عکاسی فاین آرت یا هنرهای زیبا/ بخش نخست
عکاسی هنری یا فاین آرت چیست؟
در ابتدا باید تعریفی از هنر و زیبایی ارائه داد سپس به عکاسی و خصوصا عکاسی هنری برسیم.
در ابتدا از دیدگاه زیبایی شناسی علامه محمدتقی جعفری استفاده میکنیم که هنر را مفهومی دانسته است که به بیان درونیات هنرمند با توجه به عوامل بیرونی (محیط، زمان و مکان، کنشهای اجتماعی، سیاسی، دینی و …) و واکنش های شخصیتی در قالبی مانند (نقاشی، سینما ، شعر و ادبیات و حتی عکاسی) که در جایی مانند نمایشگاه، صحنه نمایش، سینما، تلویزیون و چاپ در نشریات و… نشـر و بسط پیدا کرده و ارائه میشود و انسان را رو به تعالی رهنمون میسازد و اگر چیزی جز این باشد ، یک واقعه زودگذر روانی بیش نیست.
همچنین علامه معتقد است زیبایی چهار عامل مهم را در بر میگیرد:
- دارای بداعت و خلاقیت است.
- ایجاد حیرت و یا تعجب را به همراه میآورد.
- لذت و ارزش دیدن و یا شنیدن را داراست.
- چهارم دارای تعالی و والایی باشد.
این چهار عامل باعث میشود یک اثر هنری زیبا شناخته شود .
بعد از تعاریف هنر و زیبایی، به تعریف عکاسی می پردازیم که در آن ثبت اشیاء ، وقایع ، حوادث و یا هر چیزی که از نور و بازتابش آن در اتاق تاریک (دوربین عکاسی) به ثبت (روی امولسیون) و یا حافظهایی(مانند سنسور دوربینهای دیجیتال) سپرده شود و دارای پیام خاص تصویری (با ثبات نه متحرک!) باشد و ایجاد ارتباطی سازنده در جهات مختلف (خبری، تبلیغاتی، مد، چهره و …) را صورت می پذیرد.
حال با توجه به گفته های فوق میتوان گفت که هنر و آثار پدیدآورنده، باید از فیلترها و یا صافیهایی عبور کند:
الف- تفکری خاص و درونی و یا بیرونی را در بر داشته باشد.
ب- این تفکر با یکی از کارمادههای نمایشِ آثار، عرضه شود.
ج- در جایگاهی به نمایش در آید و به سمع و نظر عوام و خواص برسد.
د- نقد و تفسیر شود.
ح- به یک ژانر، شیوه و سبک تبدیل شود.
و- در حافظه تاریخی یک ملت یا کشور بگنجد و جاودانه شود.
بیشک بسیاری از مردم هنری دارند اما اگر مراحل بالا را نپیمایند محکوم به فنا یا نیست شدن (نابودی تفکر) خواهد انجامید، که بیش از ۸۰ درصد هنرمندان و نوابغ را در بر میگیرد.
اکنون میتوانیم برای عکاسی هنری(Fine-art photography) ، تعریفی ارائه دهیم که عبارت است از نوعی عکاسی است که هدف اصلی آن ابراز دیدگاههای خلاق و الهامات هنری عکاس میباشد که دیدگاهی خارقالعاده و شگرف را ارائه میدهد. عکاسی هنری از آن جهت، از دیگر ردههای عکاسی، متمایز است که برخلاف عکاسی خبری هدف آن ثبت تصاویر مربوط به اخبار نیست و نیازی به پایبندی به اصول اخلاقی خبرنگاری ندارد و نیز برخلاف عکاسی تبلیغاتی برای فعالیتهای اقتصادی یا فروش محصولات یا خدمات به کار نمیرود.
