هر کسی در طی عمر خود با ابزاری گذران روزی می کند این همنشینی گاه به معاشقه می انجامد و این عشق بازی اگر از درگاه معرفت عبور کند والایی دسترنجی چون خروجی آن ابزار را در پی خواهد داشت.
فرمول زندگی بی نیاز از اثبات این امر است و تمامی مشاغل و حِرَف تابع همین امر مسلّماند و در عرصهی هنر عکاسی عاشقی یک روح از کودکی در ویزور دوربین عکاسی چنان در هر ثبتش دمیده شد که توان گفتوگو با انبوه درختان را در طبیعت پیدا کرد. این مکالمهها تا بدان جا پیش رفت که طیف خاکستری ها در بازفهم این درد عیان به میدان دید عکاسانه او آمده و از دردمندی درونش مصحفی به نام «مصائب درختان» سروده و ساخته
صحبت از عکاس آذری «علی شکری» است که مدتی است با چشم بسته و نگاه باز به یک دغدغهی بشری متمرکز شده و چندی است با چشمی باز پشت دوربین عکاسی از یک نگرانی فراگیر دردمند سخن به تصویر می گوید.
همکاران اتاق خبر دفتر رسانه پایگاه عکس چیلیک با ترجمه یکی از مصاحبه های ایشان با الیسا گوودمن/Elyssa Goodman از رسانه خبری Inside Hook در نیویورک سعی دارند تا عکاسان داخل را با عمق دردمندی و دغدغه مندی این عکاس ایرانی و تمرکز کاری وی بر یک پروژه عکاسی محیط زیستی آشناتر کنند.
————————————————————————————————————————————————————————————-
در این پرتره های غم افزا و زیبا از جنگل زدایی در ایران، درس هایی وجود دارد که باید آموخت.
در عکس های علی شکری از درختان چیزی مسکوت وجود دارد. مسکوت از آن جهت که سکون درختان شنیدنی است. کافی است به برف، ماسه یا نشیب و فراز هر عکس نگاه کنید.
شاخه های تنومند و بلند درخت که به سمت آسمان تاب خورده است و ریشه های آن که زیر زمین گسترانیده شده است.
در عکس های ضد نور و سایه ها، درختان داستان چشم اندازهای محو، تاریکی در برابر نور روز، بدیمنی، انزوا و پریشانی را روایت می کنند.
اگر چه در عکس های او زیبایی و هراس توامان در پیچ و تاب شاخه های تیره فام وجود دارد، اما درختان همیشه بسیار کم و تنها به نظر می آیند و فضایی منفی آنها را در برگرفته است. موضوع عکس های علی شکری ممکن است درختانی نباشد که ما می بینیم؛ بلکه آنهایی باشد که نمی بینیم. چه بر سر این مناظر می آید؟ اگر همه درختان ناپدید شوند چه اتفاقی می افتد؟
علی شکری گونه ای از لوراکس امروزی است. او در ۱۶ سال گذشته از درختان زادگاهش در آذربایجانِ ایران عکاسی کرده است. در سال ۲۰۱۷، کتابی با عنوان مصائب درختان منتشر کرد که دربرگیرنده ۱۱۱ قطعه عکس از درختان بود.
شکری در ایمیلی که برای سایت ما ارسال کرده نوشته است: «می دانم که نمی توانم درختانمان را با عکس هایم نجات دهم، نمی توانم طبیعت را به سرسبزی والای خود برگردانم. با این حال سعی می کنم تنهایی و آوارگی درختان را به تصویر بکشم و عکس هایم مخاطب را تشویق کند که با دیدی متفاوت به طبیعت نگاه کند. فراموش نکنیدکه در نبود درختان، پرندگان بی خانمان می شوند و هوایی برای تنفس وجود نخواهد داشت، به یاد داشته باشید که اگر درختی وجود نداشته باشد،نوع بشر از بین خواهد رفت».
