1. خانه
  2. اخبار
  3. سایر خبرها
  4. سعید فلاح فر: مجروحیت سرمایه اجتماعی رسانه ها ناشی از محدودیت ها است

سعید فلاح فر: مجروحیت سرمایه اجتماعی رسانه ها ناشی از محدودیت ها است

سعید فلاح فرجنگ اگر شوم ترین نباشد، قطعاً یکی از شوم ترین اتفاقاتی است که می تواند یک جامعه را درگیر کند.
تصویرهای جنگ سرشار از خشونت و درد است. کسی دوست ندارد موجب تکثیر چنان رنج هایی باشد یا با نمایش صحنه های جنگ با ذات ویرانگر آن همدردی کند.
آتش جنگ به صدها دلیل برپا می شود. ایران یکی از نمونه های قرن گذشته بود که دچار این بلای انسانی شد.
امروزه عکس ها و فیلم های جنگ رابطه نسل ها و تاریخ را برقرار می کند. مستندترین و واقعی ترین معنای جنگ و دفاع با همین تصاویر قرائت می شود. تاکتیک های جنگی برای فرماندهان جنگ با همین تصاویر تجزیه و تحلیل می شود.
شفاف ترین خطوط غیرقابل نقض تاریخ با همین تصاویر و عکس ها به ثبت می رسد. حتی گاهی از این عکس ها برای وفاق ملی یا محتوای موثرتربیتی و تبلیغاتی استفاده می‌کنند.

عکس جنگ سعید صادقی

عکاس: سعید صادقی

حالا چه شده است که عکاسی از سانحه ای مثل آتش سوزی ساختمان پلاسکو مدیران میدان را چنان آشفته می کند که صراحتاً عکاس های آماتور و حرفه ای را مخل امدادرسانی معرفی می کنند در حالی که واقعیت چیز دیگری بود.
امروز غیر از نماهای دور و غم‌انگیز از این فاجعه شهری و انسانی، چه اطلاعات مستندی در دست مانده است؟
آیا جزئیات مدیریت و اطفاء حریق را می توان با این عکس ها به کارآموزان آتش نشانی آموزش داد؟
مشکلات سازه ای ساختمان در برابر آتش را با این عکس ها می شود در جلسات تحقیق و تفحص مورد بررسی علمی قرار داد؟
اسنادی قابل اتکاء برای تشریحات جامعه شناسی وجود دارد؟
آیا امروز برای پاسخ به شائبه ها و شایعات درباره چگونگی آتش سوزی ساختمان پلاسکو مدارک کافی وجود دارد؟
آیا کسانی که مانع ثبت چنین اسنادی شده باشند، در تولید شایعات و پرسش های بی جواب افکار عمومی مقصر نیستند؟
مبادا! اصولاً دلیل چنین محدودیتی را باید در «ترس از افشای واقعیت» جستجو کرد؟

ساختمان پلاسکو

بیشتر از سه ماه از وضعیت اضطراری در کشور می گذرد. مهم نیست اسم این وضعیت را اغتشاش بگذاریم یا اعتراض؛ یا لشگرکشی دشمن یا خیزش مردمی و هر چیز دیگری. از نظر تاریخی و سیاسی و اجتماعی؛ کشور درگیر یک پدیده فراگیر همراه با واکنش های جهانی شده است.
سری به سایت های خبری و روزنامه ها و رسانه های رسمی و غیررسمی بزنید. چند عکس حرفه ای آزادانه از رویدادهای خیابانی این روزها می بینید؟
عکاس های خبری و مطبوعاتی کجا هستند؟ تناسبی بین ابعاد رخداد با تعداد عکس ها به چشم می خورد؟
یا به طور مثال کسی اجازه پیدا می کند نمایشگاهی تحلیلی ـ خبری از عکس های خیابانی سه ماه گذشته برگزار کند؟
اخبار غیررسمی، دستگیری چندین «عکاس» و «شهروند ـ عکاس» را نشان می دهد. با یک پرس و جوی ساده هم می شود فهمید؛ چه تعداد از عکاسان خبری و مطبوعاتی اجازه و جرأت ورود به این مهم را نداشته اند.
چه شده است؟ چرا دائماً این برچسب ارزان قیمت «اخلال و جاسوسی» را به دامن اطلاع رسانی چسبانده اند؟
اگر همه این اتهامات در مورد عکاس و خبرنگار و وکیل و مردم کوچه خیابان و… را بپذیریم، با اعلان این حجم از خیانت مخرّب و حضور فعال نیروهای دشمن و فریب خورده، عملاً! مسبب ترسیم چهره ای فروپاشیده از نظام خواهیم بود.

