1. خانه
  2. اخبار
  3. از میان رسانه ها
  4. سنگی که دیدمش /یادداشت هستی ظهیری بر نمایشگاه هفت سنگ شادی قدیریان

سنگی که دیدمش /یادداشت هستی ظهیری بر نمایشگاه هفت سنگ شادی قدیریان

منبع: روزنامه اعتماد – 

مجموعه جدید + با عنوان «هفت‌سنگ» از تاریخ ۷ مهرماه ۱۴۰۲ در گالری «راه ابریشم» به نمایش در آمده است.
این مجموعه با فاصله دوازده سال از آخرین نمایشگاه انفرادی این عکاس در ایران برگزار می‌شود و شامل هفت عکس است که به شیوه صحنه‌آرایی‌شده عکاسی شده‌اند.
در تمامی عکس‌ها به جز یکی از آنها، نمایی از فضای داخلی خانه‌هایی معمولی همراه فردی تنها دیده می‌شود. آنچه این هفت عکس را به هم متصل می‌کند حضور سنگی بزرگ در تک تک آنهاست که در میانه یا گوشه‌ای از کادر جای گرفته است.
عکس‌ها به لحاظ فنی قوی هستند و نورپردازی دقیق آنها، آدم‌ها و حضور سنگ را باورپذیر کرده است.
در چهره‌ها حتی کودکی که در عکس اول نمایشگاه حضور دارد، اثری از شادی نیست. فرم بدن‌ها و شکل حضورشان در کادر هم وضعیت سنگینی دارد، گویی همگی در فکر فرو رفته‌اند.
از آنجا که چهره هیچ یک از آدم‌ها متعجب نیست، به نظر می‌رسد همه آنها حضور سنگ – آن‌هم سنگی به آن بزرگی- را در زندگی‌شان پذیرفته‌اند. از سوی دیگر سنگ در فضای خانه هیچ آسیبی به آن وارد نکرده و اثری از ورود یک‌باره‌اش نیست. گویی زمان زیادی از بودنش در این مکان‌ها می‌گذرد.
اصلا شاید سنگی که در ابتدا یکپارچه و تغییرناپذیر به نظر می‌رسد در همین فضاها رشد کرده و حاصل خرده‌سنگ‌هایی است که به تدریج روی هم جمع شده و حالا این حجم بزرگ یکی از اجزاست که راهی برای خروج ندارد.
بی‌شک عنوان نمایشگاه همه ما را به یاد بازی «هفت‌سنگ» می‌اندازد. بازی‌ای پر هیجان که با روی هم چیدن هفت‌سنگ کوچک و نسبتا صاف آغاز می‌شود.
در هفت‌سنگ قدیریان اما انگار همه آن سنگ‌های صاف روی هم که شادی را به زندگی می‌آوردند از هم جدا افتاده و بزرگ و ناصاف شده‌اند و دیگر نمی‌شود با آنها بازی کرد. برای من ‌سنگ‌های حاضر در عکس‌های نمایشگاه شبیه درون آدم‌ها یا درگیری‌های آنهاست که مرئی شده و پیش چشم‌شان نشسته است. برای همین است که هرجا می‌روند از آشپزخانه و اتاق نشیمن گرفته تا فضایی شخصی‌تر نظیر اتاق خواب همراه آنها می‌رود. سنگ خود یا شاید بخشی از خود آنهاست که حجم سهمگینش را نمایان ساخته است.
در اینجا عکاسی پا را فراتر گذاشته و این‌بار نه تنها لایه رویی سوژه‌ها، بلکه درون آنها را تصویر کرده است. نظیر تفاوت هر انسان با انسان دیگر، هر یک از سنگ‌های این مجموعه هم با دیگری تفاوت دارد و برخورد آدم‌ها هم با آن متفاوت است. برخی از آن فاصله گرفته و برخی دیگر در نزدیک‌ترین فاصله، با او پشت یک میز نشسته‌اند.
در عکس‌های این مجموعه نشانه‌های روشنی از حضور سایر افراد دیده می‌شود. مسلما کودک در عکس اول و دختر نوجوان در عکس دیگر، همراهانی دارند. تخت دو نفره اتاق خواب و بشقاب‌ها و لیوان‌های استفاده شده روی میز. در عکس‌های دیگر هم نشان از حضور فرد یا افرادی دیگر دارند. اما انگار فارغ از بودن یا نبودن دیگران، هریک از ما باید به تنهایی با سنگ‌های‌مان روبرو شویم.
دیگر اینکه در عکس‌ها، به‌رغم حضور سنگ و آدم‌های در فکر، کورسوهای نور و امید از بین نرفته‌اند. نور از درها و پنجره‌ها به درون راه یافته و در عکسی دیگر نشانه‌های زندگی در فر و اجاق روشن دیده می‌شود. همه این نشانه‌ها را شاید بتوان به عکس آخر مجموعه متصل کرد. در این عکس، سنگی که در عکس اول وارد فضای خانه شده بود از فضای داخلی بیرون آمده و پشت در ایستاده است. شاید کسی توانسته سنگ را با آن بزرگی‌اش از خانه بیرون کند و شاید هم سنگ تازه‌ای پشت در خانه‌ای منتظر است تا یکی دیگر از ما را بر خودمان نمایان کند.

 

نویسنده: هستی ظهیری
منبع: روزنامه اعتماد
پیشین
نمایشگاه گروهی عکس «تبریزیم» در تبریز
پسین
نمایشگاه عکس نیمه پنهان جمشید بایرامی در گالری ثالث

به تازگي منتشر شده

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
شما برای ادامه باید با شرایط موافقت کنید

فهرست