1. خانه
  2. اخبار
  3. سایر خبرها
  4. آنچه «سیریزی» و «کریم مسیحی» از نگاه مریم زندی گفتند

آنچه «سیریزی» و «کریم مسیحی» از نگاه مریم زندی گفتند

عصر روز جمعه ۵ اسفند ماه «حیات نظر» در مجموعه فرهنگی_هنری چاپ و نشر نظر میزبان اهالی فرهنگ و هنر شد تا از کتاب انقلاب۵۷ مریم زندی عکاس ایرانی رونمایی کند.
به گزارش پایگاه عکس چیلیک ، این مراسم با حضور و کلام محمودرضا بهمن پور(ناشر)، مریم زندی(بانوی عکاس ایرانی)، یوریک کریم مسیحی(منتقد و نویسنده) و همایون سیریزی و علی(شاپور) شیلاندری (فیلمساز) سازنده فیلم مستند «دیدن و بودن» پیرامون عکاس انقلاب و صاحب اثر عکس های کتاب انقلاب ۵۷ همراه بود.
در این نشست همایون سیریزی و یوریک کریم مسیحی هر یک مستقل به طرح سخن پرداختند و پیرامون کتاب انقلاب۵۷ و نقش عکاس و تاثیر عکس مستند در تنویر تاریخ معاصر به ذکر نکاتی ظریف پرداختند.
رونمایی کتاب انقلاب۵۷ مریم زندی عکاس ایرانی
همایون سیریزی با اشاره به تعریف عکس و ساختار تاثیرگذار عکاسی مستند درباره کتاب انقلاب۵۷ گفت: 
«عکس های مریم زندی در کتاب انقلاب ۵۷ بیش از آن که «اسنادی» از آن رخداد تاریخی به نظر رسند، در خود امکانات و کنش «استناد» را فراهم می کنند. عکس های زندی فراتر از مصورسازی گزارش های تاریخی مسلط و مالوف از انقلاب ۵۷ ، که مثلا این تصویر راهپیمایی عاشورا و آن دیگری ساختمان نیمه کاره شادمان و این یکی آمدن و دیگری رفتن فلان رهبر سیاسی در آن روزگار، که تاریخ نگاری منحصر بفردی است که فهم تاریخ را نه از مجرای تحلیل های جامعه شناسانه که از نظاره ی عناصر محذوف و مطرودی که تنها دیگر تصویرشان در قاب عکس های او به جا مانده است ممکن و محتمل می‌نماید. بدین ترتیب از مطالعه‌ی عکس های زندی می شود توالی و ترتیب رخدادها و نقش و رنگ عاملیت ها و نیروهای موثر و لایه مندی حضور جمعیت های انقلابی را دوباره و دیگرگونه نوشت.
مریم زندی به مثابه سوژه‌ای که تاریخ جنسیستش همواره مغلوب تاریخ فاتح مردسالار دوران خود بوده است، با مداقه‌ای شگفت‌انگیز و بی‌نظیر، امکان خواندن تاریخی از انقلاب ۵۷ را بدست می دهد که نوشته‌ی فاتحان آن نیست».

