1. خانه
  2. اخبار
  3. سایر خبرها
  4. گفت وگو با داریوش محمدخانی پیرامون پروژه «هایریم» در عکاسی

گفت وگو با داریوش محمدخانی پیرامون پروژه «هایریم» در عکاسی

هایریم چیست؟ و چگونه می شود در هنر عکاسی این اصطلاح را تعریف کرد و در نگاه عکاسانه این نوع نگرش را جای داد؟
داریوش محمدخانی چندی است با برگزاری سلسله نمایشگاه های گروهی عکس همچون: سیاه مشق نور، جلوه گاه رخ یار و هایریم حیوانات و چاپ مجموعه کتاب های: هایریم طبیعت و هایریم مشاهیر ایران به موضوع هایریم در عکاسی پرداخته و همراه با اعضای گروه عکاسی اهوراهور(نور خدا) به این تکنیک پرداخته است.
شهلا شهراسبی پیرامون هایریم عکاسی
گفتکویی با داریوش محمدخانی داشته است تا مخاطب بیشتر با این تعریف و نظریه و جایگاه آشنا شود.

داریوش محمدخانی عکاس ایرانیس: هایریم یعنی چه؟
ج: هایریم در واقع از دو کلمه لاتین گرفته شده ، این دو کلمه یکی «‌های‌لایت» است و دیگری «ریم‌لایت» است. از آنجایی که «لایت» به معنی نور است پس هر دو از تکنیکی بحث می‌کند که برای نور اتفاقی می‌افتد. «های‌لایت» در نورپردازی و یا حتی نقاشی به معنی یک تاشِ قلم ‌مو یا یک تاشِ نوری، مانند خطی است که روی شیء دیده می‌شود و جزءای از شیء را نور افشانی اندک می‌کند‌. این موقعیت نوری زمانی ایجاد می‌شود که منبع نور در جلو بیننده باشد و در واقع شیء مابین نور و بیننده قرار می‌گیرد. این نوع نورپردازی بسیار سخت است است زیرا کنترول نوری که روبروی لنز دوربین قرار می‌گیرد ایجاد فِلِر و نورهای مزاحم می‌کند که اگر کمی غبار، بخار و یا گرد و خاکی در فضای عکس باشد به صورت یک مه سفید در عکس ظاهر می‌شود که شاید در حالت دید عادی نمی‌توان آن را مشاهده کرد اما در عکس کاملا هویدا می‌شود، کنترول نور این نورِ فرارِ روبروی عکاس، تجسمی قوی و مهارت خاصی می‌خواهد که در اثر تمرین و ممارست صورت می‌گیرد و نیز شناخت کامل نور را هم می‌طلبد.

س: پس «هایریم» یک کلمه ساختگی است که خودتان ابداع کردید. حالا با توجه به نمایشگاه‌های که برگزار کردید و نیز عده‌‌ای جذب آن شدند، استقبال اهل فرهنگ و هنر از این تکنیک ویژه، که شما آن را سبک نوین عکاسی در کتابهایتان معرفی کردید چه‌طور بوده و آیا برخوردهای منفی هم داشتید؟

