1. خانه
  2. اخبار
  3. سایر خبرها
  4. شهرنازدار: جشنواره عکس خانه باید زمینه ساز فعالیت دایمی خود باشد

شهرنازدار: جشنواره عکس خانه باید زمینه ساز فعالیت دایمی خود باشد

نخستین «جشنواره ملی عکس خانه» در مسیر برگزاری است و فرصتی مغتنم پیش آمد تا از سوی دفتر رسانه «پایگاه عکس چیلیک» گفت‌وگویی با محسن شهرنازدار(محقق و انسان‌شناس) یکی از اعضای گروه داوری این جشنواره داشته باشیم تا با نگاه و تعریف و رویکرد اعضای گروه ارزیابی، کارشناسی و داوری فایل های دریافتی آشناتر شویم:

*در مفهوم کلی تعریفی عمومی و عکاسانه‌ از «خانه» بفرمایید.
محسن شهرنازدار داور جشنواره ملی عکس خانهکیفیت مادی محیط اطراف ما در شکل دادن به بدن، عادات و نحوه تعامل با محیط پبرامون نقش جدی دارد و مطابق با الگوهای اجتماعی گسترده‌تر عمل می‌کند. به این ترتیب چه در سنت های کلاسیک انسان شناسی که به جوامع دوردست نگاه می کرد و به موضوع دیگری می‌پرداخت و چه در دیدگاه‌های معاصرتر «انسان‌شناسی در خانه» که به «خود» می‌پردازد و و مسایل جامعه شهری و جوامع امروزی را مورد توجه قرار می دهد، مساله خانه از اهمیت ویژه ای برخوردار بوده است. تعریف من از خانه البته از منظر عکاسی نیست اما می‌توانم رویکرد انسان‌شناسی به خانه را تا حدودی تبیین کنم.
انسان شناسی از آغاز به مساله خانه از منظر شناخت سیستم اجتماعی جوامع توجه نشان داده بود. ماهیت خویشاوندی، بازتولید تفاوت‌های طبقاتی و جنسیتی، نقش میانجی خانه برای آموزش، پیوستگی اجتماعی و مفاهیمی از این دست همه در موضوعات درهم تنیده محیط زیستی و طبیعی انسان مطرح بوده و به تبع موضوع خانه هم مورد توجه قرار گرفته است..
با این حال خانه در انسان شناسی گرچه همواره بخشی از موضوع مورد توجه اتنوگرافی و بررسی فضاهای زیستی انسان بوده، اما امروزه ابعاد بررسی این موضوع عمق بیشتری پیدا کرده و همین طور میدان مطالعه آن وسیع تر شده است. «انسان شناسی خانه» در مسیر بررسی فضا و مکان بر این موضوع تاکید و دلالت دارد که زندگی اجتماعی انسان متاثر از ابعاد مفهومی و مادی فضا و به عبارتی ارتباط میان فضا و مکان سامان می‌یابد. به عبارت دیگر صحبت از خانه در انسان شناسی، بحث دربارۀ فرهنگ و محیط فیزیکی و تاثیر مستقیم فضا و مکان در تولید زندگی اجتماعی انسان است. مباحث انسان شناسی خانه به عنوان جایی که اولین تعلقات مکانی انسان در آن معنا پیدا می‌کند و نخستین روابط انسانی و عاطفی او با نزدیکانش درآن شکل می‌گیرد، با بررسی حس تعلق و درک روابط درونی و عاطفی انسان نسبت به فضا و مکان توام شده است.
در عین حال انسان شناسی معاصر از ماهیت فیزیکی خانه فراتر می رود و بر تفاوت میان home و house با تکیه بر ساحت ذهنی اولی و ماهیت فیزیکی دومی مورد تاکید میکند. خانه به مثانه امرذهنی، در زندگی گروهی جامعه انسانی متجلی می‌شود و مفاهیم کلانی همچون وطن و تعلقات گروهی به مکان‌های معین و حوزه‌های مشخص جغرافیایی را در بر می‌گیرد. خانه همچنین می تواند در مفهوم ذهنی آن خاطره ای باشد که گروهی از افراد را در پناه خود به هم متصل کرده است.
