1. خانه
  2. اخبار
  3. پیام تسلیت دکتر محمد حسن خوشنویس

پیام تسلیت دکتر محمد حسن خوشنویس

انا لله و انا الیه راجعون

جمعه است ـ ۲۵ دی ماه ۱۳۸۸ ـ ۲۹ محرم الحرام ۱۴۳۱ هجری قمری.
حادثه ای در راه است.
امروز، خورشید که نور و گرما به مردم ارزانی می دارد دلش گرفته است.

«بهمن» هم سروکارش با نور بود. نور و گرما را از خورشید می گرفت. نور را با عکس هایش و گرما را با گفتار و رفتار میان شاگردانش و هرکسی که دور و برش بود، تقسیم می کرد. شاید دل خورشید از این گرفته بود که امروز میان او و بهمن گفت وگویی نبود! با طبیعت، حیوانات، سنگ ها و کوه ها هم گفت وگو می کرد. او حتی بلد بود که با کوهِ دردهایش زمزمه ای نرم داشته باشد. آن چنان نرم که مبادا کسی بشنود.
تا آخرین روز در دفتر کارش بود و کار می کرد. فقط وقتی که پاها یاریش نکردند، نیمه کاره به بستر رفت. اما این چند روزی بیش نبود. دقایقی از ساعت ۳ بعداز ظهر گذشته بود که پرستار خط صاف دستگاه ثبات را نشان داد.
بهمن جلالی به ابدیت پیوست و ما را تنها گذاشت.

          هرگز نمیرد آن که دلش زنده شد به عشق!                                                                    ثبت است بر جریده عالم دوام ما

اما درباره بهمن جلالی و فقدان ناگهانی او در اغلب روزنامه های کشور و سایت های خبری مطالب مفصلی نوشته شد که همگان می دانید و خوانده اید. دیگر تکرار نمی کنم که او چه ها کرد. اما چند نکته ای را که کمتر بدان پرداخته شده یا به دلیل عدم اطلاع، در نوشته ها و خبرها نیامده مطرح می کنم.
بهمن جلالی در درجه اول یک ایران شناس خردمند بود.
او درباره زوایای مختلف جغرافیایی، فرهنگی، دینی، مذهبی، تاریخی، هنری، مردم شناسی، معماری و زیست محیطی در گستره جغرافیایی و فرهنگی ایران مطالعه داشت و فشاردادن دکمه دوربین آخرین کار او در این ترکیب استادانه از اندیشه و هنر بود.
کتاب عظیم ایران، که با چاپی نفیس و حدود یک هزار صفحه در سال ۱۳۷۹ منتشر شد حاصل سال ها مطالعات و عکسبرداری های او از سرزمین، فرهنگ، هنر و مردم کشورمان است که با یاری گروهی از صاحب نظران و دیگر عکاسان با مدیریت بهمن جلالی به جامعه عرضه شد.

جلالی گنجی بود، پیدایِ پیدا. در دسترس هر جوینده ای.
روزگاری که با او و سرکار خانم جوادی درباره دیرینه و تاریخ عکاسی ایران صحبت می کردیم و به دنبال مدارکی برای اثبات تاریخ طلایی عکاسی ایران بودیم، رساله ای ۱۲۰ ساله را که در محرم سال ۱۳۰۷ هجری قمری با عنوان رساله عکسیّه حَشریّه به قلم محمدبن علی مشکات الملک به رشته تحریر درآمده بود، معرفی کرد. «تا پیش از ظهور فن عکاسی، هیچکس چهره خود را مضبوط بر صفحه کاغذی ندیده بود و نویسنده که در سرتاسر رساله، نکات فنی عکاسی و چاپ و ظهور را با اشارات و گفتارهای دینی و ادبی آمیخته، با ظرافت و هوشمندی خاصی این وضعیت ضبط چهره آدمی و شرایط زندگی این جهانی را در عکس ها، با زنده شدن در روز حشر و محاسبه اعمال انسان ها پیش روی آنها مقایسه کرده است و از این روی نام رساله خود را عکسیّه حَشریّه نهاده است». این رساله به لحاظ ارزش و اهمیت فرهنگی، تاریخی و فنی، در آغاز کتاب گنج پیدا چاپ شد تا سندی باشد بر تاریخ طولانی عکاسی ایران و مثالی باشد از نوع و چگونگی مواجهه ایرانیان با مظاهر فرهنگ و تمدن مغرب زمین.
مواجهه ای که یک پدیده نوظهور غربی را با اخلاق، فرهنگ و هنر ایرانی و اسلامی ممزوج و به جامعه عرضه می کند.
بدون این که منجر به ابتلای جامعه به عوارض منفی یک پدیده نوظهور شود.
این تدبیر ایرانیان در طول قرن های متمادی بوده و رمز بقای این سرزمین است. به فرض این که بهمن جلالی همین یک کار را هم کرده بود، برای این که دِینِ خود را به جامعه ادا کند، کافی بود.