ج: خوب! یک هنرمند خیلی دوست دارد تفکرش به عنوان یک امضاء هنری، در یک جامعه صنفی و در حد وسیع آن در یک کشور و خیلی خوش‌بینانه در جهان، و آن هم جهان معاصر، منتشـر شود! نقد شود! و به چالش کشیده شود!. این آرزوی هر هنرمند است که در زمان حیاتش این اتفاق بیافتد. در طول تاریخ موراد فراوانی داشتیم که متفکرین پس از مرگشان طرفدارانی پیدا کرده‌اند امروزه می‌بینیم که مسیحیت بیش از ۳ میلیارد نفر پیرو دارد و حتی اسلام در زمان پیامبر(ص) پیروانی در محدوده‌ی شهرهای مکه و مدینه بوده است اما پس از وفات وی، این گِرَویدن به اسلام ناب محمدی، بیش از ۲ میلیارد ایمان آورنده و مسلمان در جهان دارد. اما در زمان خود این بزرگواران اتفاق جهانی نمی‌افتد، تفکرات علمی و هنری هم در زمان خود مُبداعان، مُکتشفان، مُخترعان و مُتفکران کمتر اتفاق افتاده که مشهور در یک رشته شده‌اند. مثلها بی‌شماری است در علوم، مثلا نیچه یا مادام کیوری یا حتی دانشمندان خودمان مانند فارابی یا ملاصدرا یا حتی در زمان ما آقای دکتر حسابی‌، نصـر و … ، در هنر افرادی مانند ونگوگ ، ماتیس، آشتیانی، درودی و … می‌توان نام برد که همه در آوارگی و فقر وفات کردند اما در بعد از رحلتشان کلی خیابان و مدرسه و شرکت یا گروه به نام این افراد ثبت شده است ! چرا این اتفاق در حیاتشان نمی‌افتد؟ من فکر می‌کنم که یا خودشان را دست کم می‌گیرند و یا نقد می‌شوند مواضع غلط می‌گیرند و یا به شهرت اهمیت نمی‌دهند و یا اهمیت کارشان را نمی‌داند. اما خوشبختانه در تاریخ اکنون با انتشار تفکر افراد در سوشال مدیاها (رسانه‌های گروهی) مختلف و رسانه‌های خصوصی و جمعی این امر یعنی فید شدن افراد متفکر، کمتر دیده شده است .

تفکر هایریم در هنر هم مستثنی از این بحث نیست من به عنوان مبدع آن، منتظر نقد متفکران هستم تا از این ابداع دفاع بکنم. معرفی یک سبک نیاز به نمایش و انتشار وسیع آن دارد سالها کار می‌برد تا یک تفکر در جامعه مستحکم و در مُخیله تاریخ یک ملت بنشیند، کمتر پیش آمده که یک هنرمند با یک ترانه، مثلا مرا ببوسِ گلنراقی مشهور شود و یا در یک شعر مانند فروغ و یا نوشته مانند «علیه تفسیرِ» سوزان سونتاک یک شبِ ، ره صد ساله برود.

حال، می‌پرسید آیا تفکر شما منتقدین منفی ‌بافی هم دارد؟ جواب آن این است که حتما!! اساس هر تفکر نیاز به چالش فرهنگی دارد. اتفاقا من در کتاب بوطیقای عکاسی هم اشاره‌های فراوان دارم که عملیات یا پروسه هنر نیازمند یک روند اسطوره‌ای دارد، بوجود آمدن یک اثر یا یک تفکر، فقط ۳۰ درصد هنر است! ۳۰ درصد آن ارائه درست آن اثر است و ۳۰ درصد آن چالشی است که در نقد آن یعنی تجزیه وتحلیل و بعد توصیف و بعد تفسیر اثر و در نهایت قضاوت درباره اثر است که آن را کریتیسیزم یا نقد اثر می‌گویم، ۱۰ درصد هم به شانس و زمان به وجود آمدن اختصاص بدهیم چون تجربه زیستی تاریخ هنر، نشان می‌دهد که شانس شهرت یک تفکر بسته به تفکرات حاکم بر یک جامعه هنری است. که پذیرش آن تفکر منوط به فضا و زمان خاص است که مردم عام و خاص آن را به خوبی بپذیرند‌. درمورد هایریم هم این اتفاق‌ِ [نقد آثار عکاسی هایریم] نیز بوده است بعضی از افراد که شاید صاحب نظر هم نبودند بیشتر زبان انتقاد گشودند تا نقد!!! که فلانی (یعنی من )ادعا کرده سبکی به وجود آورده !حالا یک تکنیک عکاسی را به تعبیر خودش سبک می‌داند؟!  و یا این سبک عکاسی که قبلا هم بوده و حالا یکی مدعی، ادعای ابداع آن را دارد و یا فلانی با نمایشگاههایی که اگر هنرجویانش نبودند هرگز این نمایشگاه اتفاق نمی‌افتاد تا به منصه ظهور برسد!. و …  . خوب تمامی تفکرات جدید در زمان خودش از سوی مُقرضان و یا ناهم‌سویان هنر مورد بی‌حرمتی قرار گرفته. اساسا به این حالات متضاد با تفکر، اعتقاد دارم که باید باشد. همه که نباید به‌به و چه‌چه بگویند! شاید آن قضیه‌ی چینی «ین‌ویانگ» در هنر هم باید باشد تا تعادل طبیعت برقرار شود .