خانه در عین حال همانطور که در مفاهیم هویتی قلمرو جغرافیایی یا تعیین ملیت افراد نقش سیاسی ایفا می‌کند، می‌تواند در ماهیت فیزیکی خود نیز سیاسی باشد. بلوک‌های آپارتمانی در برنامه‌ریزی و توسعه شهری در شهرهای کمونیستی به خانه ماهیت سیاسی می‌دهد و نحوه زیست متفاوتی درآن رقم می‌خورد که از امتزاج الگوهای زندگی مشارکتی و سوسیالیسم سیاسی سامان پیدا می‌کند. ماهیت سیاسی خانه در ساختمان ها و معماری کمونیستی متجلی می شود. بلوک های اسکان گروهی در خانه‌های کمونیستی تا اروپای شرقی و بخش شرقی برلین تداوم پیدا کرد.
اسکان موقت در خانه های عشایری ماهیت فیزیکی خانه را ناپایدار و گذرا و تغییر پذیر کرده و ویژگی های فرهنگی متفاوتی به آن بخشیده است. یا مثلا درکی که کولی‌ها از موضوع خانه دارند با مفهوم ایستایی و پایداری خلل ‌ناپذیر خانه در جوامعی از معیشت کشاورزی برخوردارند و یا زندگی شهری به کلی متفاوت است. این ماهیت ناپایدار در خانه‌های متحرک و در زندگی‌های معاصر و کاروان‌هایی که بخصوص در امریکا با امکانات قابل توجه محل زیست گروه‌هایی از خرده‌فرهنگ‌های امریکایی شده‌اند، موضوع بررسی و توجه انسان شناسی خانه بوده است.
درست است که انسان بیولوژیک نیاز به سرپناه دارد اما تفاوت های آشکار و عمیق جوامع انسانی، قابلیت تعمیم‌پذیری فرایندهای تولید خانه را محدود کرده و تنها از پس سلطه هژمونیک و کالایی شدن خانه در نظام سرمایه است که این تعمیم پذیری صورت گرفته است. یعنی خانه می‌تواند از منظر ماهیت سلطه هم مورد توجه و بازنگری قرار بگیرد. زندگی روزمره بستر مناسبی برای‌ شناسایی محیط انسانی فراهم میکند و به همین دلیل نشانه هایی مثل زبان برای شناسایی جوامع از اهمیت ویژه ای برخوردار است. به گمان من مساله خانه هم به همین ترتیب و اهمیت است. چون فرآیند انسان شدن از مسیر متقابل با محیط سامان پیدا میکند و در هم‌تنیدگی محیط طبیعی و محیط انسانی در خانه متجلی شده است. در حقیقت اگر بخواهم از ایده برگر و لاکمن در رساله ساخت اجتماعی واقعیت وام بگیرم، باید بگویم نظم اجتماعی جوامع انسانی، بر انتخاب طبیعی اولویت دارد و بی‌ثباتی ذاتی ارگانیسم انسانی باعث شده انسان محیط پایدار را برای ثبات سیستم اجتماعی خود ضروری بداند. در نتیجه محیط پایدار مصنوع انسان است و ویژگی‌های متفاوت جوامع به تنوع حیرت آور این محیط مصنوع منجر شده است.
اینجاست که خانه در شکل‌گیری فرهنگ مادی و همچنین ساخت واقعیت اجتماعی انسان نقش ایفا می کند. با تفکیک فضاهای جنسیتی، طبقه، فرهنگ و زندگی خانوادگی و نظایر این. رابطه خانه با اقلیم، ملیت و قومیت، رابطه خانه با فرهنگ، با طبقه اجتماعی و سلسه نیازهای اولیه و ثانویه اهمیت آن را در بازنمایی فرهنگی و اجتماعی افزون کرده است.