در واقع با توجه به تعاریف گفته شده؛ هنر، زیبایی و عکاسی هنری صرفا برای بیان تفکری است که در ذهن عکاس به جهت نمایش یک حالت خاص زیباییشناسانه و صد در صد هنری ، حال چه ساخته شده و چه آماده، از هر تکنیکی که با عکاسی در ارتباط باشد صورت میگیرد. و اساسا نیاز به صراحت عکاسی مستند بدون دستکاری (آنگونه که در عکاسی خبری یا مستند تعریف میشود) ملزم نیست. در حقیقت هر گونه دستکاری، حذف جزئیات و یا اضافه کردن جزئیات با هر وسیله در ارائه عکس را آزاد و رها ،از هر قید و بندی که لازم باشد میداند و آن عکس خلق شده را به عنوان عکاسی هنری، ارائه میدهد.
در این میان برای ارائه کامل با هوش مصنوعی، محدودیتی قائل میشوند. در سالهای گذشته هوش مصنوعی به پیشـرفتی رسیده است که کلیه دادها را به یک نرم افزار مانند لئوناردو و نظایر آن میتوان داد و یک عکس کامل بدون خدشه و باور پذیر، به شما ارائه میدهد که با واقعیت پیشـروی دوربین، همتایی و برابری میکند. استفاده از هوش مصنوعی جهانی فانتزی و غیر واقعی به وجود میآورد که هنوز با روح و ذات آفرینش هنری کمتر سازگاری دارد و عکاسان هنری به خود اجازه نمیدهند که هوش مصنوعی سازنده و خالق کامل عکس هایشان باشد.
در تشریح دستکاری در عکاسی و صرفا عکاسی هنری(که در تحقیقات نگارنده در کتاب بوطیقای عکاسی آمده است) باید گفت: عکاسی متشکل از سه بخش است:
بخش اول: عکاسی کاربردی است که شامل : عکاسی عمومی (از عکس سه در چهار، لاتاری، بیمه، مجالس و ….) عکاسی علمی که در خدمت رشتههای دیگر است و در حقیقت عکاسی در اولویت دوم و سوم اهمیت قرار دارد.
بخش دوم: عکاسی مستند است که شامل: عکاسی خبری، مطبوعاتی، اکتشافی، طبیعت (از انواع آن) مستند مشاهیر و سلبریتی ها و … که در واقع عکاسی به عنوان راوی و روایتگر حادثه و یا واقع پیشـرو است که به صورت عکاسی، مستند میشود. در اینگونه عکاسی، عکاس حق دستکاری در عکسش را ندارد و وفادار به تمامی عناصر عکسش میباشد و حق هر گونه اضافه کردن و یا کم کردن عناصر تصویر را به خود اجازه نمیدهد.
بخش سوم: عکاسی فاین آرت یا عکاسی هنری است که موضوع اصلی این مقاله است.
عکاسی هنری : به هر عکسی که دخالت عکاس به عمد و کاملا آگانه صورت گیرد گفته می شود که این گونه دخالت در عکس باعث میشود عکسِ حاصله، از واقعیت عکاسی دور شده و هویت اوبژکتیو (شیءای) را به هویت جدیدی یا سابژکتیو (ذهنی) تبدیل کند در حقیقت یک ماهیت جدید از عکسِ حاصله دیده شود.
پرسش اینجاست که: آیا این عکس با ماهیت جدید در حیطه عکاسی میگنجد یا صورتی از یک اثر هنری است مانند نقاشی یا تصویرسازی ؟
پاسخ آن مفصل است که در اینجا سعی میشود به اختصار درباره آن صحبت شود. اجازه بدهید سابقه تاریخی دخالت در اثر عکاسی را بررسی کنیم.
زمانی که عکاسی اختراع شد نقاشان آن را، قاتل نقاشی دانستند و وقتی سینما آمد گفتند که «زین پس عکاسی مرده است»؛ در مورد تلویزیون و اینترنت هم گفتند سینما و تئاتر، مرده است اما دیدیم که هر کدام راه جدید و قدیم خود را پیمایش کردند نه عکاسی سیاه و سفید از بین رفت! نه عکاسی فیلمیک (آنالوگ)!. وقتی اینستاگرام آمد گفتند: نمایشگاهها از بین خواهد رفت؟! دیدیم که پابرجا ماند.