طبیعت از کودکی برای باور علی شکری اهمیتی ویژه داشته است. خانواده او اغلب نقل مکان می کردند و در هر خانه جدید، پدرش در حیاط درختی می کاشت و به فرزندانش می سپرد که از آن مراقبت و آن را آبیاری کنند. بعدها شکری به کوهنوردی علاقمند شد و به تورلیدری طبیعت روی آورد. برای او، مانند بسیاری دیگر، درخت نماد زندگی شد.
در سال ۲۰۰۳ وقتی مسیر زندگی خود را به عنوان مهندس آی تی برای دنبال کردن عکاسی ترک کرد، درختان و به طور کلی طبیعت برای او دغدغهای همیشگی شد.
شکری میگوید: «وقتی شروع به عکاسی از درختان کردم، به زیبایی و سرزندگی در چرخه زندگی انسان اعتقاد داشتم و مشتاق بودم آن زیبایی را به تصویر بکشم و علاقه خود را به جزئیات درختان در طول زمان نشان دهم. پس از یک سال، متوجه شدم که علاقه خاصی به درختان دارم و احساس می کنم که آنها مانند انسان احساسات منحصر به فردی دارند، بنابراین با یک عنصر انسانی روبرو شدم، و در نهایت متوجه شدم که درختان همراه با زیبایی خود حامل پیام هایی هم هستند».
آثار شکری تنها شکوه و جلال طبیعت را به تصویر نمی کشید، او به نوعی به یک فعال محیط زیست تبدیل شده بود. شاید تعجب آور نباشد که یکی از نخستین عکاسان تاثیرگزار بر عکاسی شکری، آنسل آدامز عکاس آمریکایی است.
شکری عکاس پیرامون شکل مواجههاش با عکسهای آنسل آدامز میگوید: «من احساس کردم که عکسهای طبیعت آنسل آدامز فقط یک سری عکس های زیبا از طبیعت نیستند. آنها پیامی داشتند که برای من اهمیت داشت.
آدامز هنوز هم به عنوان یکی از بزرگترین عکاسان طبیعت در تاریخ عکاسی شناخته میشود که عشق به عکاسی را صادقانه با عشق به طبیعت درهم آمیخته است».
ویلیام ای تِرنج/William A.Turnage فعال محیط زیست و مدیر سابق آنسل آدامز در سال ۱۹۹۹، می گوید: «مردم وقتی درباره پارک ملی آمریکا یا طبیعت اطراف خود فکر میکنند معمولا عکس های آنسل آدامز را تصور می کنند. تصاویر سیاه و سفید او تنها اسنادی واقع بینانه از طبیعت نبودند، بلکه آن عکس ها در پی افزایش و پالایش تجربه ی روانی ما از زیبایی طبیعت بودند. او فهمی از عظمت والای طبیعت را خلق کرد که در مخاطب حسی رام نشده برمی انگیزد که معمولا قوی تر از امر واقعی است. “
شکری نیز در آثار خود در پی ایجاد چنین حسّی است و موفق هم شده است. آنچه در آثار او دیده می شود چیزی بیشتر از یک مستندنگاری صِرف است. عکسهای شکری حسّ عاطفی و جسمی را توامان منتقل می کنند، مانند زمانی که آرام و بی صدا در پهنه ی بیابان ایستاده اید و به صدای باد که بر تن شاخه های شکسته می تازد گوش می دهید و بر آنچه از دست رفته است عزاداری میکنید، در عین حال زیبایی متناقضی را در ویرانی درک میکنید.
علی شکری آثار خود را با دوربین عکاسی کانن دی۵/Canon D5 ثبت کرده و آنسل آدامز با دوربین نگاتیو عکاسی کرده است، با این حال آنچه باعث پیشبرد کار این دو هنرمند شده، عظمت طبیعت و ضرورت حفظ و نگهداری آن بوده است.
