حتی بیست و شش عکاس نمایشگاه سخت و غیر ممکن باشد و او را دچار نوعی سردرگمی ناخواسته در کمینه میان تشخیص و تحلیل نماید.

در مجموع آثار تنی چند از عکاسان حاضر در این نمایشگاه به قدری با ظرفیت و جامعیّت انتخاب و ارایه شده اند که جور تعجیل و گذر از امتناع از یک حضور ساده و نه ضعیف! توسط برخی دیگر از عکس های نمایشگاه کشده شده و در پاره ای موارد تا حدّی رفع مافات نیز می کنند.
آثار برخی چون: محمد فرنود، نادر داودی، جاسم غضبانپور، آرش یغماییان، سعید دستوری، نادر سماواتی، سیف ا.. صمدیان، آلفرد یعقوب زاده، بهرام محمدی فرد، پیمان هوشمند زاده و مهدی منعم در تعریف عکس مستند و بازتولید یک اثر هنری شاید در جرگه بهترین های این نمایشگاه تعریف شده و جای داده شوند.

نمایشگاهی که دربرگیرنده اسامی شناخته شده در عکاسان ایران است و در پاره ای موارد کاملا بی ارتباط به عکاسی مستند؛ ولی قدرت مجروح برخی عکس ها تا آنجا است که به هیچ وجهی مبیّن این نام و سابقه و شهرت نتوانسته باشد.
آندرئاس فینینگر در بخشی از کتاب نور و نورپردازی ذر عکاسی آورده است: «دو سرمایه با ارزش برای هر عکاس، تمایز و نظر شخصی است». بر این پایه این گفتار، نمایشگاه حاضر از منظر ارزشمند بیننده شاهد تمایز و در حوزه نظر شخصی با فقری آشکار و یا تعریفی مبهم مواجه است به شکلی که ردیف عکس های نمایشگاه را در ذیل عنوان در عین با هم بودن بایستی یکسان سازی نمایید در حالیکه بی هم بودن این آثار از هم در بُعدِ نمایش مشهود و آشکار است.

به هر صورت دیدن آثار مستند عکاسی از عکاسانی صاحب نام در یک نمایشگاه در نگاه نخست شاید جذاب و دیدنی به نظر بیاید اما دیدن نمایشگاه فارغ از نام و نشان این عکاسان نیز باید به اندازه شهرت شان جذابیت و کشش ایده آلی را در ذهن و نگاه بیننده ایجاد کند.

در نهایت عدم اهمیت به جانمایه عکاسی مستند از سوی بسیاری از نهادهای متولی از جمله “انجمن عکاسان ایران” که برخی اعضای آن در این گذار دارای اثرند و فرصت دوسالانه های عکس و عکاسی و … کار مدیریت گالری و گردآورنده آثار را بااهمیّت می کند. اهمیّتی که نبایست پوششی بر خطای انتخاب و ممیزی صورت نگرفته در ساختار و عدم پذیرش برخی عکس ها به احترام دیگر نگاه های فاخر در این مجموعه باشد.
صبرا رئیسی

منبع: پایگاه عکس چیلیک

پیشین
نمایشگاه گروهی عکس « آن یک لحظه » در خانه هنر ۱۴
پسین
آغاز به کار دبیرخانه چهارمین دوسالانه ملی عکس سرمایه اجتماعی

به تازگي منتشر شده

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
شما برای ادامه باید با شرایط موافقت کنید

فهرست