اما در این میان هم منتقدین و صاحب نظرانی بودند مانند استاد قلم سیاه که از انتشار کتابهای هایریم استقبال کردند و گفتند که «این که تفکر نو پا، خودش را در میان هنرجویان، دانشجویان و هنرمندان و استادان  باید پیدا کند و آنها هم باید این گرایش را داشته باشند تا فرهنگش در جامعه منتشـر شود». از استادی دیگر، فکر کنم دکتر امیر علی جوادیان شنیدم که می‌گفت« خوبی این کار تو آن است که، خودت کارگاه می‌گذاری و تکنیکهای مختلف هایریم را به هنرجویان یاد می‌دهی، و برای ارائه آن آثار هنرجویان، اقدام می‌کنی، عجب پشتکاری خوبی داری.» و…

س: برگردیم به تفکر هایریم. این تفکر از کجا شروع شده است و چطور ادامه پیدا می‌کند.

ج: نخستین عکسی به صورت های‌لایت دیدم در سال ۷۴ در دانشگاه هنر بود که عباس زارع خلیلی، از یک گندمزار گرفته بود و یک خط نوری دور یک گندم بود که در غروب گرفته شده بود. این عملیات عکاسی با دوربین قطع بزرگ در آن زمان بنظرم منحصـربه فرد بود. از عباس درباره آن پرسیدم و متوجه شدم به آن ریم‌لایت می‌گویند و باید منبع نور در روبروی دوربین باشد این عملیات در اوایل، سخت می‌نمود ولی با آزمون خطا به آن مسلط شدم. مطالعه بر روی آثار سیاه قلم‌های استادان فرشچیان و تجویدی که با تاش‌های کشیده‌ی قلم مو در کاغذ سیاه انجام شده بود و یا سیاه مشق‌های خوشنویسی در آثار استاد کاوه، کرمعلی شیرازی و استاد فرادی و مرحوم استادعلوی (در زاهدان) و دیگران و مطالعات جانبی بر روی آیات قران کریم و به خصوص آیه ۳۵ سوره مبارکه نور که «خداوند نور زمین و آسمانهاست» و حالات عرفانی نور در شعر شاعران قرن هفتم تا دهم هجری و فلسفه نور در مکاتب مشاء که نور را در جهان‌های مختلف در طبقات، از تعاریف نورِ جهان ظلمانی تا نورِ مجرد و در ادامه در نور بسیط اشاره دارد و در ادامه بررسی، در جهان‌های دیگر و … نیز بسط همین تفکر در مکتب فلسفی اشراق، که در دانسته‌های مکتب اشراقی، خداوند همان نور‌الانوار است که سطوح پایین‌تر نور، سلسله ملائک و مجردات، از آن صادر می‌شوند. و در ادامه در مکاتب عرفانی ابن عربی و دیگران نور عالم امکان و لامکان « مابعدالطعبیه»، همه هدایت‌گر در منازل سلوک یک عارف است، حکمت متعالیه ملاصدرا نیز نور را در وجود حرکت جوهری همه پدیده‌ها می‌داند .

