دکتر «لوسی سوتر» مؤلف، منتقد و مؤرخ هنری پیرامون مجموعه عکس «محسن بایرامنژاد» از دریاچه ارومیه یادداشتی را تنظیم کردند که به مناسبت گشایش این نمایشگاه در گالری دوران تبریز منتشر میشود.
به گزارش دفتر رسانه پایگاه عکس چیلیک ، تراژدی «دریاچه ارومیه» از نگاه محسن بایرام نژاد با عنوان «روایت یک تراژدی» عنوان نمایشگاهی است که عصر روز جمعه ۲۷ خردادماه جاری به نمایش گذاشته خواهد شد و دکتر «لوسی سوتر» مدیرگروه تحصیلات تکمیلی رشتهی عکاسی در دانشگاه وستمینستر لندن متنی پیرامون این مجموعه نگاه نگاشتهاند که با هدف بررسی و تعمیق نگاه و برررسی اندیشه عکاسانه این تراژدی در اینجا منتشر میکنیم:
—————————————————
چگونه میتوان مفاهیم عمیقِ فراتر از حدود بشر را به تصویر کشید؟ مسائلی از قبیل ارتباطمان با جهان، زیستمحیطِ زمانهی فعلی و تغییرات آبوهوای زمینِ دستکاریشده توسط بشر.
عکاسان از دیرباز بهدنبال ردپای هویدایی از این پدیدهها بودهاند؛ ثبت نشانههای بصری برای دستیابی به جزئی از یک کل، که حصول آن سخت مینماید.
پروژهی محسن بایرامنژاد، «تراژدی دریاچهی ارومیه»، نشانههایی از تغییرات چشمانداز محیط زیست در گذر زمان را ثبت کرده است.
تصاویر این پروژه یک دههی وخیم و معروفِ کمحجمشدنِ این دریاچه را نمایان میکنند؛ عکسهایی که در بازهی زمانی بیش از ۱۰ سال (۱۳۸۷ تا ۱۳۹۷)، خشکسالی دریاچهی ارومیه را به سبب تعدیل و خالیشدن آبهای سطحی و عوامل دیگر، به تصویر کشیدهاند.
این تصاویر احساسات نمایانِ عکاس را نیز به نمایش میگذارند؛ بهواسطهی نوع نگاه، زوایای دوربین، انتخاب فیلم و ترکیببندیها، بایرامنژاد احساس بُهتِ شخصیاش در مواجهه با زیبایی مرگبار و ناراحتکنندهی این دریاچهی رو به زوال را به اشتراک گذاشته است.
این عکسها همچون نقاشیهای آبستره، با نمایههای اشارتی یا فرمهای هندسی، میدانی از بافتهای حسبرانگیز را عرضه کردهاند: شاخهی درختِ خشکیده با نوری که بر آن افتاده، بهسان شاخِ گوزن یا استخوانها تصویر شده است؛ قطعات یک سازهی چوبی بشرساخت، همچون مجسمهای مینیمالیستی دیده میشود.
عکسهای این پروژه، گذشته از جلوهی هنریشان در جایگاه تصویر، با طرح مسئله، تجربهای برای اندیشیدن نیز فراهم میکنند. مسائلی از قبیلِ «آیا این معظلات پایان خواهند یافت؟» «آیا اصلاً قدرتی برای پایاندادن به این قبیل ویرانیها داریم؟» «اگر این آب (و بسطیافتهتر که بنگریم، منابع طبیعیمان) بهکلی تلف شود، چه بر سر زیست انسان و حیوانات خواهد آمد؟» اگرچه با وجود طرحهای اخیر برای بازیابی دریاچهی ارومیه (و بهمدد بارشهای بیش از حد پیشین در منطقه) روزنهی امیدی جهت احیا فراهم شده، لزوم این دست اندیشهها و سؤالات برای سیارهی زمین و موجوداتش کماکان الزامی خواهد بود.