علی شکری همچون آنسل آدامز عکسهای خود را سیاه و سفید میگیرد تا آن غم نهفته در مناظر طبیعی رو به نابودی ایران را نشان دهد، روشی که آدامز از آن برای ثبت عظمتِ طبیعتِ سرسبز آمریکا استفاده کرد. شکری سیاه و سفید را برابر غم و اندوه می شمارد و کنتراست شدیدی که در عکس هایش وجود دارد درک این مفهوم را راحت تر می کند.
این عکاس دغدغهمند درختان و محیط زیست تاکید میکند: «احساس می کنم تنه درختانی که پشت کامیونها بار زده شده اند، با دستهای شکسته، صورتهای زخمی و ریشههای بریده ما را نفرین می کنند».
عکس های علی شکری در زمان مناسبی ثبت شده است، با وجود اینکه بیش از ۱۹۴۰۰۰ هکتار از جنگل های ارسباران ایران در سایت میراث جهانی یونسکو به ثبت رسیده است، این منطقه در آگوست ۲۰۱۹ دچار آتش سوزیهای ویرانگری شد. بیش از ۷۴۰ هکتار از مناطق سرسبز که ۲۰ درصد از حیات گیاهی ایران را در خود جای داده بود، از جمله گونه های درختی نادر در منطقه مانند درخت سرو کوهی و درخت سرخدار با این آتش سوزی از بین رفت.
متأسفانه! این نخستین بار نیست که منطقه با چنین خسارتی روبرو می شود، در کمتر از شش ماه قبل از آن ۲۴ بار دیگر آتش گرفته بود. به این مشکلات بحران آب و آلودگی را هم اضافه کنید، ایران با ترکیبی خطرناک از تهدیدهای زیست محیطی روبرو است. در سرتاسر جهان، جنگل زدایی، چه توسط انسان ها و چه توسط بلایای طبیعی ایجاد شده باشد، خسارات وحشتناکی بر روی کره زمین وارد میکند.
به گزارش نشنال جئوگرافیک، بین سالهای ۱۹۹۰ تا ۲۰۱۶ کره زمین ۵۰۲۰۰۰ مایل مربع جنگل از دست داده است، مساحتی که تقریباً از نظر اندازه از آفریقای جنوبی بزرگتر است.
عکاس مصائب درختان با اشاره به زمینههای پیشین ذهنی خود پیرامون شخصیت درختان میگوید: «من نمی توانم عمق اندوه پدرم را تصور کنم، اگر زنده بود و می دید چگونه درختان گردو خشک شده و زردآلوها دیگر شکوفا نمی شوند. برای من، هر درخت، مانند یک انسان، داستانی برای گفتن دارد. وقتی درختی می میرد، داستان آن قطع می شود و بدترین سرنوشت برای آن رقم می خورد».
در حالی که رنگ خاکستری و سیاه و سفید آثار علی شکری عکسهای زیبایی خلق می کند، اما جنگل زدایی به خودی خود از زیبایی به دور است.
عکس های شکری عکاس با جلب توجه ما به ویرانیهای طبیعت، به ما یادآوری میکند که هنوز امیدی برای حرکت، ایجاد تغییر و حفظ آنچه باقی ماده است، وجود دارد.
علی شکری عکاس طبیعتگرای ایران معتقد است: «در آینده ای قابل پیش بینی، کار من این است که تغییرات اکو سیستمی که در زندگی ما اتفاق می افتد به انسانها نشان دهم و پیام مخلوقات بیدفاع و بیزبان را به تصویر کشم».
علی شکری در پایان این گفتوگو به عنوان تلنگری انسانی و محیطزیستی خطاب به حاضرین میگوید: «برای درک این مصیبت مداوم و مداوم به دنیایی بیاندیشید که هیچ اصله درختی درش وجود ندارد!»
نویسنده: الیسا گودمن/Elyssa Goodman
ترجمه: اعظم حشمتی
منبع: InsideHook
https://www.insidehook.com/article/arts-entertainment/ali-shokri-iranian-photographer-deforestation-climate-change