«سام گیوراد» نویسنده، کارشناس و پژوهشگر به مناسبت هشتادومین سالروز تولد عکاس و روزنامه نگار ایرانی «عباس عطار» در شبکه اجتماعی و صفحه شخصیاش متنی نوشت که محتوای آن یادداشت از سوی همکاران اتاق خبر دفتر رسانه پایگاه عکس چیلیک بازنشر می شود:
و حالا که آنجا، در سیارک کیوان یا آرامجایِ بهرام، روزهای خود را در پیچیدن هر روزه به تنی که از آن تو ست نو میکنی، نوروز من تکراری هر روزه است که میان آن آینه که از تو پر و بر من خالی است، هزاران سال نوری فاصله انداخته است، حتا اگر یک پلاک آنورتر از خانهی من بپلَکی هر روز.
بارها از خود پرسیدهام چطور میتوان عکسی را به آغوش، خیالی را به آمیزش و یادی را به یزش کشید وقتی که هفت هزار فرسنگ زیر دریا یا سنگها از تو دورتر است؟
در هشتادمین سالروز تولد عباس عطار و چندمین سالمرگش به او فکر میکنم و این عکس درخشانی که از عروسی کابلی در غیاب داماد گرفته است.
از او که عکاس «غیاب» بود و برعکس تمام فرتورهایش، حاضر در تاریخی که از سر ما گذشت چون سرگذشتی هولناک.
ژاک لکان بر این باور بود که افلیا تنها یکبار دیگر و در نهایت دوبار میتواند سوژهیِ میل و خواستن هملت بشود، آن هم زمانیست که بمیرد یا به تعبیرِ درخشانِ لکان «دست نایافتنی بشود»
پس با این حساب، بار اول را شعور ادراک نداریم و بار دوم که فهمیدهتریم او رفته یا که مرده است!