واکنش منفی «جواد شمقدری»نسبت به پخش انیمیشن درباره فاجعه ایرباس ایرانی از سیما تهران-خبرگزاری ایسکانیوز:مشاور هنری رئیس جمهور، درنامه‌ای به رئیس سازمان صدا و سیما نسبت به ساخت دیرهنگام انیمیشن حمله ناو آمریکایی به ایرباس ایرانی در سیما و انعکاس نادرست این حادثه در انیمیشن یادشده واکنش نشان داد. به گزارش روز یکشنبه خبرنگار رادیو وتلویزیون باشگاه خبرنگاران دانشجویی ایرانایسکانیوز جواد شمقدری در بخشی از این نامه آورده است: مشکل صدا و سیما این نیست که مدیریت دلسوز و ارزشگرا در رأس آن ندارد بلکه سیستم نظارت و ارزیابی تحلیل آثار و مخاطب شناسی و تأثیرگذاری تولیدات یا فشل است و یا اصلا وجود ندارد. در واقع به مانند آن شهری است که علایم و تابلوها بر اساس قوانین راهنمایی و رانندگی در هر کوی و برزن و بزرگراه نصب شده اما هیچکس به آن اعتنایی نمی‌کند و پلیس نیز با فرض این که همه اصول و قواعد رانندگی را رعایت می‌کنند به مرخصی رفته و یا اساسا پلیس برای این نظارت هیچ برنامه و دستور کاری ندارد. متن کامل نامه جواد شمقدری مشاور هنری رئیس جمهور به عزت الله ضرغامی رئیس سازمان صدا و سیما به شرح زیر است: حقیر در این سطور در پی آن نیستم که میزان موفقیت یا شکست حضرتعالی و همکاران سخت کوشتان را ارزیابی و قضاوت کنم، اما می‌خواهم با اشاره به یک مصداق عملی که در دوران مسئولیت شما تحقق یافته نشان دهم که چگونه اکثر دلسوزیها، فعالیتها و برنامه‌ریزیها به سرنوشت «هباء منثورا» تبدیل می‌شود و گاه نتیجه همه این خلاقیتها، تلاشها و سیاستگذاریها در مقام عمل به سرنوشت محتوم «فاحبط اعمالهم» می‌رسد و نه تنها اجری نخواهد داشت که باید پاسخگوی تحریفها، تخریبها و ضرباتی بود که بر باورها و ارزشها زده شده است. پس از گذشت بیست سال از حادثه دردناک و ددمنشانه ساقط کردن هواپیمای مسافربری ایران در خلیج فارس توسط ناو وینسن آمریکایی، امسال شاهد بودیم سیما با یک فیلم سینمایی انیمیشن به انعکاس این حادثه پرداخت. اقدامی که باید سالها پیش صورت می‌گرفت تا امروز در بیستمین سالگرد این جنایت ضدبشری، شاهد حداقل بیست اثر سینمایی تلویزیونی در این موضوع باشیم که این گونه نشد. اگرچه این اقدام یعنی پرداختن به یکی از جنایات شیطان بزرگ در خور تقدیر است و اتفاقا فیلم نمایش داده شده در استاندارد هنری و زیباشناسی از یک سطح مطلوب برخوردار است اما آنچه همه این زحمات وتلاشها را بر باد داد، رویکرد و نگاه سازنده این اثر و نوع روایت او از این حادثه دردناک بود. شمقدری در این نامه آورده است: کارگردان این فیلم که در بازنویسی نهایی فیلمنامه نیز نقش اساسی را داشته نه تنها نخواسته است عمق جنایت را در ذهن مخاطب خود جا بیندازد که اتفاقا تلاش کرده عاملان این حادثه یعنی سربازان و فرماندهان آمریکایی را از هرگونه اتهام ضدبشری پاک و پیراسته کند. سازندگان این فیلم انیمیشن همذات پنداری مخاطب را با مظلوم و ظالم به یک میزان پرداخته‌اند و اتفاقا عناصر و عواملی