رونمایی کتاب انقلاب۵۷ مریم زندی عکاس ایرانی
همچنین یوریک کریم مسیحی نیز با تاکید بر خطرهای تهدیدکننده عکاس و عکاسی در رخدادهای بحران‌خیز گفت:
«آنچه در عکاسیِ جنگ و عکاسیِ درگیری‌های خطرناک خیابانی (انقلاب، کودتا، جنگ مسلحانه، مرافعه‌های قبیله‌ای) از چشم بینندگان عکس پنهان می‌مانَد، خطری است که عکاس را احاطه کرده، خطری که اگر از روبه‌رو باشد و در عکس دیده شود بیننده‌ی عکس کمابیش متوجه آن خواهد شد، اما اگر خطر از پشت سرِ عکاس به او هجوم بیاورد نه بیننده‌ی عکس و نه حتا خودِ عکاس متوجه آن خواهند شد، که علتِ ناپیداییِ خطر درواقع گیراییِ خودِ عکس و موضوع عکس است، عکسی که خصلتِ اصلیِ آن نشان دادنِ رویداد یا واقعه‌ای است که مردمان عادی به‌طور طبیعی گذرشان به آن جاها نمی‌افتد و به‌طور معمول با آن رویدادها سروکار پیدا نمی‌کنند، و از همین دوری از میدان جنگ و یا خیابان‌های پُرخطر است که بیننده‌ی عکس‌های این دو شاخه‌ی عکاسی متوجه خطرهای پیرامون عکاس نیستند، و این خطرها برای عکاسانِ انقلاب ۵۷ از این رو بیشتر بوده که عکاسان هیچ تجربه‌ی قابل‌توجهِ پیشینی‌ای در عکاسی از جنگ و درگیری نداشتند و طبعاً نمی‌دانستند در همچه مواقعی چه باید بکنند، و اگر عکاسِ انقلاب زنی باشد حتا بی‌باک و بی‌اعتنا به محدودیت‌هایی که به‌طور سنتی بر سرِ راهشان بوده، مثل مریم زندی، کارِ او دشوارتر است، و این دشواری وقتی بیشتر می‌شود که همه‌ی مردانِ در صحنه، عکاسان و انقلابی‌ها، بی‌اعتنا به عکاسِ زن به او تنه می‌زنند و هُلش می‌دهند و او را پشت سر خود جا می‌گذارند و جلوی سوژه را می‌گیرند که در همچه وضعیتی از مریم زندی همان سر زده که از او انتظار می‌رفته، آن این که چابک و چالاک بر سقف مینی‌بوسی برود که هم از تنه خوردن و هل‌داده‌شدن در امان باشد و هم برای «گزارش انقلاب» چشم‌انداز وسیع‌تری را پیش رو داشته باشد تا گزارش عکسی‌اش غنی‌تر و پُروپیمان‌تر و گویاتر باشد، و وقتی گزارش کلی‌اش را ثبت کرد تا مخاطبانِ غایبِ آن روز و مخاطبان آینده شناختی کُلی از وسعت و چیستیِ تظاهرات و بافت انقلابیون و شعارهای آنها و تراکمِ مردم و طرز حرکتشان پیدا کرد، پایین آمد و در دلِ حادثه‌ی انقلاب بنا کرد با همان دوربین آنالوگی که همه‌ی عکاسانِ خبری به‌طور سنتی آموخته بودند با امساک عکس بگیرند تا نگاتیو کم نیاورند، و موقع تعویض نگاتیو از لحظه‌ای تاریخی جا نمانند، و یا وقتی نگاتیوِ پُر را برای تعویض کردن درآوردند با یک تنه به جایی پرت نشود، از لایه‌های درونیِ انقلاب عکس گرفت، لایه‌هایی در بافتِ تاروپودیِ انقلاب، و این جنبه‌ی گزارشیِ عکس‌های «انقلاب ۵۷» یکی از دو ویژگیِ برجسته‌ی آن است، و دیگری قدرت و استحکامِ عکاسانه عکس‌ها و غنای بصریِ آن‌هاست، امتیاز بزرگی که مریم زندی آن را از رخنه کردن در موضوع انقلاب، و خورَند کردنِ عکس‌ها با موضوع به دست آورده است، فُرمی خورَندِ موضوع و موضوعی خورَندِ فُرمِ عکس‌ها».

لازم به یادآوری است مریم زندی متولد سال ۱۳۲۵ از گلستان و دانش آموخته مقطع کارشناسی از دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران می باشد و از این بانوی عکاس ایرانی تاکنون تالیفاتی چون: ترکمن و صحرا/۱۳۶۱، ایران گل محبوب من/۱۳۸۵، عکاشی /مریم زندی و ابراهیم حقیقی /۱۳۸۰، آبی با خط قرمز /۱۳۸۷، کتاب معماران ایران ج۱ /۱۳۸۶، حکومت ۵۸ /۱۳۹۲، چهره ها ۱ /چهره های ادبیات معاصر ایران /۱۳۷۲، چهره ها ۲ /چهره های نقاشان معاصر ایران /۱۳۷۳، چهره ها ۳ /چهره های سینما و تئاتر معاصر ایران /۱۳۷۶، چهره ها ۱ /چهره های ادبیات معاصر ایران /۱۳۷۷، چهره ها ۴_جلد۲ /چهره های ادبیات معاصرایران /۱۳۸۳، چهره ها ۵، سیمایی از موسیقی معاصر ایران /۱۳۹۶، گیسوانم در باد /۱۳۹۸، انقلاب۵۷ ایران /۱۳۹۸، عکاشی /مریم زندی و ابراهیمی حقیقی /۱۴۰۱  و تقویم های دیواری عکس محوری چون: «جیرفت سرزمین مائده های ایرانی»، «مهر بلوچستان» و «بگشای پنجره را» برای سال ۱۴۰۲ خورشیدی ارایه شده است.

منبع: پایگاه عکس چیلیک
پیشین
کتاب «در دوران ناصری» نسرین ترابی رونمایی شد
پسین
‌نمایشگاه عکس‌های مضحکه در موزه عکسخانه شهر

به تازگي منتشر شده

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
شما برای ادامه باید با شرایط موافقت کنید

فهرست