اینها بررسی‌هایی بوده که من در باره نور و احاطه بر علم اوپتیکا یا نورشناخت انجام داده‌ام در واقع علم قدیم و جدید را باهم در آمیخته‌ام تا بتوانم نظریه خودم را، با بیان زبان تصویر ثبت کنم در این راستا باید نور ( و در اینجا در نورپردازی عکاسی) مانند یک موم ، در دستان نرم و حالت‌پذیرش کنم. شاید خودخواهانه باشد اما من این نوربازی تصویری را، اول به خودم آموزش دادم و بعد از مسلط شدن نسبی به شاگردان و علاقه‌مندان آموزش دادم. و حالا کار به جایی رسیده است که می‌توانیم خودی در نمایشگاه‌ها و فرهنگ این مرز و بوم نشان دهیم.

نخستین نمایش این نورِ از روبرو و کناری اشیاء، در نمایشگاه کیانا بود که البته جسته و گریخته در خانه عکاسان ایران سال ۸۳ برگزار شد و بعد در گالری گلستان سال ۸۴ با نام «پلاسما» به نمایش در آمد و در نمایشگاه‌های بعدی مورد استقبال قرار گرفت در تونس و فرانسه هم با اقبال رو برو شد. اما تیرِ نهایی و اعلام وجود «هایریم» در سال ۹۵ در گالری شماره یک نیاوران بود که با نمایش صد عکس در قالب ۱۵ مجموعه به نمایش در آمد استقبال از تکنیک نورپردازی هایریم به قدری بود که سه کارگاه درباره آن برگزار شد و همان روزها پیشنهاد دوستان علاقه‌مند، تشکیل یک گروه برای نمایشگاه گروهی بود. که از دل آن گروه اهوراهور در آمد. اهورا هور یعنی نور خداوند، یعنی نوری که باید از روبرو در تصاویر دیده شود، من اینها را به دانشجویانم، طی این ۵ سال یاد دادم و ۵ نمایشگاه (دو نمایشگاه گروهی و سه نمایشگاه انفردای) برگزار شد. استقبال از این نمایشگاه‌ها به حدی بود، که در این نمایشگاهِ «هایریم حیوانات»، در حدود ۶۴ نفر شرکت کردند .تفکر عکاسی هایریم در سایر هنرها تاثیر گزار بود چنانچه آغاز حرکت‌های بعدی در سایر رشته‌های هنری هفتگانه ادامه خواهد داشت.

س: پس ۵ نمایشگاه هایریم داشتید؟ بازخورد آن، این نمایشگاه‌ها، تولید کتاب و جذب گروه‌های یا رشته هنری دیگر بوده،  نام نمایشگاه را بفرمائید و بگوید در آینده چه برنامه‌هایی دارید و اگر هنرمندی بخواهد به گروه هنری اهوراهور بپیوندد چه باید بکند؟ و یا اساسا اگر این سبک در نورپردازی عکاسی است ؟ چگونه در ادبیات، صنایع دستی و یا هنرهای موسیقی و نمایش اجرائی می‌شود.

ج: شاید نمایشگاه « نورِ زمین و آسمانها» در گالری شماره یک فرهنگسـرای نیاوران در تیرماه  ۱۳۹۵ که انفرادی برگزار شد اولین نمایشگاه رسمی «هایریم» بود بعد از این نمایشگاه، گروه اهوراهور تشکیل شد. و نمایشگاه «هایریم در طبیعت» در خرداد ۹۸ با ۲۱ نفر در گالری فرشچیان برگزار گردید، بعد از آن، دو نفر از دوستان تشویق شدند تا نمایشگاه انفرادی برگزار کنند. خانم آتنا قیصـری با نمایشگاه «داستان آفرینش» در گالری فرشچیان و خانم نرگس عطائی با نمایشگاه « در سایه تمدن ایران زمین» در گالری لُرزاده  در آذر ۹۸ همزمان برگزار شد. نمایشگاه گروه عکس «هایریم مشاهیر ایران» در گالری استاد فرشچیان در تاریخ  ۲۰ خرداد ۱۴۰۱ با اقبال روبرو شد کتاب آن، در روز افتتاحیه رو نمای شد و بلافاصله این نمایشگاه در فرهنگسـرای اشراق در گالری نوروز و نیز بعد از آن برای اولین بار در تاریخ فرودگاه‌ها، در سه ترمینال ۱ و۲ و ۴ فرودگاه مهرآباد به نمایش در آمد. استقبال به حدی بود که این نمایشگاه را در لاوی جهاد دانشگاهی دانشگاه تهران به همت آقای بنایی به مدت یک ماه به نمایش مجدد خود ادامه داد.  استقبال به حدی بود که گروه‌های هنری دیگر نیز وارد کار شدند و با سبک هایریم شروع به کار کردند‌.  و حال در نمایشگاه «هایریم حیوانات » در حدود ۶۴ نفر شرکت کننده داریم.