بایرامنژاد با تعیین و انتخاب شیوههای متعدد بصری جهت ارائهی این پروژه، و با روایت جایگاه خود بهعنوان خالق آثار، به نقش مؤلف در پروسهی ساختنِ تصاویر تأکید کرده است. تصاویری با رنگهای عمیق و بهنظر غیر-این-جهانی در کنار ترکیببندیهای سیاهوسفیدِ خشن و بافتدار قرار گرفتهاند. در تصاویر مجموعهی «گم و پیدا» (۱۴۰۱-۱۳۹۴)، فیلمی که تاریخ انقضایش گذشته و برای سالها گُم و فراموش گشته و حتی داخل ماشین لباسشویی شسته شده است، ظهور و چاپ شده تا تصاویری با کیفیتِ خشن و رنگپریده از دریاچه تولید کند؛ تصاویری عتیقهمانند که بهسان یادگاری از زمانهی گذشته دیده میشوند. این لایههای افزونِ عملی و مادهگرایانه –بههمراه پروسهی مهارتی اعمالشده برای ارائهی نهایی– عامدانگیای به تصاویر افزوده که زیباییشناسی ویرانی مطلوبِ مؤلف را تشدید کرده است.
عکاس، رفتار محاسبهشده و فعالیتهای خود در گذر زمان را به تصویر کشیده و نهایتاً، همهی اینها را به سرنوشت دریاچه متصل کرده است.
عکاسان معاصرِ جهان در دورانی که به نام عصر «آنتروپوسین [دورهی تأثیر فعالیتهای انسان بر زمین]» شناخته شده، استراتژیهای گوناگونی را برای مطلعکردن مخاطب از تأثیر دستکاریهای بشر در تغییرات زیستمحیطی اعمال میکنند.
ذکر چند مثال در زمینهی بینالمللی از چرایی و چیستی «تراژدی دریاچهی ارومیه» سخن خواهد گفت.
مجموعهی «جهان در حال غرقشدن» گیدیون مندل، عکاس اهل آفریقای جنوبی، نقطهی مقابل خشکسالی را ارائه کرده است: پرترههای عکسی و ویدئوییای از مردم در نقاط مختلف که در مقابل خانههای سیلزدهشان، تا بخشی از بدن در زیر آب، در مقابل دوربین حالت گرفتهاند؛ پرترههای محیطی متفاوت اما تکرارشده در نقاط مختلف، کیفیت رویا-گونهای به عکسها بخشیده که تأثیر آنها بر مخاطب بیش از عکسهای خبری عمومی در باب همین موضوع است.
سایمون نورفورک، عکاس بریتانیایی، در مجموعهی «وقتی که در جهان خاک شوم» با نوردهی طولانیمدت در شب و استفاده از نور مشعل، موضوع یخچال «لوئیس» در کنیا را به تصویر کشیده است؛ او با راهپیمایی مشعلبهدست در فضای چشمانداز، به اهمیت موضوع آبشدن سریعِ این یخچال طبیعی تأکید کرده است.
کاتسومی اُمُری، عکاس ژاپنی، در مجموعهی «هرچیزی بار اول اتفاق میافتد» سفر سال ۲۰۱۱ خود برای مشاهدهی شکوفههای درخت گیلاس در چشمانداز منطقهی آلودهشدهی حادثهی اتمی فوکوشیما را به تصویر کشیده است؛ محوکردن وضوح و جلوهی خوانشناپذیری که هالهی نور در تصاویر ایجاد کرده، حس زیبا، آشنا و آنی لذتبردن از مشاهدهی شکوفهها را خنثی کرده و به تصاویر کیفیت آشفتهکنندهای بخشیده که بهطور غریزی خطر رادیواکتیوِ نامشهود در چشمانداز محسوس میشود.
پروژهی وسیعِ مندی بارکر، عکاس بریتانیایی، دورریزهای یافتشده و پلاستیکی دریایی را در ترکیببندیهای آبستره بازسازی کرده که توأمان دوستداشتنی و منزجرکننده هستند؛ او برای تحقیق و بازیابی دورریزهای پلاستیکی برای پروژهی خود، و همینطور برای آموزش به کودکان و بزرگسالان در باب این موضوع در حین برگزاری نمایشگاهها، به اقصینقاط جهان سفر میکند.