تجمع در تهران در اعتراض به فوت «مهسا امینی»

عکس از سایت جماران | تجمع در تهران در اعتراض به درگذشت «مهسا امینی»

در میان بحران رسانه ای خبرگزاری های رسمی، اعم از صدا و سیما یا روزنامه ها و خبرگزاری هایی که به شدت کنترل می شوند و به دلایل کاملاً واضح، بخش بزرگی از جامعه؛ اخبار رسمی را ـ مخصوصاً بدون ارائه تصاویر مستند ـ باور ندارند. سرمایه های اجتماعی در بخش رسانه های رسمی تقریباً رو به نابودی مطلق می رود. عده ای از مخاطبان موثر، از صداقت صدا و سیما و جهت گیری سیاستمداران قطع امید کرده اند. با این وجود اما این روزها ترجیع بند سخنرانی های هر فرمانده میدان و هر مسئولی، حکایت مظلومیت نیروهای امنیتی و پلیس است.
آیا این مظلومیت ها نباید با عکس های مستند عکاسان آزاد (عکاسان آزاد) ثبت و ارائه می شد؟ کانال های تلویزیون را بچرخانید. تمام تحلیل های دولتی و حکومتی در این جملات تکراری خلاصه می شود: «محتوای همه رسانه های خارجی معاند، همه گزارش های مردمی در صفحات مجازی، دروغ و شایعه و فضاسازی است و فقط حرف های ما واقعیت دارد.» مستندات میدانی مستقلی هم برای این ادعاها منتشر نشده است. چرا که اصلاً خبرنگار و عکاس مستقلی اجازه گزارش های میدانی ندارد. خصوصاً شبکه های خبری بین المللی موفق به اعزام عکاسان و خبرنگاران خود به ایران نشده اند. به دوربین های سیما هم امیدی نیست. اگر به واقع نگران فضایی اینچنین بی ثبات و سرشار از شایعات باشیم، فرصت اصلی برای تولید شایعه و دروغپردازی در همین ممنوعیت ها و محدودیت هاست.
در حالی که همزمان و در جریان این وقایع، ده ها و صدها تحلیل و تفسیر ناصواب تولید و منتشر می شود، قابل پیش بینی است که بعد از این ماجراها و بدون وجود اسناد تصویری متقن، تا چه حد باید منتظر تحریف های تاریخی باشیم.

اعتراضات مردمی

عکس: موسی کره ای، خبرگزاری جمهوری اسلامی


روایات کلامی منابع رسمی و منتفع یا سیاسی و ایدئولوژیک اگر با روایات منابع مستقل و مستند و علمی همراه نباشند، قطعاً قابلیت انحراف دارند
و نمی توانند در درازمدت و به کرات افکار عمومی و قضاوت تاریخ را اغنا کنند. به راستی چه کسانی از ثبت واقعیت، از تولید شایعات، از تحریف تاریخ سود می برند و چه کسانی در جرم این تحریفات ناگزیر و محدودیت تولید و ثبت اسناد مقصرند؟ عکاس های خبری و مستند اجتماعی سربازان قسم خورده دفاع از واقعیت و پرچم داران مبارزه با دروغ و شایعه اند. بنابراین حضور و محدودیت حضور ایشان در هر رخداد اجتماعی و سیاسی و… معیاری است برای ارزیابی مدعیان حقیقت.
انجمن عکاسان مطبوعاتی، اصناف رسانه ای، خبرنگاران، نیروی انتظامی و… چه سهمی برای خروج از این شرایط غیرمعمول و دور از استاندارد دارند؟

سعید فلاح فر

منبع: پایگاه عکس چیلیک
پیشین
جاسم غضبانپور همان غضبانپور عکاس مقاوم روزهای جنگ است
پسین
کاش! بهمن جلالی ما را از یاد نبرد

به تازگي منتشر شده

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
شما برای ادامه باید با شرایط موافقت کنید

فهرست