فراخوان جشنواره‌ی عکس خانه
*از منظر مطالعه، تخصص و دانش شما، چرا پرداختن به موضوعی چون «خانه» در بستر خدمات ملی یک ضرورت است؟

در کشوری مثل ما که از نظر تنوع اقلیمی و فرهنگی یک نمونه استثنا و ویژه است؛ توجه به موضوع خانه به عنوان نه فقط تامین نیاز اولیه، بلکه به عنوان سرپناهی برای مجموعه های از فرهنگ ها و باور ها و آیین ها و اندیشه های متنوع جوامع قومی در ایران بسیار اهمیت دارد.
در معماری شهری ایران نیز میراث معماری خانه از نظر توجه به نیازهای ثانویه و پرداختن به جزئیات و تزئینات یک نمونه استثنایی است. معماری کویری ایران را ببینید، گودال‌باغچه‌های کاشان، خانه‌های گلی یزد، خانه‌های نفیس شیراز و اصفهان و نمونه‌هایی از این دست ماهیت و اهمیت خانه در فرهنگ ایرانی را به نمایش می‌گذارد. حتی معماری عصر مدرن در ایران هم سعی می کند به نیازهای مصرف کننده ایرانی پاسخی در خور بدهد، در نتیجه بلافاصه معماری بومی شده مدرن در ایران ظاهر می شود. کافیست فقط خط سیر تحولات خانه ایرانی را در بافت بومی و شهری از سده‌های دور دنبال کنیم تا تاریخ ایران را مرور کرده باشیم. خانه و طور کلی معماری آینه‌ای در برابر تحولات جوامع است. معماری عصر مدرن در ایران هم از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. اساساً کشورهای درحال توسعه بیش از سایرین تحت تاثیر معماری مدرن قرار گرفتند و معماری و مسکن نو با میل به تجدد ایرانی هم‌معنایی ویژه‌ای پیدا کرده بود. می‌دانیم که سبک‌ها و مکتب‌های معماری مدرن در خاستگاه آنها که عموماً اروپای مرکزی بوده، کمتر از کشورهای درحال توسعه فرصت بروز و تجلی داشتند. چون اساساً این میزان ساخت و ساز در آن کشورها باب نبود و نیست. در نتیجه ایران به موزه معماری مدرن بدل شد و البته میراث این مدرنیته با نیازهای بومی در هم آمیخت و مدرنیته بومی شده ای به وجود آورد که امروزه واجد اصالت های خودش است. هرچند نمونه های باقی مانده از معماری این دوران در حال تخریب و جایگزینی با معماری سوداگرانه است و حساسیتی را هم بر نمی‌انگیزد چون متولیان میراث فرهنگی ما نمی دانند که اتفاقا در شهری مثل تهران که بافت های تاریخی عملا تخریب شده اند، از میراث‌ مهم معماری، یکی همین بناها و خانه‌های مدرن بومی شده است که در دهۀ چهل و پنجاه و بخصوص در خانه های مردم طبقه متوسط و بالای میانی ظاهر شد و در چند دهه گذشته بیشتر از بافت دیگری در معرض تخریب و نوسازی سوداگرانه قرار گرفت.
درنتیجه خانه در ایران چه در اقلیم‌های اقوام ایرانی و چه در ماهیت شهرهای تاریخی و همین طور دوران معاصر، همواره چیزی فراتر از نیازهای اولیه بوده است.اما متاسفانه سیاست های کلان حوزه مسکن در طی چند دهه گذشته به معنای واقعی در این زمینه تولید فاجعه کرده اند. سیاست های مسکن مهر با توجهی محدود و اندیشه‌ای نه چندان بخردانه به مسأله مسکن به عنوان نیاز اولیه نگاه کردند و به شکلی سیستماتیک، زیست فرهنگی و حیات تاریخی خانه به عنوان بخشی از ارکان زندگی اجتماعی و فرهنگی مرمان ایران را به مخاطره کشیدند. من معتقدم مسکن مهر از این نظر یک فاجعه فرهنگی در ایران بوده است. به شیوه تعامل و زیست اجتماعی و فرهنگی جوامع را نه فقط با یک سیستم هژمونیک، بلکه تهی از هر معنایی که به آن درباره خانه اشاره شد، آسیب های جدی زدند. مگر می شود فرقی میان مسکن در جنوب و شمال و شرق و غرب ایران قائل نبود و با نقشه‌های تیپ و دور از شان فرهنگی جامعه ایرانی، سقف های ناپایداری را به عنوان خانه بر زیست فرهنگی و اجمتماعی جامعه ایرانی تحمیل کرد؟! حتی اقلیم ایران هم به ما اجازه چنین برخورد سطحی و پیش پاافتاده ای را در موضوع مسکن نمی‌دهد، چه رسد به فرهنگی که در ما را گوشه گوشۀ خود با تنوع حیرت‌آوری از ویژگی‌های متفاوت فرهنگی مواجه می‌کند. با این حال دیدیم که در سیاست‌های کلان نیاز مسکن در ایران با طرح مسکن مهر که بودجه اصلی مملکت را هم در طی بیش از ده سال در خود بلعید، و موجب فروپاشی اقتصادی ایران هم شد، توجه به هویت و فرهنگ و تاریخ ، به عنوان ضوابط فرهنگی ساخت مسکن، عملاً به طور کلی نادیده گرفته شد. این‌ها را تاریخ ثبت و ضبط خواهد کرد که چطور از سرِ ناآگاهی ، سیاست‌های حوزۀ مسکن، میراث تاریخی و فرهنگی خانه در ایران را به یغما برده است. کافیست تبلیغات بنیاد مسکن دربارۀ وام‌های نوسازی مسکن روستایی را ببینید تا به عمق فاجعه پی ببرید. عکس‌های روی پوسترهای تبلیغاتی بنیاد مسکن، عملاً مُبلغ تخریب خانه‌های تاریخی و میراث معماری بومی ایران و جایگزین کردن آن با سرپناهی بی‌‎هویت است که بیشتر ما را به یاد اتاقک‌های کارگری در پروژه‌های ساختمانی می اندازد. اتاقک‌هایی با بلوک سیمانی که همیشه در مرحله سفت‌کاری ساختمان باقی می‌ماند تا مخروبه شود. به همین دلیل بافت روستایی ایران حتی بیش از شهرهای ایران در معرض نابودی و ویرانی قرار گرفته است.
میراث معماری تالش، میراث معماری کردستان، میراث معماری کویری ایران، میراث معماری بلوچستان و … با همین وام‌های حقیر مسکن و عدم توجه به قواعد فرهنگی و بومی خانه، به کلی نابود شد و جای آن را خانه‌های ارزان قیمت با بلوک‌های سیمانی و سقف‌های گالوانیزه رنگی با رنگ‌های صنعتی چینی گرفت که حتی پایداری همان خانه‌های فرسوده گلی و چوبی بومی را هم ندارند. در سیل اخیر نتیجۀ این سیاست‌های مخرب خانه در بافت‌های بومی به خوبی به نمایش درآمد. در همین اطراف تهران و روستاهای سمت فیروزکوه، سیل دیوارهای سیمانی را با خود برد و پی‌های گلی و سنگی که صد سال قدمت داشتند به جای خود باقی ماند!
درچنین شرایطی است که وقتی خانه موضوع جشنواره‌ای در سطح ملی می‌شود و در آن مسألۀ بازنمایی حیات فرهنگی خانه و تعارض آن با سوداگری و کالایی شدن مورد توجه قرار می‌گیرد، بسیار حائز اهمیت است.