بایرامنژاد در کنار این فعالان معاصر قرار میگیرد؛ پروژههایی که عکاسی را برای حصول چیزی بیش از ثبت واقعگرایانه بسط داده و با بهرهگیری از جنبههای مهارت هنری و عملی، تأکید فعالانهای در باب تهدیدهای زیستمحیطی و نقش خودِ مؤلف در ارتباط با این موضوعات داشتهاند.
The Tragedy of Urmia Lake – Mohsen Bayramenejad
How can we picture concepts that exceed human scale: our relationship to the planet, to geological time, to man-made climate change? Photographers have traditionally looked for visible traces of these phenomena, parts for the whole, to act as visual signs of larger ideas that are difficult to grasp. Mohsen Bayramnejad’s series The Tragedy of Urmia Lake records the traces of a landscape changing over time. Made over the ten years from 2008-2018, the images record a crucial decade in the famous salt lake’s contraction to its smallest size due to drought, damming and the pumping of ground water, among other factors. The pictures also draw on the photographer’s expressive sensibility; through point of view, camera angle, film choice and composition Bayramnejad shares his sense of awe at the terrible, deadly beauty of the receding lake. Like abstract paintings, the photographs offer fields of sensual texture, punctuated by gestural or geometric forms: the branch of a dead tree catches the light to evoke antlers or bones; fragments of a man-made wooden structure look like some kind of minimalist sculpture.
Alongside their artfulness as pictures, the images in the series act as thought experiments. They ask us, “Can this course of affairs be reversed?” “Do we have any power to stop this kind of devastation?” “What will happen to human and animal life when this water (and by extension our natural resource more broadly) is completely gone?” While in the years since, the Lake Urmia Restoration Program (with the help of higher than usual rainfall) has gone some way to restore the lake, these questions remain pressing for the planet Earth and all its peoples.
Bayramnejad underlines his own role in the making of the photographs by including images in more than one visual mode, and by revealing his own part as maker. Images with deep, unearthly colour are mixed with gritty black and white compositions. In the “Lost and Found” images (2015-2022), film that had been lost and forgotten long beyond its expiration date and even laundered into the bargain has been developed and printed to produce ragged-edged pictures of the lake that have the quality of relics from another age. These layers of additional materiality and process—along with the performance of taking them through to their final presentation—give the images an intentionality that enhances their aesthetic of ruination. The photographer records his own entropic actions and movements over time, binding them to the fate of the landscape.
Contemporary photographers around the world are employing a variety of strategies to awaken viewers to consider man-made environmental change in what has come to be known as the “Anthropocene” era. A handful of examples give a sense of the international context for The Tragedy of Urmia Lake. South African Gideon Mendel’s Drowning World series presents the counterpoint of drought: photographic and video portraits of people in diverse locations posing part-submerged in their flooded homes. The repeating domestic settings of the images give them a dream-like quality that is far more haunting than typical news photographs of the same subject. For the series When I Am Laid in Earth British photographer Simon Norfolk used long night time exposures and the light of flaming torches to mark the rapid withdrawal of the Lewis Glacier in Kenya; he bears solemn witness to the melting glacier by moving his own body back and forth across the landscape. In his series Everything Happens for the First Time, Japanese photographer Katsumi Omori’s records a 2011 road trip to view the cherry trees as they bloomed against the backdrop of landscape contaminated by the Fukushima nuclear accident; blurred focus and unreadable halation effects disrupt the familiar ephemeral beauty of the cherry blossom, giving the images an unsettling quality that viscerally evokes the invisible threat of radiation. British Photographer Mandy Barker’s extensive projects rearrange found marine plastic debris into abstract compositions that are both lovely and repulsive. She travels the world, to study and gather plastic waste for her project, and also to educate adults and children about the topic wherever her work is exhibited. Bayramnejad sits alongside these contemporary practitioners in pushing photography beyond factual recording, using aspects of artifice and performance to reflect actively upon the threats to our natural environment, and his own position in relation to it.
Dr Lucy Soutter is a London-based artist, critic and art historian. She is the Course Leader of the Photography Arts MA at the University of Westminster.