1. خانه
  2. اخبار
  3. از میان رسانه ها
  4. گفت و گوی «جام جم» با امیر عابدی، به بهانه روز جهانی عکاسی

گفت و گوی «جام جم» با امیر عابدی، به بهانه روز جهانی عکاسی

منبع: روزنامه جام جم – 

گفت و گوی «جام جم» با امیر عابدی، به بهانه روز جهانی عکاسی
عکاسی سینما، پولشویی و متخصص های یک روزه

۲۸ مرداد هر سال به عنوان روز جهانی عکاسی شناخته می شود و دیروز در حالی مراسم و رویدادهای مختلفی برای بزرگداشت این روز برگزار شد که جای بابک برزویه، یکی از فعالان حوزه فیلم و عکس در آن میان خالی بود. امیر عابدی، فعالیت هنری خود را با سریال «هفت شهر عشق» به کارگردانی محمدعلی نجفی آغاز کرد و پس از آن به شکل جدی عکاسی بسیاری از فیلم های سینمایی از جمله مزرعه پدری، قرمز، چهارشنبه سوری، شب یلدا و نسل سوخته را به عهده گرفت. به انگیزه روز جهانی عکاسی با این هنرمند بنام به گفت وگو نشستیم تا نظر او را درباره عکاسی و به خصوص عکاسی در سینما جویا شویم.

امیر عابدی

از نظر شما به عنوان هنرمندی که از ابتدای دهه ۶۰ مشغول عکاسی فیلم هستید؛ ورود، پیشرفت و گسترش تکنولوژی عکاسی دیجیتال که اتفاقا خود شما با فیلم مزرعه پدری ساخته رسول ملاقلی پور آغازگر آن بودید، چه مخاطرات و البته چه فرصت هایی را پیش روی عکاسان قرار داده؟
تقریبا نیمی از فعالیت حرفه ای ام عکاسی با نگاتیو بوده است. زمان ساخت مزرعه پدری، چون عکاسی دیجیتال برایم ناشناخته بود، کمی واهمه داشتم. خاطرم هستم یک روز خبرنگار روزنامه جام جم سر صحنه فیلمبرداری مزرعه پدری آمد. آن روز ما سکانس مهمی را به لحاظ اسپشیال افکت میدانی و… می گرفتیم که چیزی حدود ۲۰۰ هنرور در آن حضور داشتند. علاوه بر خودم دو دستیار در کنارم بودند و همزمان با دوربین دیجیتال با چهار دوربین عکاسی می کردیم. کار که تمام شد خبرنگار جام جم به من گفت: امکانش هست سه چهار روزه عکس های فیلم را به دست ما برسانید؟ من که خودم هم هیجان زده بودم به او گفتم: چرا سه چهار روزه؟ گفت؛ بیشتر طول می کشد؟ گفتم؛ نه، اگر می خواهی همین الان به خانه ما بیا و عکس ها را تحویل بگیر. باورش نمی شد که می شود عکس های فیلم را به این سرعت تحویل بگیرد. خلاصه با ایشان به منزل ما رفتیم و زمانی که کارت حافظه دوربین را به کامپیوتر زدم و عکس های فیلم روی صفحه مانیتور ظاهر شد، حیرت زده گفت، مگر می شود! حق هم داشت.

دوربین دیجیتال و مزایایش تا آن روز در ایران وجود نداشت و باورش مشکل بود که با این دوربین چقدر سرعت عمل در کار بالا می رود. خلاصه که گزارش فیلم مزرعه پدری همراه با عکس هایش فردا یا پس فردای آن روز در روزنامه چاپ شد که اتفاق عجیبی در آن روزگار به حساب می آمد و مرحوم حبیب الله کاسه ساز، تهیه کننده این فیلم بابت همین سرعت عمل به من یک سکه به عنوان پاداش هدیه داد. واقعیت این است عکاسی دیجیتال و سرعت عملی که در عرضه و ارائه عکس ایجاد کرده روی سایر بخش های ساخت فیلم هم اثری شگفت آور با تاثیرگذاری مثبت در اقتصاد تولید فیلم گذاشته است و به عبارتی باعث سهولت کلیت کار می شود اما متاسفانه برخی دوستان قدر این تاثیرگذاری مثبت را نمی دانند.

