1. خانه
  2. اخبار
  3. سایر خبرها
  4. «کاوه گلستان» نماد جسارت مدبرانه عکاسی خبری است

«کاوه گلستان» نماد جسارت مدبرانه عکاسی خبری است

هیاهوی حضور بودن نمی گذارد تا تاثیر «هست» و «حیات» یک نام به شکلی صحیح و سلامت تعریف شود. گاه! زمان می برد تا بشود از نگاه، اندیشه، از مشی و کلام، از طرح و دست و قلم و اثر، از یاد، از بازی و نگاه یک فرد، آنچنان که بایسته و شایسته است، نام برد و تعریف کرد.
این را در بسیاری از شئون و مشاغل و حرفه‌ها به خوبی می‌توان دید و درک کرد.
تاثیر اثر بعد از زندگی خالق اثر بازنمایی و تعریفی دیگر دارد. این را اکنون که در آستانه بیستمین سالگرد فقدان «سید کاوه تقوی شیرازی» شناسنامه‌اش یا همان «کاوه گلستان» نام آشنای جامعه عکاسی ایران هستیم بهتر و ملموس تر درمی‌یابیم.

به بهانه 13فروردین سالروز کشته شدن کاوه گلستان
از مجموعه عکس های دهه پنجاه او که نمی توان گذشت و یاد نکرد؛ همان مجموعه عکس های مشهور: روسپی، کارگر و مجنون؛ ولی کلام کدام عکاس ایرانی را می شناسید که اینقدر در صفحه و سایت، جان و ذهن و کلام و حافظه‌ی عکاسان رد و بدل، ثبت و باز نشر شده و آشنا باشد؟
«من می‌خواهم صحنه‌هایی را به تو نشان دهم که مثل سیلی به صورتت بخورد و امنیت تو را خدشه‌دار کند و به خطر بیاندازد. می‌توانی نگاه نکنی! می‌توانی خاموش کنی! می‌توانی هویت خود را پنهان کنی! مثل قاتل‌ها! اما، نمی‌توانی جلوی حقیقت را بگیری! هیچ‌کس نمی‌تواند.»
واکاوی مفهومی و تاویلی همین چند واژه و تعبیر ذهن کاوه گلستان کافی است تا به هنر نویسندگی و ظرافت دید و موضوع یابی و سوژه شناسی ذهن او پی ببریم. او در کارگردانی و تصویربرداری و مستندسازی و نویسندگی و دیگر مهارت های زندگی پنجاه و چندساله‌اش نیز همین گونه بود، آرام، مشاهده‌گر، هوشمند، لحظه شناس و دقیق؛ و همین ویژگی‌ها باعث شد تا امروز، او، بعد از بیست سال باشد و بماند و حتی شناخته‌تر شده باشد.
«کاوه گلستان» نماد جسارت مدبرانه عکاسی خبری است، عکاسی خبری که در زمره‌ی مهیج‌ترین ژانرهای عکاسی است و البته پر خطرترین و سریع ترین و شاید! نیازمندترین به دانسته‌ها، اطلاعات، آگاهی و تحلیل اخبار روز دنیای پر خبر امروز ما.
در هر صورت تفاوت‌ها است میان اینکه حیات انسانی یک فرد با تمام بازی های معمول و مرسوم، محرّک بالا رفتن و دیده و شناخته شدن اثرش باشد، تا اینکه بعد از حیات وجودی‌اش، شاهد هر چه زنده تر بودن و زنده تر شدن و زنده تر زیستن یک اثر و خالقش باشیم، یک عکاس با عکس و یا عکس هایش در مجموعه تمام صحنه هایی که دیده، مواجهه‌هایی که داشته، شاترهایی که شارژ شده و «چیلیک»هایی که کرده تا… عکس و اثری فاخر و غیرقابل حذف که توانسته ارایه کند.
صحبت از شخص کاوه گلستان نیست که ۱۷ تیر ۱۳۲۹ در آبادان متولد شد و ۱۳ فروردین ۱۳۸۲ در سلیمانیه عراق در حادثه انفجار مین کشته شد، بلکه صحبت از شخصیت حرفه‌ای اوست که در فاصله بین سال‌های دهه پنجاه تا اواخر عمر کوتاهش(سال‌های دهه هفتاد و اوایل هشتاد) توانست سیری بالغ و سرعتی را در مسیر حضور حرفه‌اش بپیماید. این ادعا را در نتیجه جست‌وجوی نام کاوه گلستان در #سایت_کتاب_عکس به عنوان: #بانک_تالیفات_عکاسی_ایران به وضوح و آشکارا می توان دریافت و درک کرد.
آنجا که نتیجه‌ی جستجوی نامش را در بیش از چهل عنوان تالیفی همچون: کتاب‌های عکس: «گلاب»، «قلمکار»، «شورش»، «غنچه ها در توفان» و … می‌توان دید و داشت و ورق زد.
آری! شاید! بتوان ادعا کرد کاوه گلستان در ۵۳سال زندگی‌اش در دنیا آنقدر نبود که در ۲۰سال گذشته بواسطه دنیای تاثیرگذار عکس، صدا، کلام و اندیشه‌اش حاضر شده، و «هست» خود را بر تارک عکاسی ایران و نام عکاسان معاصر ایران به رخ می کشد.

مهدی سروری/ فروردین ماه ۱۴۰۲

منبع: پایگاه عکس چیلیک
پیشین
کتاب «عکاسی و جنگ» اسد راستگوی منتشر شد
پسین
«محمدرضا نجیب» عکاس پیشکسوت خوزستان درگذشت

به تازگي منتشر شده

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
شما برای ادامه باید با شرایط موافقت کنید

فهرست