1. خانه
  2. مقالات
  3. پژوهشی عکاسانه از مادران همراه با نسل کووید۱۹

پژوهشی عکاسانه از مادران همراه با نسل کووید۱۹

بشر در عمر چندین هزارساله ی خویش بر روی سرزمین خاکی همواره با فراز و فرودهایی مواجه بوده و است.
گاه! این فرازها در نتیجه مدنیت بوده و گاه! در پس رقابت ها و تقابل های بی جا در تلاطم فرودها قرار گرفته است.
بشر پایان هزاره دوم و آغاز هزاره سوم نیز با مواجهه با رویدادی چون «کووید۱۹» و یا همان پاندمی«ویروس کرونا» با اشکال گوناگونی از این فراز و فرودها مواجه شده است و عکاسان خلاق از منظر جامعه شناسی انسانی این موضوع را  مورد کندوکاو و ثبت و عکاسی قرار می دهند.
مقاله ای که در ادامه می خوانیم یکی از همین بررسی های عکاسانه در «نیویورک تایمز» از منظر «گریسلدا سان مارتین» عکاس مستند آمریکایی است.
هنگامی که پاندمی کووید ۱۹، مارس گذشته به نیویورک رسید، گریسلدا سان مارتین/ Griselda San Martin عکاس، نوزادی ۵ ماهه داشت.
او با دیگر زنانی که در این همه گیری مادر شده بودند درباره ترس و ناامیدی این دوران صحبت کرد. سان مارتین برای ثبت این تجربه از مادران و نوزادان آنها در پارک های شهر، در ژست هایی که یادآور شمایل “مدونا و کودک” بود، شروع به عکاسی کرد. سان مارتین از سوژه های خود در خواست کرد که پیامی خطاب به نوزاد خود بنویسند که در ادامه این مقاله عکس ها همراه با پیام های آنها برای فرزندشان آمده است.

ایشا و مارک/ Iesha & Mark | چون زنی سیاهپوست در آمریکا بودم، برخوردهای غیر انسانی زیادی دیدم و سختی های بسیاری متحمل شدم. به خاطر شرایطی که کنترلی بر آن نداشتم بسیار آسیب پذیر شدم. اما تو بزرگترین دلیل برای دوست داشتن هستی. پسرکم، من دنیایی از عشق، امنیت و شادی را برای تو فراهم خواهم کرد.

جنی و امرسون/ Jenny & Emmerson | مردم را در خیابان، ویروس هایی می دیدم که در حال راه رفتن هستند، با عجله از خیابان عبور می کردم تا با آنها برخوردی نداشته باشم. تو بسیار کوچک بودی و من می ترسیدم و نمی دانستم که چگونه از تو مراقبت کنم.

گلوریا و ادم/ Gloria & Adam | روزی که تو سرانجام به این دنیا آمدی باران می بارید. به تنهایی در بیمارستان قدم می زدم. کمبود اتاق و تخت باعث شد، تنها در اتاق انتظار منتظر بمانم. وقتی تو آمدی دیگر تنها نبودم، تو را داشتم.

کروز و النا/ Cruz & Elena | از اینکه پناه و تکیه گاه منی سپاسگزارم. در میانه ی آشفتگی دنیا، به خاطر حضور و وجود تو، خو را گم نکردم و نباختم.

کیت و جیک/ Kate & Jake | وقتی از پشت ماسک به تو لبخند می زنم تو هم به من لبخند می زنی. وقتی به خانه بر می گردیم بازی شستن دست راه می اندازیم و آن را به یک سرگرمی تبدیل می کنیم، اما همین کار و لحظه ی کوتاه هم به من یاد آوری می کند که این ویروس بسیار واقعی است.

سونیا و دالتون/ Sonya & Dalton | من یک شبه به یک کارگر واقعی تبدیل شدم. من خیلی خوشحالم که تو هیچ خاطره ای از این همه گیری و کارهایی که باید برای تو و خودم انجام دهم، نخواهی داشت. وقتی روزها سر کار می رفتم هر لحظه دلم برای تو تنگ می شد.

لی و ملودی/ Lay & Melody | یک مادر تنها و مجرد بودن بسیار سخت است و می دانم که در شرایط ایده آل خود نیستیم. به تو فرشته کوچکم گفتم، ما با هم در مقابل جهان می ایستیم. اینها آزمایش هایی است که خدا برای سنجش توانایی ما، در برابر ما قرار داده است. ما به پایان این همه گیری نزدیک هستیم.

سحر و نورا/ Sahar & Nura | ما نمی توانیم صبر کنیم تا تو اینجا بزرگ شوی. در حالیکه که هنوز ناشناخته های زیادی وجود دارد، دیدن شگفتی در چشمهای تو باعث می شود که ترس برای مدتی ناپدید شود.

ربکا و روبی/ Rebecca & Ruby | روبی عزیزم این تو هستی که به ما امید، توان و قدرت می دهی. تو به ما نشان دادی که عشق و شادی می توانند چراغی برای هدایت ما در مسیر پیش رو باشند.

آلیما و وِرا/ Alima & Vera | شرایط جدیدی که بر زندگی همه ما سایه افکنده است، طبیعی و همیشگی نیست. اما از اینکه برای عمری پر مخاطره، کنار تو و با تو هستم هیجان زده و خوشحالم. اشتیاق و لبخند تو از نگرانی های من می کاهد و به من نشان می دهد آنچه واقعا مهم است، همین لحظه است.

 

نویسنده: گریسلدا سان مارتین
نام مترجم: اعظم حشمتی
منبع: نیویورک تایمز
پیشین
نماد و معنایی چون «دَر» از نگاه عکاسان
پسین
نمی خواهم الگوهای من از تاریخ محو شوند

دیگر مقالات

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
شما برای ادامه باید با شرایط موافقت کنید

فهرست