پایگاه عکس چیلیک یک رسانه است و کارکرد رسانه در حوزه اطلاع رسانی کاملا تعریف شده است. این رسانه امروز در کنار دیگر رسانه های عکاسی و فعالیت هایشان با بیش از یک دهه حضور و فعالیت توانسته است در این آشفته بازار بی نیاز از شرح و بسط حضور داشته و ایفای نقش نماید و در برخی حوزه ها تاثیراتی غیرقابل انکار داشته باشد. البته که این حضور و فعالیت خالی از نقص و خلل نبوده و همواره از بسیاری از همراهان و عکاسان و دوستان تا جای ممکن توانسته ایم نکاتی را دریافت و نسبت به رفع و انجامشان همتی هر چند در خور بضاعت داشته باشیم.
#سایت_کتاب_عکس به عنوان #بانک_تالیفات_عکاسی_ایران از آخرین دستاوردهای گروه همکاران #پایگاه_عکس_چیلیک است که در دنیایی که به سمت و سوی آرشیوسازی و توجه به آرشیومحوری سوق داده می شود «بدون هیچ گونه یاری و کمکی از نهادهای دولتی و یا توجهای از سوی انجمن های عکاسی» توانسته است فهرست نسبتا کاملی از تمامی تالیفات چاپی داخلی را در خود جای داده و معرفی نماید.
یکی از کتابهای چاپی فصل به مناسبت هفته مازندران که از سوی عکاسان مازندران به دفتر و گروه همکاران رسید و معرفی شد کتاب عکس «سامون» بود.
این کتاب که چندی پیش با حضور مدیران و عکاسان در حوزه هنری مازندران با حضور ریاست این حوزه و مدیر این پروژه «مهدی معصومی گرجی» مورد رونمایی قرار گرفت توسط یکی از مخاطبین و همراهان سایت کتاب عکس مورد واکاوی و تحلیل واقع شد و یادداشتی که در ادامه می آید دیدگاه مهندس صبرا رئیسی است پیرامون «تاثیر نمادشناختی عنصر عکس در مستندسازی مجموعه اقلیم زیستی امروز اقوام ایران، برای زمان گذرا و جهان نیازمند فردا».
———————————————————————————————————————————————————————————-
یکی از راههای انتقال فرهنگ، آداب و رسوم، معماری و نوع زندگی یک آبادی به آیندگان؛ ثبت فرم و رنگ و نور و به طور کلی ثبت عناصر بصری مربوط به آن سرزمین است. میتوان گفت عکس و عکاسی از جمله قدرتمندترین ابزارها و رسانههای نافذ در این نقل و بازشناسی است.
شاید! دانش انضمامی نهفته در استعداد هر گوشه از این مرز پر گهر نیازمند یک نگاه بصیر و مدیر دانا است تا بتواند «سامون» را ببیند و وجود آن را در جای جای این خطهی پهناور زیبا باور کند.
باری! نبود هر «سامون» در هر بلاد و نقطه و وسعتی دلیلی بر نبود فعالیت عکاسان نیست که چه بسا! دوربین عکاسی در دستان عکاسان ایرانی و ایران دوست و ایران گرد و ایران شناس فراز و فرود فعالیتی دارد، ولی هیچگاه! مسکوت و تعطیل نخواهد شد؛ با این مقدمه می توانیم اظهار کنیم تولد و تالیف هر جلد سامون در پهنهی ایران عزیز نیازمند درکی عمیق از زمان و مکان و فرهنگ و رسانه است.
هنر مستلزم وجود اندیشه است و وجود اندیشه پشتیبانی که دلیلی بر موجودیت تدبیر در هر بخش تحلیل گری است می تواند منجر به تولد «سامون» شود.
«سامون» نام کتابِ عکسی است که روایتی صامت اما پر رمز و راز از یک سامون به نام مازندران را بازگو میکند. عکسها ناداستان زندگی مردمانی است که در طول تاریخ همیشه با طبیعت عجین بوده و جزئی از آن را با تجربه زیستی شخصیشان زیستهاند. رنگ سبز که ردی از نشان زندگی و خاک اقلیم منطقه است با خود دارد، در طول این روایتِ پرسکوت بواسطه جهان بینی کادر شده در نگاه دقیق عکاسان و بر طبق قانون طبیعتِ این سرزمین به زیبایی تکرار شده است.
سامون می تواند در مناطق گوناگون و اقوام کرد و ترک و لر و لک و عرب و ترکمن و بلوچ و آذری و سیستانی و گیلک و … طبیعت های مختلف ما ظهور پیدا کند تا روایتی از دی روز را در امروز مستند کرده و به اهل فردا برساند. کتاب سامون مازندران حاوی آسمان ابری، زمین حاصلخیز و بوی باران از نشانهها و نمادهای همیشه این سرزمین بوده که در ثبتهای این کتاب و به خصوص در بخش «طبیعت» آن به خوبی عیان شده و لمس میشوند.
غنیمتی چون عکس در فهرست سایر هنرهای تصویری است که توانسته است باورپذیرترین رسالت مشاهده را در جان و بطن خود جای دهد و برای بیننده و مخاطب روایت کند.