از نظر شما عکاس سینما باید چه فاکتورهایی داشته باشد؟
عکاس سینما ابتدا باید مدیوم سینما را یاد بگیرد. بعد فیلم کوتاه کار کند و از تجربه کردن نهراسد. این مسیری است که من شخصا برای ورود به سینما طی کردم. الان شرایط به گونه ای شده که هنوز از راه نرسیده، می خواهند فیلم سینمایی کار کنند و نامشان در تیتراژ هم ذکر شود؛ البته در فضای آشفته فعلی، چنین توقعی چندان عجیب نیست؛ چون تعدادی از سینماگران به دلیل مناسبات غلط و حتی غیراخلاقی، این همکاری ها را انجام می دهند. یعنی فردی را که ابتدای راه است سر پروژه سینمایی می برند و نظارتی هم روی این مساله وجود ندارد. انگار کسی نیست که به آنها بگوید چرا عکاسی از یک پروژه تقریبا ۱۰میلیاردی را به دست یک انسان بی تجربه می سپارید؟ عکاسی سینما، عکس یادگاری روبه روی دوربین نیست. مدتی سریال هایی مثل لاست، ۲۴ و… ساخته شدند و دیدیم در کاورهایشان بازیگران رو به دوربین عکس گرفته اند. خب، اینها عکس هایی تبلیغاتی بودند و نکته اینجا بود که این شیوه از عکاسی در فیلم ها و سریال های ما نیز به سرعت رواج پیدا کرد اما آیا نباید در عکس به قصه وفادار بود؟ در عکس هایی از سریالی -که اخیرا پخش آن شروع شده- تصاویری دیدم که اصلا در کلیت سریال وجود ندارد. با فیلمنامه نویس که صحبت می کردم، گفت من اصلا صحنه های وحشتناکی که در داخل این عکس ها دیده می شود در فیلمنامه ننوشتم! (ضمن احترام به عکاسان حرفه ای تمامی رشته ها) وقتی می روند یک عکاس عروسی را که حتی با مبانی سینما هم آشنا نیست را سر پروژه ای می آورند، نتیجه اش همین عکس های یادگاری رو به دوربین می شود. انتخاب یک عکاس و فیلمبردار خوب می تواند به فیلم غنا و روحی متفاوت ببخشد. فیلم های زیادی در تاریخ سینما هستند که اگر عکاس و فیلمبردارش را تغییر دهید به لحاظ بصری دیگر آن فیلم قبلی نیستند. یکی از شاخصه های شناخت یک تهیه کننده کاربلد هم همین انتخاب عکاس فیلم است. به این علت که تهیه کننده حرفه ای با انتخاب عکاس ثابت می کند آیا از زمان تولید به فروش و اکران فیلمش فکر می کند یا نه؟ متاسفانه امروز مسائلی مثل پولشویی در سینما باعث شده برخی تهیه کنندگان صرفا به ساخت اثر فکر کنند و دیگر برایشان مهم نباشد آیا فیلم در گیشه می فروشد یا خیر اما تهیه کننده مستقل و حرفه ای چون دغدغه فروش فیلمش را دارد، از همان ابتدای کار عکاسی را انتخاب می کند که بعدا در تبلیغات فیلم هم متریال تبلیغاتی مناسب و کافی داشته باشد.

چه چیزی باعث بروز این مشکلات در حوزه عکاسی فیلم می شود؟
این مشکلات از جایی شروع شد که آدم های درجه ۳ و ۴ سینما به برخی سریال های تلویزیونی و تله فیلم ها ورود پیدا کردند و یک روزه و یک دفعه تبدیل به مدیر فیلمبرداری، مدیر صدابرداری، مدیر برنامه ریزی و انواع مدیران شدند. این عناوین از کجا می آیند؟ دوست عزیز بنده، حسن زاهدی بالای ۴۰سال سابقه صدابرداری دارد و تا به حال اجازه نداده در تیتراژ کاری به عنوان مدیرصدابرداری از او یاد کنند. چون خودش را همیشه صدابردار می داند. از طرفی دیگر وقتی مسئولی، فلان آشنا و دوستش را به عنوان ناظرکیفی (!) و چه و چه سر پروژه ای می آورد و او حتی خود را تا این حد مسئول نمی داند که برای یک بار هم که شده به آن پروژه سر بزند، وضعیت از این بهتر نمی شود.

نویسنده: ساناز قنبری
منبع: روزنامه جام جم
پیشین
زیبایی با ویران شدن از بین نمی‌رود
پسین
نمایش ۶۰ عکس کمتر دیده شده از تختی/ آثاری که از آلبوم‌های شخصی بیرون آمد

به تازگي منتشر شده

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
شما برای ادامه باید با شرایط موافقت کنید

فهرست