محسن شهرنازدار داور جشنواره ملی عکس خانه
*اصلی‌ترین موارد لحاظ شده در انتخاب و ارسال فایل عکس از سوی عکاسان وشرکت‌کنندگان را چه مواردی می‌دانید؟

مهمترین موضوع در عکاسی بخصوص وقتی به سراغ موضوعات فرهنگی انسان می‌رود، مساله بازنمایی است. در تک‌نگاری‌های قومی با موضوع خانه، مساله بازنمایی و توجه به جزییات از اهمیت ویژه ای برخوردار است. البته اگر موضوع بازنمایی اتنوگرافیک باشد و یا ماهیت خانه از منظر فرهنگی و انسانی آن مورد توجه واقع شود. چون در عین حال عکاس آزاد است که به مساله خانه به عنوان یک ابژه برای عکاسی نگاه کند و در مسیر عکاسی خود آن را از معنای سوبژکتیو خانه تهی کرده باشد. جایی که مساله فرم در بازنمایی عکاسی از خانه اهمیت پیدا میکند نمونه ای از این برخورد ابژکتیو است. اما اگر مساله بازنمایی فرهنگی باشد، در دو صورت توجه به مکان و توجه به فضا می تواند متجلی شود. کاری که تک نگاری در انسان شناسی انجام می دهد و عکاسی همیشه ابراز مهمی برای آن بوده است. نمونه مهم و قابل توجه از این تیپ تک‌نگاری‌ها با موضوعیت خانه در مسکن بومی را پیر بوردیو در مقاله خانه بومیان بربرهای الجزایر انجام داده و ساختار سنتی خانه بربرها را توصیف کرده است. او با بررسی تمایز دوگانه‌های فضای عمومی وخصوصی، تمایزات جنسیتی مردان و زنان و افتراق فضاها از طریق نور و تاریکی، به ماهیت درونی خانه های بربر نزدیک می شود و ساحت فرهنگی خانه را فراتر از ماهیت فیزیکی آن به نمایش می گذارد. بوردیو جنبه های فرهنگی و همین طور ویژگی‌های تکنیکال ویژه این تیپ از خانه‌ها را شرح می دهد و به عملکردهای مختلف فضا در خانه توجه میکند. همچنین به ویژگی های مذهبی ساکنان خانه در ساخت خانه بومی توجه دارد. مثلا مسلمان بودن بربرهای شمال افریقا و قرار گیری قبله مسلمین در شرق را در اهمیت یافتن درگاه شرقی خانه مورد واکاوی قرار داده است و نظایر این… ویا فضاهای جنسیتی که تمایز و نابرابری جنسیتی در قبایل را نشان می دهد. همه این موضوعات در عکاسی قابلیت بازنمایی دارد. در مسکن غیر بومی هم به همین صورت است. فضاهای جدید زندگی شهری و مسکن‌های انبوه، شهرک‌های مسکونی، حاشیه نشینی و زاغه ها و همین طور خانه‌های بومی، مسکن‌های موقت طوایف کوچرو و بازنمایی جزییات روابط انسانی در همه اینها، سوژه‌های متنوع عکاسی با موضوعیت خانه است.