مردمان این سرزمین به روایت مستندنگاری تصویریِ سامون، حتی آداب و رسوم و مراسم مذهبیشان را نیز در دل طبیعت و با طبیعت برگزار میکنند. آری! اینجا طبیعت همیشه بر مردمان مازنی آسان گرفته و با آغوش گشوده با آنها زندگی کرده است. ساکنان این سامون نیز طبیعت را با تمام زیبایی و رنگ و نور و فرماش به کار گرفتهاند تا جایی که بیشترِ بار تامین معیشت خود را بر دوش دریا و مهمانان آن، پربار بودن زمین و بارشِ آسمان نهادهاند.
پرداختن به شغلهایی نظیر ماهیگیری، برنجکاری، حصیربافی و کاشت و برداشت و فروش میوه از جمله ارتباطهای پایدار و بینظیر مردمان با طبیعتشان است که در لابلای صفحات کتاب عکس «سامون» از واسطه نگاه ظریف عکاسان بومی ثبت و به آن پرداخته و اشاره شده است.
مکانیزم درک ضرورت ثبت یک فریم عکس خوب در دید عکاسان و درکی عکاسانه از سوی مدیران فرهنگی است که می تواند وقتی پروزه عکاسی از ایده تا اجرا را دربرمی گیرد، نشاط آفرین باشد. نشاطی که عکس از نمایش یک اقلیم و فرهنگ و رسم طایفه و ایدئولوژی و پوشش با خود دارد قصه ای نیست که شنونده ای خسته داشته باشد و مشتاقی برای ان وقت و دید و چشم و لذت نگذاشته باشد.
عکس در نگاه نخست یک سطح دوبعدی صرف است حال آنکه با جانمایه خود موسیقی و فرهنگ و آداب و ادبیات و معماری و استعدادهای اهالی هر قوم و قبیله و روستا و جامعه ای را حمل و روایت می کند.
شاید بتوان گفت ریتم از جمله بدیهیات و هدیهی این سرزمین به مردماناش است. این تکرارِ موزون را میتوان در عکسهای این کتاب و بواسطهی حرکتِ ابرها، تجمع گوسفندان، سلسله مراتب کوهها، ماهیان صید شده، انتظار قایقها در ساحل و پرواز پرندهها بر فراز دریا مشاهده کرد.
در بسیاری از عکس های کتاب به وضوح نشانه های قوم نگاری و نمادهای اقلیمی مستتر و عیان خودنمایی می کند و مستندنگاری استان در قالب رسانه ای چون عکس از نگاه عکاسان بومی منطقه به راستی که شعوری زمان پرداز طلب می کرده و تداوم این امر نیازمند شعور مکمل پردازنده به این امر حیاتی و اعتباربخش است.
معماری که نماد و نشان فرهنگ و اقلیم و خلاقیت هر قوم در برابر طبیعت سرزمینشان است، به مانند مردمان این دیار در دل طبیعت و با طبیعت بوجود آمده و رشد کرده است.
ساخت سقفهای شیروانی به عنوان انعکاسی از آب و هوای پرباران، و بکارگیری چوب در معماری و فضاسازی همگی نشان از یک معماری پایدار و پرقدمت دارند. پلانهایی که ایجاد جریان هوا در آن از اصول اولیه طراحی آنها است، به جای مقاومت در برابر طبیعت با آن همساز شده و خود و ساکناناش را برای رسیدن به آسایش به جریان هوای طبیعی میسپارد.
تمامی این نشانهها را به خوبی میتوان از عکسهای گویا و پرتوان این کتاب دریافت کرد.
علاوه بر این، رنگ به عنوان رکن اصلی زندگی و پوشش ساکنان این سرزمین، به زیبایی از طبیعت این سامون الهام گرفته و به چهرهی زندگی شادابی و اصالت بخشیده است.
به طور کلی میتوان گفت عکسهای کتاب سامون به جای متوقف کردن زمان و مکان و انسان در یک مختصات دوبعدی، به نگاه و ذهن و حس جستجوگر بیننده حرکتی سهبعدی و رفت و برگشتی میان گذشته و حال بخشیده است.
سیاه و سفید بودن برخی ثبتها و از سویی دیگر عمومی بودنِ موضوع عکسها، به این حرکت قوت بخشیده و بیننده را هم در حال و هوایی نوستالژیک غوطهور ساخته، و هم مشتاق شنیدن داستان #این_روزها ی اهالی مازندران کرده است. حسی که لذت کشف و شهود را در انسان زنده میکند.
بکارگیری این تعداد عکس از نگاه این تعداد عکاس در نخستین گام توسط یکی از عکاسان شناخته شده و با سابقه استان مازندران که در حال حاضر عهده دار مسئولیتی فرهنگی_هنری است امری مبارک است و دلیل این مبارکی را تنها می توان بعد از تغییر مدیران و دست های پر مسئول پیشین و خالی بعدی دید و همین رویکرد می تواند انگیزه ای یکپارچه تر ایجاد کند برای تداوم این امر که در کوتاه مدت، سندی فاخر برای اهالی فرهنگ و هنر و به ویژه عکاسان استان است و در میان مدت دستمایه مستندسازی و در بلندمدت حاکی از نسلی که تمام داشته های درون و برون خود را در راستای اعتلای فرهنگ و آداب و ادبیات و نمایه های تصویری آب و خاک سبز خود صرف کرده… رنگمایهی سبزی که میرود رفته رفته از سبزی فاصله بگیرد اگر دستاورد نگاه عکاسان جدیتر گرفته نشود!