در جواب پرسش شما که آیا افراد می‌توانند وارد گروه هنری اهوراهور شوند پاسخ، آن هست که، این کودک نو پا، آغاز سفرش را به مکاتب هنری و علمی جهان تازه آغاز کرده است. من آن را ابداع کردم ، یافتمش، پختمش، حالا راه خود را در مسیری پیدا کرده است، اینکه در دل هنرها و حتی علوم می‌تواند دوام بیاورد و از یک جوانه به یک تنه‌ی تنومند تبدیل شود بسته به تاریخ پیش رو و استقبال از آن هست. البته نقد و تفسیر می‌خواهد تا قوام یابد! تا شکلی جهان شمولی پیدا کند! نیاز به کارهای فراوانی دارد. اما من در چشم انداز آینده گروه هنری اهوراهور در نظر دارم، که هر سال را به یک موضوع ویژه اختصاص دهم و با مطالعه، گروه‌های هنرهای تجسمی، نمایشی و تصویری، هنرهای سمعی (مانند موسیقی و … ) و سایر هنرهای دیگر را دعوت  به همکاری و همیاری کنم اما باید زبان هنریشان پیرو تفکر هایریم باشد. در همین نمایشگاه «هایریم حیوانات»  هم شورای هنری گروه اوراهور از هنرمندان نمایش ، موسیقی و نقاشی استقبالِ در خورِ توجه‌ای نشان دادند و حالا ما علاوه بر عکاسی از هنرهای دیگر هم بهره می‌بریم.

شورای اجرائی فنی گروه که متشکل از: شهلا شهراسبی (مدیر داخلی و اجرائی)، الهه پیله‌گر (مشاور فنی)، مهروش محتشم، مهناز شفیعی (مدیر موسسه و انتشار تحریر خیال) و نسـرین بدیعی (مدیر کار گروه نقاشی)، کورش دستورانی (مدیر گروه هنرهای نمایشی)، شکیب شریف زاده (مدیر کارگروه موسیقی) محمدرضا فتحعلی و مازیار میثمی می‌باشند با تصمیمی که گرفتند سال آینده را به «هایرم کهن الگوها» اختصاص داده‌اند که از هنرمندان علاقه‌مند به سبک هایریم دعوت می‌شود که با ارائه طرح‌ها و ایده‌های خود، نمایشگاه هنری سال آینده با تعداد افراد بیشتری تشکیل شود.


در پایان از همه استادان و صاحب نظران ضمن دعودت به دیدن نمایشگاه در تاریخ ۲۰ شهریور در افتتاحییه ساعت ۱۶ می‌خواهم که نقدها و تحلیل‌های خود را برای ما بفرستند و یا با چاپ و ارائه در سوشال مدیاها برای پیشبرد اهداف فرهنگی این مرز و بوم راهنمای گروه اهوراهور باشند.

گفت‌وگو از: شهلا شهراسبی

منبع: پایگاه عکس چیلیک
پیشین
محسن کابلی: دنبال نگاه خاص در سوگواره عکس عاشورا بودیم
پسین
احسان کمالی: عکاس موفق دنبال تالیف نو از عاشورا است

به تازگي منتشر شده

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
شما برای ادامه باید با شرایط موافقت کنید

فهرست