که باعث این دردسرها شده اند نیروهای سپاه و بسیجی هستند که با قایق‌های تندروی خود در منطقه خلیج فارس به شکل مرموزی برای همه مزاحمت ایجاد می‌کنند و باعث بر هم خوردن نظم و آرامش همه شده اند و البته در چنین موقعیتی هر اتفاق ناگواری ممکن است رخ دهد که بدیهی است پاسخگوی اصلی همان کسانی هستند که با نظم نوین جهانی کنار نمی آیند! جناب آقای ضرغامی چه اتفاقی می افتد که فیلمنامه مصوبی که آمریکا را شیطان بزرگ نشان می‌دهد پس از دریافت بودجه در مسیر ساخت و تولید، تبدیل به فیلمی می شود که همه مسئولیت این جنایت بزرگ بر گردن شیطانک‌هایی می افتد که مأموریت فریب آدمها را دارند، آدم هایی که حتی در وقت قریب خوردن نیز اراده از آنها سلب می شود. آدم‌های خوبی که با یک افسون شیطانک ناخواسته کنترل اراده خود را از دست می دهند و دست به خطا می زنند. به راستی اگر پنتاگون قرار بود فیلمی در خصوص این حادثه بسازد و در عین حال اصل واقعه را منکر نشود جز این داستان سرایی می کرد؟! مشکل صدا و سیما این نیست که مدیریت دلسوز و ارزشگرا در رأس آن ندارد بلکه سیستم نظارت و ارزیابی تحلیل آثار و مخاطب شناسی و تأثیرگذاری تولیدات یا فشل است و یا اصلا وجود ندارد. در واقع به مانند آن شهری است که علایم و تابلوها بر اساس قوانین راهنمایی و رانندگی در هر کوی و برزن و بزرگراه نصب شده اما هیچکس به آن اعتنایی نمی‌کند و پلیس نیز با فرض این که همه اصول و قواعد رانندگی را رعایت می‌کنند به مرخصی رفته و یا اساسا پلیس برای این نظارت هیچ برنامه و دستور کاری ندارد. ما امروز با یک تشتت بیانی و ارزشی در میان تولیدات هنری رو به رو هستیم. امروز نقاط سیاه و سفید در بعضی آثار خاکستری شده و در مواردی متأسفانه جابه جا گشته است. اگرچه هنرمندان و به خصوص نخبگان آنان، مقصرند و به تاریخ و نسل‌های آینده باید پاسخگو باشند، اما نمی‌توان از بی‌برنامگی و بی تدبیری و از آن بدتر ناآگاهی مدیریت‌های فرهنگی غافل ماند. مدیریت‌هایی که گرفتار روزمرگی شده و اولویت‌های کاری خود را فراموش کرده‌اند و دوست و دشمن را عوضی می‌گیرند و گردنه‌های مهم فرهنگی را به عناصر خود باخته و بعضا بی اراده و سست عنصر می‌سپارند و بودجه‌ها و اعتبارات را به چاه ویلی می ریزند که نه تنها هیچ گاه پر نمی‌شود که اگر هم ثمری داشته باشد دریغ که آب گوارا به جان تشنه مخاطبان خود بنوشاند. مشاور هنری رئیس جمهور در خاتمه این نامه آورده است: امروز عرصه مدیریت‌های فرهنگی ما در صدا و سیما، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سازمانها و نهادهای دیگر فرهنگی باید در پرتو شعار امسال رهبر معظم انقلاب اسلامی به نوآوری و شکوفایی روی آورند و راه‌های جدیدی را در مسیر خالق ایده، تصویب آثار، نظارت و حمایت تولیدات بجویند و از همه مهمتر باید بیش از آنکه بخواهند به یادداشت‌های کاغذی اعتنا کنند به پاسداشت‌های ذهنی و آرمانی هنرمندان اهمیت بدهند. خبرنگار:۳۴۸
https://chiilick.com/?p=102217
