کتاب عکس «شرق مقرنس» با عکس های «فرشید احمدپور» از نماهای معماری و رواق و بنا و راهروها و صحن و کاشی های حریم آستان قدس رضوی چندی پیش رونمایی و در #سایت_کتاب_عکس/KetabeAks.ir به عنوان #بانک_تالیفات_عکاسی_ایران مورد معرفی قرار گرفت.
در ابتدای این کتاب عکس، یادداشتی از چندین کارشناس آمده که در طی هفته های گذشته متن «کریم متقی»(+) و «مهدی یزدانی خرّم»(+) معرفی شد و اینک در ادامه آن متن «کیارنگ علایی» با عنوان «صحن جادو است» معرفی می شود.
—————————————————————————————————————————————————————————————————
صحن جادوست، مرزی است میان مکانی شخصیشده و خیابان، حریمی میان رحم و پیکره که این دو را به خطی جادویی از هم جدا میکند؛ برای بازتعریفِ پناهندهگی، چرا که بیرونِ این مرز یا پناه داریم (خانه و سکنی) و یا بیپناهیم (بی سقف و خانه)، این جا اما پناه، گسترده و همگانی است و دیوار و سقف نمیشناسد، همانطور که سیاه و سفید و زرد.
صحن نمادی است از شیوهی مواجههی زائران با خانهی علی ابن موسیالرضا(ع)، بستری که گوشه گوشهاش روایتی مدفون است؛ آمیخته به سِّر. صحن حالتی از حضور است که حاصلِ بازرخدادِ وقایعی است که هیچ وقفهای در کیفیتِ اتفاق در زمانهای مختلف در آن ایجاد نمیشود، درست به این دلیل میتوان آنرا جادو نامید.
عکاسی، استعدادی ذاتی در نمادینکردنِ اشیاء و اماکن دارد، خلقِ چنین تصاویری که در آن از قدرت تخیلِ عکاس وام گرفته شده، بازی با این نمادها است.
عکسهایی که حامل ذهنیت عکاساند از درجات بیشتری از این رمز برخوردارند، چرا که حالت منعکسشدهی اشیاء و اماکن را روی سطحِ عکس، خودبهخودی نمیدانند، بلکه بیدرنگ ما را متوجه ایدهای هنگام عکاسی میکنند.
حصول به ایدههای متنوع هنگام عکاسی برای چنین مجموعهای که عکاس، جمعاً کمتر از پانزده بار به این مکان و وضعیت مراجعه کرده و در زمانهای محدود به عکاسی پرداخته، قابل تمجید است.
در عکاسی از چنین فضاهایی – که کم هم عکاسی نشده اند – سؤال اساسی این است: محیط و پرترهی انسانی چه دیالکتیکی با هم دارند؟
آیا بسان سنت دیرپای چهرهنگاری قرن نوزدهم، محیط عاملی برای کانتِکستبخشیدن به شخص میشود؟ یا جنبههای معناشناسانهی فضا، طبیعت و ماهیتی جدید از حضور انسان در این عکسها به ما القاء میکند و به شِبهِ روایتی از حضور ذهنیِ عکاس در فضا منتج میشود؟
پاسخِ سؤال هر کدام که باشد، بیننده در چنین عکسهایی که معماری با ساختار کالبدیاش بر آن حکمفرمایی میکند، به خاطر مقیاس انسانی و قیاس آن با مقیاس معماری در فضاهایی سترگ، امکانِ تأویل سریع را به مخاطب میدهد، به زبان دیگر، «معنابخشی» به عنوان خصیصهای واضح از دوران مدرن، در چنین عکسهایی با این مقیاس پدیدارشناسانه، خودش را به سرعت بیرون میاندازد، به این صورت که مقیاسِ انسانی به باورپذیریِ فضا میانجامد و قیاس آن با مقیاس معماری، بر معنای قراردادی معماری صِحّه میگذارد.
معنایی که هر کجا انسان در آن حضوری ویژه داشته باشد، ساختمان، دیگر ساختمان نیست، کاشی، کاشی نیست و ایوان، ایوان نیست؛ که همهگی به رمزگانی ورای مَتریال سنگ و آهن و سیمان تبدیل میشوند! هر سقفی میمیرد، هر سقفی فرو میریزد، مگر سقفی که طرحی نو در انداخته است، و به این دلیل است که هر گاه سخن از معنویت در میان است، لایههای تو در تویی از آن روی هم مینشیند، فضا در هم فرو میرود و نور و سایه یکی میشوند و هر یک حجتِ حضورِ آن دیگری میشوند، اتفاقی که «فرشید احمد پور» به مثابهی اسلوبی پُر تکرار در ثبتهایش از ورودی و ایوانِ صحن انقلاب، رواق امام خمینی (ره) و صحن گوهرشاد از آن بهره برده است.
همانطور که او میداند کجا بایستد که حجم مکعبهای کنارِ هم، فضا را به سمت تکرار ببرند و دیوارها به بیننده بگویند که به کدامین سمت رهسپار شو (عکسِ صحن کوثر).
فضاهای ورودی به حریمها نیز معنایی نمادین دارند، این معنا، از جداسازیِ مکان از فضاهای معمولِ زیستِ روزمره آغاز میشود، ورودیها دهلیزی به قدرتِ ماورای بشریاند و به همان نسبت، یادآور قدرت خُرد او در مقابل آن عظمتاند؛ امری که «فرشید احمد پور» با بهرهجستن از زمانهای کلیدی که در آن نور وضعیتی جادویی به خود گرفته، به ثبتِ این دروازههای نمادین به صورت معدود پرداخته است (عکس ورودی صحن انقلاب).
نکتهای که نباید در این میان مغفول بماند؛ مسألهی ویرایش عکسها است، امروز ویرایش بخش جداییناپذیرِ عکاسی دیجیتال است و همهمان خواسته و ناخواسته در دام فریبندهی آن میافتیم، چرا که فرزندان این زمانهایم. دستگیرهها و اسمارت آبجِکتهای نرمافزارها به ما دستور یورش میدهند و ما مغولوار به تخریب تصاویرمان مشغول میشویم، در این سالها ویرایش عکسها را در کتابهای مختلف به دقت و جدا از محتوای آثار بررسی کردهام و کتابهای انگشتشماری یافتهام که در آن، کنترل صحیح دامنهها، سایه ها، نورها و به تبعِ آن رنگ و بافت به درستی صورت گرفته است؛ کتابِ «شرق مقرنس» نیز یکی از این معدود اتفاقهای نیک است. /کیارنگ علایی
کتاب عکس «شرق مقرنس» حامل ۹۱ قطعه عکس معماری از حرم رضوی به شماره شابک: ۹-۰۳-۶۶۲۴-۶۲۲-۹۷۸ در قطع رحلی، با نظارت فنی چاپ توسط بهبود زارعی، چاپ و لیتوگرافی: شرکت تیراژه چاپ تبریز، طراحی جلد و گرافیست: صبا دلخون، کتابت بسم الله: یونس نصیری، با شماره کتاب شناسی ملی ۵۶۲۹۱۹۵ در موضوع بندی عکس معماری و در نوبت چاپ: نخست در سال ۱۳۹۹ در شمارگان: ۱۰۰۰ نسخه به قیمت ۴۵۰۰۰۰/چهارصدوپنجاههزارتومان ارایه و در « پایگاه تخصصی کتاب عکس » عرضه شده است.
در صورت تمایل به سفارش و دریافت نسخه ای از کتاب عکس «شرق مقرنس» به سایت کتاب عکس مراجعه و یا «ایـنـجـا» کنید.