1. خانه
  2. اخبار
  3. از میان رسانه ها
  4. آتیش و خون و دود و باروت و مرگ…

آتیش و خون و دود و باروت و مرگ…

 منبع: آژانس عکس همشهری –

یادداشت/ سهیل کریمی،عکاس و مستند ساز
آتیش و خون و دود و باروت و مرگ… 
این قاب ها ثبت مى شوند، موج مى سازند، دنیا رو زیر و رو مى کنند، به شرط این که قدرت ها، رو این موج سوار نشوند. به شرط این که صرفاً به قصد پولیتزر انداخته نشوند. به شرط این که تغییر بدهند، شخم بزنند، زیر و رو کنند و منجر به خروش بشوند.

آتیش و خون و دود و باروت و مرگ… و مرگ! پاى ثابت همه ى عکس هایى که چهره ى کریه جنگ رو به تصویر مى کشند. قاب بندى، تنظیم لنز، انگشت روى دکمه ى شاتر، گرفتن پوزیشن عکاسى و بعد… چیلیک. ثبت در تاریخ. و تغییر مسیر تاریخ. و نه فقط تاریخ که سرنوشت خیلى از سرگذشت ها.

اون روز که ریچارد نیکسون رییس جمهور وقت آمریکا تو سخنرانى تاریخى خودش، اصالت عکسِ عریان “فان تى کیم فوک” دخترک سوخته از بمب هاى ناپالم در ویتنام در تیر ماه ١٣۵١ رو زیر سؤال برد، شاید هیچ وقت فکر نمى کرد اون عکسِ “نیک اوت” ٢١ ساله بتونه دنیاى رو متوجه جنگ ویتنام کنه و بعد پایان خون ریزى!

یا وقتى شهید سعید جان بزرگى تو اسفند ۶۶ قاب لنزش رو روى جنازه ى “عمر خاورى” مرد میان سال اهل حلبچه تنظیم مى کرد که خودش رو روى کودک خردسال ش انداخته بود تا از مرگ مفاجات گازهاى خردل صدام نجات ش بده، هیچ وقت فکر نمى کرد اون قاب و اون عکس، نه تنها پوستر، که مجسمه هایى بشه تو قد و قواره ى مخالفت جهانى با استفاده از تسلیحات شیمیایى.

همین طور عکس معروف “کوین کارتر” تو اسفند ١٣٧١ و در سودان قحطى زده که دخترکى خردسال از زور گشنه گى چمباتمه زده و رو به احتضار رو در انتظار غذا نشون مى داد، و چند متر اون ورتر لاش خورى رو در انتظار مرگ دخترک.

و ده ها و صدها عکس و قاب و کادر دیگه از بچه هاى فلسطین و مشخصاً غزه، لبنان و قانا، یمن و صنعا، ایران و سردشت و خرم شهر و دزفول و پاوه و

و حالا، تو شهریور ١٣٩۴، قاب “نیلوفر دمیر” عکاس ترکیه اى روى جنازه ى غرق شده ى “آیلان کوردى” سه ساله بسته شده که تو دریاى فتنه ى سال هاى اخیر سوریه غرق شد. و باز مرگ و باروت و دود و خون و آتیش. و دریا و آواره گى و بى خانمانى.

این قاب ها ثبت مى شوند، موج مى سازند، دنیا رو زیر و رو مى کنند، به شرط این که قدرت ها، رو این موج سوار نشوند. به شرط این که صرفاً به قصد پولیتزر انداخته نشوند. به شرط این که تغییر بدهند، شخم بزنند، زیر و رو کنند و منجر به خروش بشوند.

ولى ام روز دنیا این شروط رو زیر پا گذاشته. کسى به دنبال سرنوشت محتوم آیلان هاى دیگه ى سوریه نیست. قدرت ها و باندها و احزاب اروپایى براى شکست رقباى حاکم خودشون و زیر سؤال بردن سیاست هاى مهاجر ناپذیرى اون ها، این تک فریم آیلان رو تکرار در تکرار نقد مى کنند، کردهاى جدایى طلب و داعیه دار کردستان بزرگ از این فریم براى جاانداختن عنوان “کوبانى” به جاى “عین العرب” سوریه استفاده مى کنند، مخالفان اردوغان اون رو عَلَم مى کنند تا علیه حزب حاکم ترکیه در حمایت از داعش و جبههالنصره کارى کرده باشند و ما

از یه فرصت استثنایى براى یه عکاس خوش شانس حرف مى زنیم

دنیاى فرداى ما پر از این آیلان ها ست. کاش دیگه هیچ فریمى از اون ها بسته نشه.

 

*سهیل کریمى*

پیشین
تولد ما در مرگ دیگری است
پسین
کودکانه به همه ی جهان پشت کرد .

به تازگي منتشر شده

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
شما برای ادامه باید با شرایط موافقت کنید

فهرست