در بخشی از این رساله ارزشمند می خوانیم: … باری، پس از تحصیل نگاتیف که در جای تاریک اجزاء ریخته شد و یکباره بروز کرد، سیانفور به کار برده جلایش می دهد. با آب خالص می شویند و بیرونش می آورند، جلاتین (ضمغ) به رویش می ریزند که ثابت شده … و دیگر صفحه عکس محو نمی گردد. پس از آن بنای عمل چاپ آن است که به کاغذ برگردد… که هر کسی دارای عکسی شده باشد برای تذکرهِ احوال که اگر غایب شود، او را بهتر و نیکوتر شمارند.
اَلنّعمَه مَجهُولَه مادامَت مَحصوله فَاذا فُقِدَت عُلِمَت (نعمت تا پایدار است شناخته نمی شود و چون ناپدید شود دانسته شود)… چه بسیار شده است اشخاصی را عکس برداشته اند و خودشان از این عالم رفته اند و صورت به یادگار مانده.
این عکس چاپ شده را که به یادگار سپرده است، زهی بی حقوقی است که پس از فقدانش ضایعش کرده و بی اعتنایش بنمایند. چنانچه احسان و عمل خیر را که شخص از خود دید باید نیکو بشمارد و سرمشق خود سازد، در طبق آن عملی را مرتکب نشود که منهدمش کند، مغرور به آن یک عمل نشود که: مرا کافی است. این یعنی تدبیر و هنر نیکان ما و بهمن جلالی فرزند این فرهنگ و هنر و تدبیر بود.

در سال ۱۳۷۴ که با بهمن جلالی، رعنا جوادی و گروهی از معماران اولین موزه عکاسی ایران به نام «عکسخانه شهر» را طراحی و راه اندازی کردیم، اولین هدف ما این بود که مدارک مربوط به این تاریخ غرورآمیز را فراهم و به جوانان ایرانی و نیز جامعه جهانی عرضه کنیم.
می دانید که ایرانیان با فاصله ای کمتر از ۱۰ سال از ظهور پدیده عکاسی در اروپا، عکاسی را آغاز کرده اند اما این تاریخ زرین در هیچ دایره المعارفی، خاصه دایره المعارف ها و کتاب های تخصصی تاریخ عکاسی جهان، درج نشده بود.
ایجاد عکسخانه شهر که اسناد غیرقابل انکاری از این تاریخ را عرضه داشت مکتوباتی مانند آنچه که آمد و تلاش های بهمن جلالی برای ایجاد پیوند میان روزهای آغازین عکاسی در عهد قاجار با امروز ایران، مجموعه ای از تلاش های خردمندانه برای به ثبت رساندن این تاریخ بود که باید با صدای بلند گفت: گرچه بهمن جلالی را از دست دادیم اما این تاریخ گمشده را به دست آوردیم.

درست در شبی که عکسخانه شهر افتتاح شد یعنی ۲۸ اردیبهشت ماه سال ۱۳۷۴ خبرنگار یکی از خبرگزاری های بزرگ خارجی پرسید که: هدف از این کار چیست؟
در پاسخ ایشان گفتم: ما ۷ یا ۸ سال بعد از شما عکاسی می کردیم، یعنی: کار با دوربین را بلد بودیم، زیبایی شناسی تصویر را می دانستیم که چیست، کارهای لابراتواری و شیمی عکاسی را بلد بودیم و تولید عکس می کردیم، اما در هیچ کتابی نامی از ایران و ایرانیان در این عرصه نیست. البته بخشی از آن، بی همتیِ خودمان بوده است. اما بخشی از آن نتیجه سیاست های شماست که ما را حذف فرهنگی کرده اید! اما با ایجاد عکسخانه شهر و کارهایی که شده و خواهد شد، دیگر نمی توانید منکر حضور ما در این عرصه شوید و ما حضور علمی و هنری خود را در جهانِ عکاسی ثبت کرده ایم.
اینها ارزش های ملی و جهانی بهمن جلالی است. اگر امروز می بینید در داخل و خارج از او تقدیر می شود، نتیجه این گونه زحمات، تدابیر و خردورزی هاست.
درباره جلالی باید بسیار گفت و نوشت و در این شرایط، نمی توان زیاده مصدّع اوقات مشایعت کنندگان عزیز شد. چه نیکو است که شهردار محترم تهران یک نگارخانه تخصصی با رویکرد آموزش عکاسی به نام این معلم تاریخِ فرهنگ و هنر ایران، به نام این شهروند مسئول و متعهد اختصاص دهد.
از خداوند متعال علوّ درجات بهمن جلالی و صبر و شکیبایی همسر و دیگر نزدیکان و دوستداران او را مسئلت دارد.

والسلام
محمدحسن خوشنویس
۲۷ دی ماه ۱۳۸۸

پیشین
راه‌یافتگان به مسابقه عکاسی از تئاتر حضرت والا
پسین
نمایشگاه عکس علی زنجانی در گالری دی

به تازگي منتشر شده

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
شما برای ادامه باید با شرایط موافقت کنید

فهرست