*تا چه اندازه ترکیب گوناگون و مکمل داوری را در سرانجام عکس‌های انتخابی مفید وموثر می‌دانید؟
در هر نوع از داوری طبیعتاً فرصت دادن به رویکردهای متفاوت درباره یک موضوع واحد، روند انتخاب و داوری را دموکراتیزه خواهد کرد. با این حال بیم این وجود دارد که نسبت نابرابر بین تخصص‌ها، روند انتخاب ها را به سمت گرایش فنی عکاسی سوق بدهد. برای جلوگیری این نتیجه، تکیه بر بیانیه و دستورالعمل واحد جشنواره موثر خواهد بود.

پوستر فراخوان جشنواره‌ ملی عکس خانه
*لطفا! خطاب به دبیرخانه، گروه داوری و شرکت کنندگان سه توصیه داشته باشید.

دبیرخانه جشنواره ملی عکس خانه باید زمینه را برای فعالیت دایمی خود فراهم کند. اهمیت این جشنواره تا بدان جاست که می‌تواند ابعاد بین المللی یا دست کم منطقه ای به خود بگیرد و با همکاری نهادهای فرهنگی بین المللی و یا منطقه ای نظیر یونسکو یا سازمان همکاری منطقه‌ای اکو، سالانه میزبان عکس‌هایی با موضوع خانه از سایر کشورها و فرهنگ‌های دیگر باشد.
گروه داوری گرچه با تنوع تخصص‌ها فرصت داوری متمایز و مبتنی بر سلایق و علایق مختلف را به دست آورده‌اند، در عین حال باید رویکرد همسویی را در انتخاب آثار در پیش بگیرند. این همسویی، مشی و سلیقه درازمدت جشنواره برای سالهای متمادی را نیز مشخص خواهد کرد. نظیر همه جشنواره‌هایی که رویکردهای مشخص برای انتخاب آثار دارند.
شرکت کنندگان بهتر است از پوسته فیزیکی موضوع خانه عبور کنند، چون ساده‌ترین برخورد با موضوعی با این میزان پیچیدگی ، ثبت فرم و پوسته فیزیکی خانه است. به گمان من انعکاس ماهیت خانه در امر ذهنی آن و نشانه های قابل ثبت و ضبط امر ذهنی در فضای خانه علاوه بر مهارت فنی نیاز به شناخت و فهم فرهنگی عکاس نیز دارد و این شناخت و توانایی توامان است که اثر متمایزی را به وجود خواهد آورد.

*شناخت رسالت متقابل برگزارکننده و شرکت‌کننده تا چه اندازه در باور، تقویت و تحکیم انگیزه سرمایه‌گذار در تداوم جشنواره موثر است؟
مساله مسئولیت اجتماعی نهادها و سازمانهای اقتصادی در قبال جامعه و مردم خوشبختانه چند سالی است که در فضای سازمانها و نهادی جامعه ایرانی پررنگ شده و جایی باز کرده است. در این میان فضاهایی که در بخش خصوصی برای این منظور فراهم می شود ، به دلیل استقلال سیاست گذاری و رویکرد، می تواند در پویایی جریان های فرهنگی مستقل نقش مهمی ایفا کند. استقبال عمومی از این رویکردها توسط شرکت کنندگان و نیز اصحاب رسانه، در ایجاد دلگرمی و پایداری برای پذیرش و اجرای مسئولیت اجتماعی سازمان‌ها و نهادها بسیار موثر است.

