منبع: خبرگزاری دانشجویان ایران ( ایسنا )
۶ سال از ناپدید شدن «عباس جعفری» گذشت
شش سال است که از او نشانی یافت نشده، «عباس جعفری»، آزادمرد طبیعت ایران که آخرین نفسهایش را به طبیعت نپال بخشید.
به گزارش خبرنگار گردشگری ایسنا، غلام عباس جعفری، در سال ۱۳۴۱ در مشهد چشم گشود، کوهنوردی میکرد، عکس میگرفت، سفر میرفت، مینوشت، درس میداد و راهنمای کوهستان و طبیعت بود. قلههای کمونیزم هیمالیا، کلیمانجارو در تانزانیا و کونکاگوا، آلپ و پامیر را زیر پا گذاشته بود.
عباس که حالا کوهنوردان و راهنمایان بسیاری به یادش و برای حفظ ناماش قدم به مسیرهای ناشناخته ایران میگذارند، همنشین مردم روستا و عشایر بود. وسعت دلتنگیهایش به اندازه همه راههای نرفته و جهانی ندیده بود.
در دستنوشتهاش که در دفتر خاطرات کوهنوردی قرارگاه رودبارک علمکوه به یادگار مانده، آمده است: «وسعت دلتنگیهایم به اندازهی همهی راههای نرفته و جاهای ندیده است و از همین روست که بخشی از این اندوه را از پس هر سفری از دست میدهم اما کو تا پایان دلتنگی؟ … کو. تا پایان نور دیدن همهی راهها و دیدن همهی جایها! و اگر چه مرگ حقیقتی است تلخ (تلخ؟) و همین حقیقت تلخ یا شیرین به یاد میآورد که فرصت اندک است و جای بسیار ندیده و راه بسیار نرفته مانده، پس تا مجال نفس هست، بایستی در پیچ و خم کوهها و درهها نفس نفس زد تا آندم که نفس افتاد! سعدی میگوید؛ “چشم تنگ مرد دنیادار را … یا قناعت پر کند یا خاک گور!” و من مینالم که این دل تنگ مرا یا “سفر” بَر میکند یا راه دور!»
عکسهای او که تصویرگر زندگی مردم ایران در نقاط دور افتاده و طبیعت ناشناخته بود، در نشریات National Geographic و Climbing منتشر شده است. نامگذاری چهارم مهرماه به نام «پاکسازی کوهستان» حاصل تلاش او بود و انتشار کتاب «راهیاب بیابانگردی ایران» به خاطر ناپدید شدن او متوقف شد.
پروفسور «پرویز رجبی»، تاریخدان، ایرانشناس، مترجم، نویسنده و منتقد اجتماعی دربارهی عباس جعفری گفته است: «وقتی او را دیدم، از هرچه دربارهی ایران و مردم آن گفتم، دیدم که عباس تا آخرش را رفته است. او زندهیاد یا روانشاد به معنای متعارف نیست … او نمیمیرد و زنده و شاد است.»
عباس جعفری ۱۶ شهریورماه ۱۳۸۸ هنگام کایاکسواری در رودخانه تریشولی نپال مفقود شد و تا امروز هیچ نشانی از او یافت نشده است.
انتهای پیام