1. خانه
  2. اخبار
  3. اخبار ویژه
  4. در چنین روزی عکسی از پلیس حامی حیوانات به ثبت رسید

در چنین روزی عکسی از پلیس حامی حیوانات به ثبت رسید

#در_چنین_روزی در بعد از ظهری گرم و آفتابی در ۲۹ جولای تابستان ۱۹۲۵ ، هاری وارنک / Harry Warnecke عکاس نشریه نیویورک نیوز / N.Y.News عکس ” گربه ای که عبور و مرور وسایل نقلیه را متوقف کرد” را ثبت کرد.
معاون سردبیر گفت : « وارنک! یک آدم شوخ و بامزه، همین الآن تلفن زد و گفت که در خیابان مرکزی، یک گربه برای بردن بچه هایش به آن طرف خیابان، ترافیک اتومبیل ها را برهم زده است. برو آنجا و عکسی از گربه ها بگیر ! » .


هاری وارنک، عکاس روزنامه، کسی بود که دوست داشت برای گرفتن یک عکس خوب، کمی دست و پنجه نرم کند. از این گذشته او به حیوانات نیز علاقه داشت، در نتیجه این ماموریت راست کار او بود.
در بعد از ظهری گرم و آفتابی در ۲۹ جولای تابستان ۱۹۲۵، وارنک نزد صاحب گربه ها رفت. صاحب گربه ها در یک ماشین که حکم مغازه را داشت در خیابان مرکزی فروشندگی می کرد. او گفت که گربه مادر، پس از پشت سرگذاشتن موانع و آزار و اذیت های فراوان، آن روز تصمیم گرفته بود که دو بچه خود را به خانه ببرد.
هنگام رد شدن از خیابان، ترافیک بسیار سنگین و مامور پلیسی که آنجا بود با دیدن این وضع، ماشین ها را متوقف کرده بود تا حیوان بدون خطر از خیابان عبور کند. هاری ابتدا از بچه گربه ها و مادرشان که دریک جعبه مقوائی قرار داشتند چند عکس گرفت و سپس اجازه خواست تا صحنه را بازسازی کند. صاحب گربه ها موافقت کرد: « به شرط اینکه گربه ها آسیبی نبینند. »
سپس وارنک با پلیس وارد گفتگو شد. از او خواست که دوباره اتومبیل ها را متوقف کند. پلیس ابتدا حاضر نمی شد این کار را انجام دهد، او می گفت باید از مقامات مافوق دستور بگیرد. وارنک گفت : « هیچ کس برای این کار، شما را سرزنش نخواهد کرد » و اصرار ورزید : « تازه ! اگر شما واقعا این کار را قبلا انجام داده اید، پس چه مانعی دارد دوباره انجامش دهید. » بالاخره پلیس راضی شد.
هاری گربه ها را به دست مردی در آن طرف خیابان داد. صاحب گربه ها در سمت مخالف، روبروی دکه آماده ایستاده بود تا گربه را صدا بزند. پلیس دست خود را بالا نگه داشت و عبور و مرور متوقف شد. گربه را رها کردند. وارنک آماده عکس گرفتن بود. راننده ها با بی قراری تمام مرتب بوق می زدند. گربه مادر گیج شده بود و درحالی که بچه اش را به دهان داشت، به جای آنکه مستقیم از خیابان رد شود، مسیری زیگزاکی را طی می کرد. بدون شک، هاری می بایست، کار را دوباره تکرار کند. او از پلیس خواست که ماشینها را کمی نزدیکتر به چهارراه متوقف کند. گربه ها دوباره باز گردانده شدند. پلیس درحالی که عرق از سر و رویش می چکید، دست خود را به نشانه علامت ایست بالا برد.
در این لحظه ناگهان خیابان مملو از موتورسوارهای خشمگین شد. مردم در پیاده رو شیفته و کنجکاو، ازدحام کرده بودند. صدای موتورها ترسناک و مهیب می نمود. پلیس مطمئن بود که از کار برکنار خواهد شد. هاری نزدیکتر رفت و دعا می کرد گربه ها هنگام رد شدن از عرض خیابان زیر ماشین نروند. گربه مادر مدت زیادی تأمل کرد و سپس با احتیاط مستقیما از جلوی اتومبیلهای متوقف شده به آنسوی خیابان رفت. وارن عکس گرفت، تماشاگران هورا کشیدند. موتور سوارها با موتورهای دودزایشان بسرعت دور شدند. گربه و بچه گربه ها در داخل دکه ناپدید شدند. لازم به اشاره نیست بگوییم پلیس چه حالی داشت، هنگامی که وارنک به سوی او آمد و گفت که نباید به یک عکس قناعت شود! هاری وارنک شخص چرب زبانی بود. تمامی صحنه بطور کامل، برای بار دیگر تکرار شد و هاری مطمئن گشت که عکسی به دردخور بدست آورده است. وقتی که عکس در روزنامه به چاپ رسید، سیل نامه های تشکرآمیز به دفتر روزنامه سرازیر شد. چند روز بعد، پلیس فداکار به دفتر روزنامه احضار شد، او تقدیرنامه ای از دفتر رئیس پلیس دریافت داشته بود!

منبع: نشریه عکس شماره ۸ سال سوم آبان ۱۳۶۸
ترجمه:مینا نوروزی

————————————————————————————————————————–
برای مشاهده دیگر عکس های مشهور و جریان ساز در تاریخ عکاسی می توانید هشتگ #در_چنین_روزی را در سایت پایگاه عکس چیلیک و صفحه این رسانه در شبکه اجتماعی تلگرام، اینستاگرام و توئیتر دنبال کنید/.

پیشین
در چنین روزی عکس برخورد هواپیما با امپایر استیت نیویورک به ثبت رسید
پسین
یادداشت مهدی یزدانی‌خرّم بر کتاب عکس «شرق مقرنس» فرشید احمدپور

به تازگي منتشر شده

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
شما برای ادامه باید با شرایط موافقت کنید

فهرست