در واقع، تکنولوژی قرار نیست که حرفهها و پدیدهای قدیمی را از بین ببرد بلکه صورتی را به صورت دیگر و بهتر و حتی بهینهتر ارائه میکند این گونه هست که تمامی اختراعات و ابداعات برای بهتر فهمیده شدن و درک اطراف ما، درجهت تفکر آرزومند و امیدوار کننده ما حرکت میکنند حتی هوش مصنوعی که زنگ خطرش را برای همه رشتههای پدیدآورنده، خلاق و سازنده به صدا در آورده! آنقدر خطرناک نیست!. خواهیم دید که چه شغلهای جدید و حساب های جدیدی را همین هوش مصنوعی باز خواهند کرد و چه مفید و سودمند به پیش خواهند رفت.
بدانید که با تکنولوژیهای جدید نباید جنگید، بلکه باید آنها را بپذیریم و از سودمندی آن بهره بجوییم. در مورد عکاسی هنری هم عده ای حتما متضاد ما فکر میکنند باید دانست که در دوران پست مدرن (که از سالهای ۱۹۷۰ تا به امروز ادامه دارد) مزرهای هنر در آثار هنری شکسته شده و محدود به یک تعریف خاص، مانند دادایسم یا کوبیسم نیست بلکه در همیاری و همکاری هنرهاست که سبکهایی در دوره پست مدرنیسم شکل میگیرد.
پس دستکاری در عکس با سطحی معقول، قابل باورپذیریِ اغواگرانه، بدون لو رفتن ادیت و دوربریها و یا با چیدمان های حیرت انگیز و… میتواند جایگاهی برای تفکرات معاصر و امروزین ما داشته باشد.
باید بدانید که شکوه و جلال عکاسی مستند و عکاسیهای کاربردی، در جای خود و در جشنواره های مرتبط با آن نهتنها خدشهدار نمیشود بلکه مصمم به راه خود ادامه خواهد داد.
چه بسا! بسیاری از علاقهمندان به عکاسی و دانش آموختهگان آن در هارددیسک های خود عکس های خلاقه و کارشده با انواع فیلترها و پلاگین های فتوشاپ یا نرم افزارهای دیگر را دارند و شاید در صفحات شخصی خود و یا به نُدرت در اینستاگرام در معرض دید دوستان و آشنایان خود قرار داده باشند چون در سالیان اخیر هیچ جشنواره و یا نمایشگاهی پذیرای عکسهای دستکاری شده نیستند و تنها در بینالهای عکاسی دههی ۷۰ تا ۸۰ چند جشنواره عکاسی خلاق برگزار شد و دیگر هیچ!.
عکاسی هنری در خارج از ایران به عنوان یک ژانر هنری در کنار دیگر انواع عکاسی مانند عکاسی خبری، تبلیغاتی، پرتره و طبیعت، یک ژانر مستقل شناخته میشود که هم نمایشگاهی است و هم دکوراتیو، که حتی غالبا در میان مجموعهداران جایگاه ویژه و فروش خوبی در اکسپوها و حراجی های بزرگ هنری دارد. اما در ایران به عنوان یک تفکر روشنفکرانه و تجملی و نیز دور از واقعیتِ کاربری و مستند شناخته میشود و گاهی مورد تمسخر مجامع هنری و عکاسی است.
گویی عکاسان هنری از سر تفنن و کنجکاویهای فانتزی به سراغ این نوع عکاسی میروند. در صورتی که عکاسی هنری دست کمی از خلاقیتهای هنری و یا خلق آثار تجسمی مانند نقاشی و خوشنویسی، ندارد.
به اعتقاد نگارنده، هر آنچه روی دیوار و یا جایگاه نشـر آثار هنری به عنوان عکاسی برود و فرایند ثبت نور توسط عکاسش صورت پذیرفته باشد و نیز از هرگونه ادیتی برخوردار باشد و دارای تفکری برآمده از دل هنرمند باشد هنر محسوب میشود و قابل نقد است؛ حال چه مستند باشد یا کاربردی و یا هنری.
دوازده اختلاف مدرنیسم و تفاوت ان با پستمدرنیسم توسط نگارنده جهت آشنایی و درک بهتر در جدول زیر آورده شده است.
داریوش محمدخانی
(به مناسبت برگزاری فراخوان سالانه تبادل عکس، در گالری لاله / خرداد ۱۴۰۳)