*با توجه به رویکرد «ملی» جشنواره و تنوع اقوام، اقلیم و فرهنگ‌ها، آیا ارائه تعریفی واحد از عبارت «خانه» در رسیدن به یک دیدگاه و هدف مشترک راه‌گشاست؟
پرداختن به ساز و کار مفهوم «ملی» در جامعه ایرانی با توجه به کثرت فرهنگ های قومی و تنوع چشم گیر ویژگی‌های فرهنگی، اجتماعی و تاریخی هر یک از اقوام ایران، همیشه چالش‌برانگیز بوده دو رویکرد متفاوت داشته است. میان این دو رویکرد بخصوص بعد از تشکیل دولت ملی در ایران شکاف بیشتری ایجاد شد. رویکرد اول پذیرش الگوی فرهنگ معیار و تعمیم و ترویج هژمونیک آن به همه حوزه های فرهنگی ایران است که نتیجه آن جز عصبیت قومی و تفرقه در ارگان هویت ملی ایرانی نتیجه ای به همراه نداشته و نخواهد داشت و اتفاقاً ابزار را به دست دشمنان تاریخی هویت ایرانی خواهد داد. این رویکرد در بدو شکل گیری دولت ملی اهمیت یافت و الگوهای فرهنگ معیار ایرانی در سازوکار سیاسی تشکیل دولت به کار گرفته شد و عملاً آن را در تقابل با فرهنگ‌های قومی قرار داد. حال اینکه در گذشته تاریخی ایرانیان، فرهنگ معیار عموماً پایتختی و دیوانی بود و حیات فرهنگی سایر ایرانیان ذیل فرهنگ‌های متوع قومی معنا می یافت. این مساله در شکل گیری دولت ملی چالش برانگیز بود اما رفته رفته جامعه ایرانی میان این دو حوزه وسیع یعنی فرهنگ‌های قومی ایران و فرهنگ معیار ایرانی، مرزهای مشترکی ترسیم کردند تا حضور هر یک منجر به انکار و نفی دیگری نشود. در این رویکرد در کنار پاسداشت ارزش‌های فرهنگ معیار ایرانی، باید امکان پذیرش تنوع و زمینه برای حضور موثر فرهنگ های متنوع اقوام ایرانی در شکل‌گیری حاکمیت ملی فراهم شود تا ضامن هویت و وحدت ملی ایرانیان باشد. بر این اساس ما می توانیم تعریف واحد برای ارزش‌های فرهنگی خانه ارائه کنیم اما اگر تاکید بر مفهوم ملی در مسکن به معنای تولید هژمونیک خانه‌های تیپ و ناسازگار با فرهنگ و اقلیم متنوع ایران باشد، باید از به کارگیری این ترکیب اجتناب کرد.

*انتظارتان از توفیق جشنواره‌ای نوپا در نخستین دور برگزاری چیست؟
نتیجۀ هر جشنواره در تداوم و استمرار آن به دست خواهد آمد. جشنواره نوپا اگر به هر دلیلی از تدوام و پیوستگی فعالیت خود در سال‌های آتی دست بشوید، نتیجه‌ای جز اتلاف وقت و سرمایه در پی نخواهد داشت. در نتیجه ضرورت دارد متولیان جشنواره از هم‌اکنون برای تداوم و برنامه‌ریزی برگزاری سال‌های آتی این جشنواره دست به کار شوند و با پتانسیل قابل توجهی که موضوع خانه دارد، به این جشنواره ابعاد منطقه ای و یا بین المللی بدهند.
———————————————————————————
نخستین «جشنواره عکس خانه» از سوی شرکت سرمایه‌گذاری مسکن شمالغرب (سهامی عام) با دبیری «کریم متقی» در سه بخش: خانه، معماری مدرن در ایران و ویژه در حال برگزاری است و علاقمندان تا پایان شهریورماه جاری مهلت دارند نسبت به انتخاب و ارسال فایل عکس ها به نشانی اعلام شده توسط دبیرخانه اقدام کنند.

داوری این جشنواره را مسعود زنده روح کرمانی (عکاس)، سعید محمودی ازناوه (عکاس)، مهدی مقیم‌نژاد (عکاس)، محسن شهرنازدار (انسان‌شناس)، آرش مظفری (معمار) بر عهده دارند.

منبع: پایگاه عکس چیلیک
پیشین
یادداشت: گزارش تخلف در نهمین ده روز با عکاسان  
پسین
اطلاعیه دبیرخانه پنجمین سوگواره ملی عکس عاشورایی

به تازگي منتشر شده

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
شما برای ادامه باید با شرایط موافقت کنید

فهرست